شماره ۵۱۹ | يکشنبه 17 اسفند 1393
صفحه را ببند
زندگی شروع خواهد شد

|  میشل لبر|

زندگی من، وقتی که دختر کوچولو بودم، در انتظار بیهوده خود زندگی گذشت. گمان می‌کردم که یک روز یک دفعه زندگی شروع خواهد شد و خودش را در دسترس من قرار خواهد داد، مثل بالا رفتن پرده‌ای، یا شروع شدن چشم‌اندازی...
هیچ خبری از زندگی نمی شد! خیلی چیزها اتفاق می افتاد، اما زندگی نمی‌آمد. باید قبول کرد که من هنوز هم همان دختر کوچولو هستم. چون همچنان در انتظار آمدن زندگی هستم ...
 کاناپه‌ قرمز

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهد شد.

تعداد بازدید :  230