آذر تشکر جامعهشناس
انسانها همواره با مشاهده اتفاقاتی که برایشان روی میدهد، تعابیر و برداشتهای متفاوتی دارند. اما گاهی اینطور نیست. به این معنی که یک اتفاق، وضوح و روشنی خاصی دارد و تنها، یکتحلیل میتوان برای آن ذکر کرد. در این موارد نیز گاهی بعد از مدتها متوجه میشویم که نهتنها موضوع، ساده نبوده بلکه تحلیل ما نیز از آن موضوع، نادرست است. بسیاری از ما ایرانیها عادت به قضاوت و پیشداوری دیگران داریم. گاهی این پیشداوریها بسیار نادرست است اما یادمان نرود بسیاری از اتفاقات خوبی که در این کشور افتاده، برخاسته از تفکر، تامل و قضاوت صحیح و صواب است. چقدر خوب است که ما همواره اینگونه رفتار کنیم. یعنی به اندازهای که مشاهده و استدلال در دست داریم، نتیجهگیری کنیم؛ نه بیش از آن. بسیاری از افراد، در هر موضوعی وارد میشوند، قضاوت و داوری میکنند و ابایی هم از این کار ندارند. درحالیکه برای ورود به موضوعات خاص، تخصص لازم است. متاسفانه بسیار دیده میشود که در جامعه ما، افراد بهظاهر متخصص، فراوانند.
انسان باید همواره از گذشته و آنچه که بر او و گذشتگان رفته، درس بگیرد و از آنها بهمثابه چراغراهی برای آیندهاش، سود بجوید. تاریخ همیشه درس است؛ نه زبالهدان و نه دفترچهخاطرات. تاریخ، کتابراه است. تکامل اندیشه انسانها در طول تاریخ به «نقد» و «نقادی» موضوعیت بخشیده است. جامعهسالم و نقاد، باید گذشته را نقد کند، از آن درس بگیرد؛ هر فردی باید تجربیات گذشتهاش را به تیغنقد بکشد و در این مسیر، هیچ رحمی به خرج ندهد. نباید دیروز ما، با امروزمان یکسان باشد. نباید اشتباهات گذشته را دوباره و چندباره تکرار کرد. نباید آزموده را دوباره آزمود.
گاهی پیش میآید که با نگاه به گذشته، افراد، احساس گناه یا پشیمانی میکنند. این احساس میتواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ اما در هر حال، حسرت از انجام کاری، یا انجام ندادن آن گریبان ما را میگیرد. در هر صورت، این موضوع نباید مانع از نقد شود. نگاه به گذشته نباید دلیل حسرت و پشیمانی باشد؛ بلکه باید درسی شود برای آینده که این حسرتها و ناراحتیها، تکرار نشوند.
یکی از شیوههای نقادی، «تحلیل» است. اما این کار باید بهدرستی انجام شود؛ در غیراینصورت، با ارایه تحلیل نادرست، نهتنها در وضع موجود، بهبودی حاصل نخواهد شد بلکه اوضاع را وخیمتر نیز خواهد کرد. در ایران، چنین تحلیلهایی بسیار صورت گرفته است. تحلیلهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نادرستی که با ارایه تصویر غیرواقعی و نادرست، اوضاع را بههمریختهاند یا بههمریختهتر کردهاند.
نسلهای مختلف، تحلیلهای متفاوتی از واقعیات جامعه ارایه میدهند. نسل امروز، تحلیلهای احساسی از گذشته دارند. این موضوع نهتنها مانع شناخت درستی از حقایق جامعه امروز خواهد شد، بلکه اجازه شناخت نسل گذشته را نیز به آنها نخواهد داد. نباید بهصورت هیجانزده درباره واقعیات جامعه، اعم از حال و گذشته اظهارنظر و نقادی کرد. هر اتفاقی که در تاریخ افتاده، ضرورتی پشت آن بوده است. بهطوری که نمیتوانست محقق نشود. اما میتوان اینگونه درمورد گذشته صحبت کرد که بسیاری از وقایع و اتفاقات، میتوانست بهتر صورت بگیرد و روند کاملتری را بگذراند.