ارتشبد حسین فردوست، دوست دوران کودکی محمدرضا پهلوی و رئیس دفتر اطلاعات او، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ماند و خاطرات خود از دوران مجالست با شاه، خاندان و دولتمردان رژیم پهلوی را به رشته تحریر درآورد. خاطرات فردوست تحت عنوان «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» منتشر شده است که در این ستون به تناوب برخی را مرور میکنیم.
نفوذ انگلستان در ایران (6)
پس از کودتا، میبینیم که گاه یک نخستوزیر وابسته به انگلیس سر کار میآید، ولی به طرف آمریکا سوق پیدا میکند. در همین دوران طبقهای پیدا شد که مستقیماً با آمریکاییها تماس داشتند و قبلاً مامور انگلیس نبودند. آنها به تدریج اکثر پستها را قبضه کردند. در این دوران، در میان افسران نفوذ آمریکا بسیار زیاد شد و تنها عده معدودی مانند مبصر و نصیری و معتضد طرفدار جدی سیاست انگلیس (در عین رابطه با آمریکا) بودند. این تیپ نو آمریکایی رسمشان این بود: حداکثر همکاری با آمریکاییها و به خصوص مستشاران نظامی. مثلاً، خسروداد و سپس ربیعی را آمریکاییها مستقیماً معرفی و در مشاغل حساس گماردند. اما در ساواک تعدادی انگلیسی ماندند، مانند معتضد و سرتیپ هاشمی (مدیرکل هشتم) و آرشام. آن مقامات ساواک که در تهران بودند با انگلیسیها همکاری میکردند و مجاز بودند. پس میتوان نتیجه گرفت که در دوران محمدرضا (پس از کودتا) تعدادی طرفدار انگلیس ماندند و فیالواقع برای آمریکا کار میکردند، تعدادی را انگلیس به طرف آمریکا سوق داد و تعدادی هم مستقیماً به آمریکا وصل شدند بدون سابقه کار برای انگلیسیها. بنابراین، در این دوران انگلیس دیگر حاکم مطلق ایران نیست، بلکه بهتر است گفته شود یک طرف معامله و شریک آمریکاست، که در تحکیم مواضع آمریکا ذینفع است، زیرا خود تنهایی قدرت حفظ امنیت منطقه را ندارد و این آمریکاست که چنین نیروی مالی و نظامی دارد. با مقدمهای که گفتم روشن میشود که مهرهها و عوامل اطلاعاتی انگلیس و آمریکا در ایران زیاد قابل تفکیک نیستند. هرچند بودند عناصری که به طور خاص برای آمریکا یا انگلیس کار میکردند، ولی در رابطه با شخصیتهای مهم درباری و نظامی میبینیم که مثلاً فردی مانند اسدالله علم، که جد اندر جد عامل انگلیس است، مهمترین رابط محمدرضا هم با انگلیس و هم با آمریکاست. به این ترتیب بود که انگلیس و آمریکا مشترکاً به این فکر افتادند در ایران به تشکیل سازمان اطلاعاتی منسجمی بپردازند، زیرا دیگر ایران را قطعاً متعلق به خود میدانستند. طبق توافق میان مقامات اطلاعاتی آمریکا و انگلیس، ماموریت تشکیل ساواک به سازمان «سیا» واگذار شد و مسئولیت تشکیل «دفتر ویژه اطلاعات» به اینتلیجنس سرویس انگلستان. در نتیجه، نهادهای اطلاعاتی ایران شکل سازمان یافتهای یافت و به عنوان شاخههایی از سرویسهای اطلاعاتی غرب به فعالیت گسترده در داخل کشور و در منطقه پرداخت.