شماره ۳۲۳۹ | ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۵ آذر
صفحه را ببند
«شهروند» بررسی می‌کند؛ نگاهی به متن و حواشی و نقدهای وارده بر فیلم «ملاقات با جادوگر» و پاسخ‌های کارگردان
محصول یا نتیجه سلیقه‌ای که تحت تاثیر شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته است

  [ شهروند ]  «ملاقات با جادوگر» به کارگردانی حمید بهرامیان (که بیشتر به عنوان برنامه‌ریز و سریال‌ساز شناخته می‌شود) و بازی مانی حقیقی، امیرمهدی ژوله، هستی مهدوی‌فر، نسیم ادبی و علیرضا خمسه یکی دیگر از فیلم‌های کمدی پرشماری است که این روزها روی پرده هستند- و همگی فروش‌های قابل توجهی هم به دست می‌آورند. این فیلم که به این دلیل که با پدیده آقازادگی شوخی می‌کند و مناسبات زندگی مسئولان و تاثیرشان روی اقتصاد کشور را به نقد می‌کشد مورد توجه قرار گرفته است؛ یک کمدی سیاسی و در بعضی جاها هم تلخ به نویسندگی امیرمهدی ژوله است که پیش از این با فیلمنامه «شیشلیک» محمدحسین مهدویان (البته «شیشلیک» بعد از این فیلم نوشته شده است) نشان داده تسلط خوبی روی سینمای اجتماعی دارد...  مطلبی که در پی می‌آید؛ نگاهی است به متن و حواشی و نقدهای وارده به این فیلم- و البته پاسخ‌های حمید بهرامیان، کارگردان فیلم «ملاقات با جادوگر».

«ملاقات با جادوگر» را می‌توان یک نمونه ضعیف دیگر از کمدی‌های بازاری دانست که این روزها ویترینی بی‌سروشکل و شلوغ و بی‌ریخت و ناامیدکننده برای سینمای ایران شکل داده‌اند. یکی از پرشمار محصولات مثلا خنده‌دار سینمای ایران- که نمی‌دانیم چرا، چگونه و با چه هدف و امیدواری خاصی ساخته شده و چرا به این شکل بی‌هدف و هردمبیل به نمایش درمی‌آیند. یک سری فیلم‌های کهنه و دمده که پشت سر هم می‌آیند و می‌روند، بدون این‌که اتفاق خاصی را باعث شوند یا موج خاصی به وجود آورند. از این نظر؛ اشاره به این‌که «ملاقات با جادوگر» ارزش سینمایی و هنری خاصی ندارد، چندان هم شجاعانه، جسورانه و حتی روشنفکرانه نیست. چون این فیلم از همان ابتدا تکلیف و راه و مسیر خود را مشخص کرده و تا آخرین لحظات هم در همین مسیر سیر می‌کند. در واقع این فیلم آمده تا مخاطب را به هر قیمتی بخنداند- و فکر کنم که در این زمینه دیگر این اجماع به وجود آمده که برای این کار الزامی و نیازی به سینمای کمدی نیست و با ریلزها و پست‌های اینستاگرام و جوک‌ها و شوخی‌های تلگرامی هم همین خنده‌ها را می‌توان از مخاطب گرفت.

سلیقه اینترنتی
بیائید لحظه‌ای همین‌جا توقف کنیم. این جمله آخر خیلی چیزها را درباره «ملاقات با جادوگر» مشخص می‌کند. این فیلم محصول- یا نتیجه- سلیقه‌ای است که تحت تاثیر شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته است. سلیقه‌ای که به هر شوخی دم‌دستی و سطحی می‌خندد و از تکرار روایات تکراری و شوخی‌های کم‌خطر و دست‌به‌عصا با مواردی مانند ممیزی یا مسئولین لذت می‌برد. یک سلیقه دمده- که البته اگر این واقعیت را در نظر آوریم که «ملاقات با جادوگر» در سال ۱۳۹۸ جلوی دوربین رفته و حالا بعد از پنج سال روی پرده آمده، این کهنه و دمده بودن تا حدودی توجیه می‌شود.  
ماجرا اما زمانی جالب‌تر می‌شود که به این نکته فکر کنیم که «ملاقات با جادوگر» حتی برای پنج سال پیش هم فیلم نو و درجه‌یکی محسوب نمی‌شود. اما این‌که چه شده که حمید بهرامیان- کارگردان فیلم- ساخت آن را پذیرفته؛ از زبان خودش در گفتگو با ایلنا می‌خوانیم: «فیلمنامه را پیمان عباسی نوشته بود و آقای اعتباریان هم می‌خواستند که این فیلمنامه را تهیه کنند و چند نفر هم روی فیلمنامه به عنوان کارگردان کار کرده بودند و امکان همکاری فراهم نشده بود. این‌جا بود که من به واسطه آقای حسن مصطفوی با آقای اعتباریان آشنا شدم و در نهایت هم به این نتیجه رسیدیم که فیلمنامه پیمان عباسی را بدهیم امیرمهدی ژوله بازنویسی کند- و پس از این بازنویسی بود که به نظر رسید که حالا می‌توان فیلم قابل قبولی از روی آن ساخت».

فیلم ژوله
پس می‌توان گفت «ملاقات با جادوگر» فعلی را امیرمهدی ژوله نوشته و خودش هم نقش اولش را بازی کرده است. نویسنده‌ای که کارش را از مطبوعات آغاز کرده و بعد هم وارد تیم نویسندگی پیمان قاسم‌خانی شده و در کارهای مهران مدیری تجربه آموخته و بعد از آن هم به بازیگری روی آورده است. این روند به ژوله شمایلی می‌بخشد که کلیتش می‌تواند برای خیلی‌ها یادآور وودی آلن باشد- و ظاهرا خودش هم این نکته را چند باری در گفتگوهایش بیان کرده است.
امیرمهدی ژوله که بعد از استندآپ کمدی‌هایش در برنامه «خندوانه» به محبوبیتی رسید که می‌توان نقش اول فیلم «ملاقات با جادوگر» را عایدی آن دانست؛ فیلمنامه‌ای که نوشته کمبودها و نقص‌های زیادی دارد. در واقع او که همواره در نوشته‌هایش اولویتش طرح دغدغه‌هایش از منظر اصلاح‌طلبی بوده؛ در «ملاقات با جادوگر» دست روی موضوع آقازاده‌ها و آقازادگی گذاشته- که یکی از موضوعات اصلاح‌طلبانه نسبتا کم‌خطری است که در سینمای ایران می‌شود بهشان پرداخت. او البته به سیاق کمدی‌های بازاری از این نوع کمی موضع ضدفساد و کمی هم شوخی آن‌چنانی به این موضوع اضافه کرده و شخصیت یک آقازاده دست و پاچلفتی عاشق‌پیشه را خلق کرده که دلش می‌خواهد از موقعیت و امتیاز آقازادگی‌اش استفاده کند و از ایران به آمریکا مهاجرت کند، اما پدرش که ظاهراً جزو مسئولان سالم و بااخلاق است، جلوی او می‌ایستد و حاضر نیست به پسرش قدرت و امتیاز بدهد. خط قصه‌ای که با توجه به تصویر و‌ عملکرد آقازاده‌ها در شبکه‌های اجتماعی قابلیت‌های زیادی می‌توانست داشته باشد، اما «ملاقات با جادوگر» این امکان را از دست داده و تبدیل به ملغمه‌ای از شوخی‌های بی‌خطر و تکراری شده که حتی جذابیت‌های وودی آلنی خود ژوله را هم می‌سوزاند! در این میان صحبت‌هایی که حمید بهرامیان درباره دلایل انتخاب امیرمهدی ژوله به عنوان نقش اصلی فیلم مطرح می‌کند، می‌تواند از این زاویه مورد توجه قرار گیرد که او خواهان این شمایل وودی آلنی بوده- که البته این‌که آیا در این فیلم حاصل آمده یا نه؛ حکایتی دیگر است. بهرامیان در این زمینه گفته: «فاکتورهای متعددی وجود داشت که من را به انتخاب این بازیگر رساند. به نظر من درباره ژوله با کمک گریم می‌توان کاراکتر خاصی از او ساخت و به نظرم صورت جذاب و خوبی دارد. از طرفی کسی که طنز را می‌نویسد خیلی از شوخی‌نویسی‌هایش ممکن است خیلی خاص و شخصی باشد و شوخی‌های نوشته شده چندان درک نشوند و فقط کسانی آن را درک کنند که موقعیت‌های دیگر را می‌شناسند. من و امیرمهدی ژوله با هم به درک مشترکی از فیلمنامه و شوخی‌های فیلم رسیدیم و به نظرم آمد که او بهترین گزینه برای ایفای نقش اصلی «ملاقات با جادوگر» است چون شوخی‌هایی که نوشته را خودش به خوبی درک می‌کند و در تولید هم به نظر من از پس کار برآمد».

فیلم سیاسی
«ملاقات با جادوگر» با این که بعد از پنج سال از زمان ساخت به نمایش درآمده؛ با این حال کهنگی‌اش بیشتر مربوط به شوخی‌ها و کنایه‌هایی است که در فیلم درباره و با اشاره به رویدادها و گفته‌های زمان ساخت فیلم وجود دارد- که حالا با گذشت پنج سال بی‌معنی و بی‌ربط جلوه می‌کنند. بهرامیان خود نیز این ایراد را می‌پذیرد و در زمینه موضوعات سیاسی فیلم می‌گوید که «من خیلی به موضوعات روز علاقه‌مند نیستم. علاقه من به موضوعات انسانی است و این مسائل برایم از موضوعات سیاسی مهم‌تر هستند. بخش زیادی از تاریخ‌دار شدن فیلم «ملاقات با جادوگر» به علت بازنویسی و قلم امیرمهدی ژوله است. از آنجا که او نگاهی سیاسی دارد طبیعتاً در فیلمنامه‌هایش هم این نگاه را می‌توان دید اما من موافق این بعد فیلمنامه نبودم ولی چون زمان چندانی برای ساخت نداشتیم و در شرایطی بودیم که باید فیلم کلید می‌خورد فیلمنامه را با همین ویژگی جلوی دوربین بردیم». در حقیقت به گفته حمید بهرامیان؛ «در ابتدا موضوع اصلی فیلم یک ماجرای عاشقانه بود که پسری ساده‌دل گرفتار فردی شیاد می‌شود و در این میان درگیری‌های درونی عشق و عقل به وجود می‌آید. در این فیلم می‌توانستیم کلاهبردار بودن پدر شخصیت اصلی که علیرضا خمسه آن را ایفا کرده نداشته باشیم و حتی شکست عشقی فاجعه‌بارتری را در فیلم ببینیم اما با قلم ژوله تغییراتی در فیلمنامه داده شد که البته به نظر من این رویکرد سیاسی فیلمنامه را خوش‌رنگ‌تر هم کرده است».


تعداد بازدید :  17