شماره ۳۲۴۱ | ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۷ آذر
صفحه را ببند
خاطرات الرجال

اسدالله علم، وزیر دربار و از نزدیکترین چهره‌ها به محمدرضا شاه، تنها رجل سیاسی دوران پهلوی دوم است که خاطرات خود از ١٠ سال همنشینی نزدیک با شخص شاه و خاندان پهلوی را مکتوب کرده است. این تقریرات در ٧ جلد تحت عنوان «یادداشت‌های علم» به چاپ رسیده‌اند و ما در این ستون به تناوب این یادداشت‌ها را مرور می‌کنیم.
برهان با شاه بی‌منطق!
چندی قبل فرمانده نیروی هوایی (ارتشبد محمد خاتمی) به من گفت به عرض برسانم این همه خرید هواپیما را نمی‌تواند جذب کند، یعنی به این تناسب امکان تربیت پرسنل و خلبان نداریم و کیفیت کار آن‌ها کم می‌شود. منتها جرأت نمی‌کند این مطلب را به شاه عرض کند، در صورتی که خودش شوهر خواهر شاه است. از من تقاضا کرده بود که یک وقتی به تناسب به عرض برسانم. من هم هرچه فکر می‌کردم نمی‌توانستم عرض بکنم، چون اولاً به من مربوط نبود، ثانیاً مطلبی بود که شاه را جداً ناراحت می‌کرد، از طرفی هم من وظیفه مملکتی دارم که این مسائل را به هر قیمت شده عرض کنم. باری خوشبختانه زمینه دستم آمد. عرض کردم سفیر آمریکا از قول وزیر نیروی هوایی کشورش که دیروز شرفیاب شد، می‌گفت چون من به اخلاق شاهنشاه تا آن جا که تو (یعنی من) به من گفته‌ای آشنایی پیدا کرده‌ام به او گفتم این که شاهنشاه می‌فرمایند هواپیماها را بدهید ولو ما در هانگار (آشیانه) نگاه داریم احتیاطاً تو (یعنی وزیر هواپیمایی) اشکالی نگیری و او هم عرضی نکرد، ولی حقیقت این است که شما نمی‌توانید این همه هواپیما جذب کنید. شاهنشاه فرمودند: «به او بگو عقل من این قدرها می‌رسد، ولی به هر صورت شما باید هواپیماها را بدهید.» سپس فرمودند: «من باید از لحاظ جنس خیالم راحت باشد، پرسنل را می‌رسانم ولو سه شیفت مدرسه ما کار کند.» در این مدرسه، یعنی دانشگاه در حقیقت، ۱۹ هزار دانشجو داریم و مسئله کوچکی نیست. ماشاالله به این قدرت فکر شاه و این قدرت اراده، اما در این جا یک نکته را باید بگویم که درجه دقت و ریزه‌کاری شغل من معلوم شود و آن این که آنقدر با سفیر آمریکا از این در و آن در صحبت کردم تا بالاخره این مطلب را از دهانش درآوردم تا بتوانم از قول او اشاره کنم و مطلب را به عرض برسانم.53.7.15

چشم و هم‌ چشمی شهبانو
امروز در مجلس سنا علیاحضرت به من فرمودند: «چرا لباس خانم‌ها را برای امشب، میهمانی مارگارت بلند قرار داده‌اید و در این خصوص از من اجازه نگرفته‌اید؟» از رئیس تشریفات توضیح خواستم و جوابی داد، که عرض کردم. شهبانو اصولاً به دستگاه دربار بدبین هستند، دو دلیل دارد: اول این که اطرافیان ایشان نمی‌توانند هیچ موضوعی به من تحمیل بکنند، بنابراین دائماً مشغول سم‌پاشی بر علیه‌ام هستند. دوم این که شهبانو من را خیلی به شاهنشاه نزدیک می‌دانند و همین طور هم هست، بنابراین به من خوشبین نیستند.48.7.14


تعداد بازدید :  35