اسدالله علم، وزیر دربار و از نزدیکترین چهرهها به محمدرضا شاه، تنها رجل سیاسی دوران پهلوی دوم است که خاطرات خود از ١٠ سال همنشینی نزدیک با شخص شاه و خاندان پهلوی را مکتوب کرده است. این تقریرات در ٧ جلد تحت عنوان «یادداشتهای علم» به چاپ رسیدهاند و ما در این ستون به تناوب این یادداشتها را مرور میکنیم.
ضد حال به اشرف!
امروز طبق برنامه، ایلام و پشتکوه مورد بازدید قرار گرفت. چند سال پیش که من رئیس املاک پهلوی بودم این جا را دیده بودم مثل همه جای ایران خیلی فرق کرده است. سر ناهار شاهنشاه فرمودند: «این جمعیت زنان یعنی چه؟ زنها که دارای شرایط مساوی با مردان شدهاند، دیگر چرا جمعیت علیحده داشته باشند؟ این زیادی است و باید موقوف شود. همه بروند عضو حزب بشوند.» این جمعیت وابسته به والاحضرت اشرف است و ایشان بعد خیلی ناراحت خواهند شد. 55.7.8
تحقیق روی آمریکاییها
مذاکرات دیروز خودم را در خصوص تبلیغات در آمریکا با سفیر اسرائیل (اوری لوبرانی) به عرض رساندم و عرض کردم برنامه بسیار مفصلی ارائه کرد که من تعجب کردم تا چه اندازه اینها به این مسئله اهمیت میدهند. تا حدی که روی آن تحقیق میکنند مثلاً فلان طبقه از مردم آمریکا تا چند سال دیگر ممکن است در جامعه صاحب نفوذ شوند. از حالا روی آنها حساب میکنند و مطالعه دقیق به عمل میآورند. همچنین برای سایر نقاط دنیا (که در آن منافع دارند) و این عمل آنها با کار دِیمی تبلیغاتی ما از زمین تا آسمان فرق دارد. به هر صورت آنها حاضرند اطلاعات دقیق و متخصص حسابی به ما بدهند و مشغول کار شویم ولی این کار باید خیلی محرمانه بماند.54.7.9
فریاد و فغان از خواهر!
والاحضرت اشرف نامهای به من مرقوم فرموده بودند، به نظر مبارک رساندم و اجازه خواستم که آیا این مطلبی که مرقوم داشتهاند به نخستوزیر بگویم یا نه؟ فرمودند: «بگو، ولی به خواهرم بنویس خانم جان آن نامه ۷ صفحهای شما به دست من (اعلیحضرت همایونی) رسیده. شما که عقب پول میگردید و میخواهید که من شما را واسطه معاملات قرار بدهم، چرا اموال خودتان را وقف میکنید؟ کی شما را به این خیالها انداخته؟ مگر دیوانه شدهاید؟ شما میخواهید وجیهالمله باشید، پول و ثروت خودتان را وقف بکنید، در عین حال پول از هزار راه دیگر به دست بیاورید و ولخرجی بکنید، ادعای درویشی هم بکنید. رئیس سازمان ملل متحد هم بشوید! اینها چه خیالات احمقانهای است؟ چرا یک راه صحیح و درست مثل خواهر خودتان شمس در نظر نمیگیرید؟» سپس فرمودند: «میخواهم همه اینها را بنویسی، آیا مینویسی؟» عرض کردم تعجب از این سئوال اعلیحضرت دارم مگر من در مقابل اوامر شاهنشاه کوچکترین تعلل یا تزلزل به خود راه میدهم؟55.7.11