[شهروند] فرهنگ گریز از کار در ایران پدیده پیچیدهای است. این فرهنگ ریشه در عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، روانی و محیطی دارد. شاید یکی از دلایل آن را باید در نظام آموزشی جست وجو کرد. نظام آموزشی که بیشتر بر تئوری و حفظیات تمرکز دارد، کمتر به مهارتهای عملی و کارآفرینی توجه میکند، بنابراین به شکلگیری فرهنگ گریز از کار کمک میکند. در بُعد اقتصادی شاید وابستگی اقتصاد ایران به نفت تاثیرگذار باشد. البته نبود فرصتهای شغلی مناسب و پایدار، تورم، دستمزدهای پایین و شرایط کاری نامناسب همگی از عواملی هستند که هرکدام به نوبه خود در سوق دادن افراد به سمت گریز از کار نقشآفرینی میکنند. هرچند جای خالی الگوهای موفق در جامعه که نشاندهنده پاداشهای کار و تلاش باشد هم میتواند باعث کاهش انگیزه برای کار کردن شود. نکته قابل تامل این است که تهاجم فرهنگی هم در این زمینه تاثیرگذار بوده زیرا تهاجم فرهنگی منجر به تغییرات در هویت فرهنگی، ارزشها و رفتارهای اجتماعی یک جامعه میشود. همین تغییرات فرهنگی و رفتاری میتواند روی نگرشها و ارزشهای افراد نسبت به کار تأثیر بگذارد.
در جامعه تا چه میزان افراد را مسئولیتپذیر بار آوردهایم؟
محمدرضا ایمانی، روانشناس به «شهروند» میگوید:«در فرهنگ گریز از کار ما با دو بخش درونی و بیرونی روبهرو هستیم.» ایمانی ادامه میدهد: «وقتی جذب نیرو داریم چقدر فاکتورهایی مانند ویژگیهای فردی، تناسب فرد با شغل موردنظر، گذراندن دورههای آموزشی، مسئولیتپذیر بودن، اثربخشی و ... را مدنظر قرار میدهیم؟» این روانشناس اظهار میکند: «بخش بعدی الگوهای بیرونی است. در جامعه تا چه میزان افراد را مسئولیتپذیر بار آوردهایم؟» او عنوان میکند: «در بخش خصوصی از تمام ظرفیتهای یک فرد استفاده میشود تا کارآیی بالا برود آیا این مساله در بخش دولتی هم وجود دارد؟» ایمانی بیان میکند: «میزان انگیزش هر فرد نسبت به موضوعات مختلف، متفاوت است. یکی میخواهد بهترین خود باشد، دیگری به دنبال توسعه فردی است، برخی پاداشهای نقدی برایش اهمیت دارد و... اینها موارد مهمی هستند که باید در نظام تقسیمبندیها به آنها توجه کنیم.»
رویکرد منفعتگرایانه در نظام آموزشی، تربیتی و فکری ما دیده میشود
این روانشناس میگوید: «در سیستمهای سازمانی باید نگاه ویژهای به ویژگیهای فردی، روحیه وفاداری و جامعهنگری وجود داشته باشد در حالی که ما بیشتر به سمت منفعتهای فردی رفتهایم. متاسفانه این روحیه را به نسل جدید هم انتقال میدهیم.» ایمانی بیان میکند: «در گذشته مدارس یکسان بودند، بنابراین همدلی بیشتری وجود داشت اما امروزه با انواع مدارس روبهرو هستیم در چنین شرایطی چگونه نوجوانمان با لایههای مختلف اجتماعی آشنا شود و بیاموزد در کنار آنها رشد کند؟» او اظهار میکند: «اغلب شهروندان همهجا منفعتگرایانه عمل میکنند. این رویکرد در نظام آموزشی، تربیتی و فکری ما دیده میشود.» این روانشناس عنوان میکند: «اهمالکاری در کار مربوط به فرد نیست بلکه به کل سیستم زندگی، نهادهای اجتماعی، نهادهای دولتی، نظام آموزشی و خانوادهها برمیگردد.» او میگوید: «رواج روانشناسی زرد هم به این مساله دامن زده است. این نوع روانشناسی روشهای غیرعلمی نظیر مدیتیشن و ... را برای موفقیت به جامعه القا میکند. در حالی که موفقیت در تلاش نهفته است.»
به جرات میتوان گفت توسعه در بستر اشتیاق به کار رخ میدهد
زهرا قاسمی، جامعهشناس به «شهروند» میگوید: «فرهنگ گریز از کار سبب شده عملا بهرهوری پایین بیاید.» قاسمی اظهار میکند: «برای ایجاد فرهنگ اشتیاق به کار، پارامترهایی وجود دارند که باید مورد توجه قرار بگیرند. این پارامترها عبارتند از؛ نوع مدیریت، ایجاد رضایتمندی، توجه به پرسنل، نقشدهی مشارکتی به کارکنان، ایجاد بستر ارتقا شغلی، عدالت سازمانی، بهرهوری از دسترنج و ایجاد فضای مطلوب کار.» این روانشناس بیان میکند: «ما نیاز داریم با دقت بیشتری این پارامترها را بررسی کنیم و برای آن برنامهریزی کنیم تا بتوانیم شور در کار را ایجاد کنیم.»
قاسمی اظهار میکند: «در توضیح پارامتر نوع مدیریت باید گفت، یک مدیر نباید از شکست در مسیر بترسد و در مقابل باید چشمانداز و اهداف جدید داشته باشد.» او عنوان میکند: «اعتمادسازی و تغییر ارتباطات با نیروی کار تاثیرگذار است. اغلب مدیریتهای ما فرمایشی هستند.» این روانشناس معتقد است مدیران باید به کارکنان قدرت عمل بدهند و آنها را به کارهای گروهی تشویق کنند، این مساله باعث رقابت مثبت میشود. قاسمی بیان میکند: «در برخی از کشورها برای توسعه فردی کارکنان، هزینه میشود و این مساله منجر به تعامل بیشتر مدیر و کارکنان میشود. البته کارکنان حس تعهد بیشتری نسبت به سازمان خود پیدا خواهند کرد.» او معتقد است با روشهای متنوع میتوان دایره عملکرد کارکنان را افزایش داد، در مقابل کارکنان برای همسو شدن با این تغییرات بیشک تلاش بیشتری خواهند داشت.
قاسمی میگوید:«برای رسیدن به عدالت سازمانی و بهرهوری از دسترنج میتوان مشوقهای جدیدی در نظر گرفت. اغلب مشوقهای ما دستوری و خاک گرفته هستند.» این روانشناس معتقد است ساعات کار ما مملو از بیکاری پنهان است. قاسمی ادامه میدهد: «اگر بتوانیم با این پارامترها شور و اشتیاق به کار را افزایش دهیم بیشک شاهد نتایج بزرگی خواهیم شد. به جرات میتوان گفت توسعه در این بستر رخ میدهد.»
ساختار سیستمی ما متناسب با تحولات اجتماعی دگرگون نشده است
این روانشناس یکی از بزرگترین عرصههای کار را سازمانها و نهادهای دولتی عنوان میکند و میگوید: «در گریز از کار نباید دید فردی به مساله داشته باشیم، این نوع نگرش به موضوع، رویکردی کاملا ناکارآمد است. درواقع نگاه فردی به نوعی نادیده گرفتن اشکالات ساختاری است.» قاسمی عنوان میکند: «یکی از دلایل رشد فرهنگ بیتعهدی نسبت به وظایف، ناشی از ساختار غلط سیستمی در عرصه کار است.» او ادامه میدهد: «ساختار سیستمی ما فرسوده است و در همه این سالها متناسب با تحولات نیروی کار، تحولات اجتماعی دگرگون نشده است.» قاسمی معتقد است تداخل و همپوشانی در وظایف سازمانها و نهادها هم به گریز از کار دامن زده است.
کار به مثابه عبادت
در متون دینی اسلام، احادیث و روایاتی وجود دارد که به اهمیت کار و تلاش و همچنین نکوهش گریز از کار اشاره دارند. به عنوان نمونه پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «العمل عباده.» کار، عبادت است. پیامبر اسلام (ص) جای دیگری فرمودهاند: «هر کس برای خانوادهاش کار کند، مانند مجاهد در راه خداست.» امام صادق هم میفرمایند: «کسی که در پی کسب روزی حلال باشد، خداوند او را یاری میکند.» امام علی (ع) در نکوهش تنبلی گفتهاند: «تنبلی و کسالت، از نشانههای فقر است.» این احادیث و روایات اسلامی به وضوح بر اهمیت کار و تلاش و نکوهش گریز از کار تأکید دارند.
گریز از کار از ونزوئلا تا سوئد و نروژ
کشورهایی که به نوعی فرهنگ گریز از کار را تجربه میکنند، معمولا تحتتأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خاصی قرار دارند. به عنوان نمونه در کشورهای نفتخیزی مانند ونزوئلا و برخی کشورهای خلیجفارس شاهد فرهنگ گریز از کار هستیم. درواقع وابستگی به درآمدهای نفتی در این کشورها سببشده انگیزه برای کار کاهش بیابد. برخی کشورهای اروپایی جنوبی مانند یونان و اسپانیا هم با چالش بیکاری بالا روبهرو هستند این در حالی است که بیکاری بالا میتواند به گریز از کار و عدماعتماد به آینده شغلی منجر شود. در کشورهای اسکاندیناوی مانند سوئد و نروژ هم به دلیل حمایتهای اجتماعی قوی، تمایل کمتری به کار دیده میشود. کشورهای آفریقایی مانند زامبیا و زیمباوه هم با مشکلات اقتصادی و عدموجود فرصتهای شغلی مناسب دست به گریبان هستند که همین مساله باعث گریز از کار در آنها شده است.
باید فرهنگ کار و تلاش در جامعه نهادینه شود
رهبری همواره بر اهمیت کار و تلاش در پیشرفت فردی و اجتماعی تأکید کرده و آن را بهعنوان یکی از ارکان اساسی موفقیت و توسعه کشور میدانند. ایشان به نقد فرهنگ گریز از کار و تنبلی پرداخته و آن را مانع پیشرفت کشور عنوان کردهاند. رهبری بر این باورند که باید فرهنگ کار و تلاش در جامعه نهادینه شود. مقام معظم رهبری به اهمیت کارآفرینی و ایجاد فرصتهای شغلی تأکید کردهاند. ایشان به ارتباط مستقیم کار و تلاش با توسعه اقتصادی کشور اشاره کرده و بر لزوم همت و تلاش مضاعف برای تحقق اهداف اقتصادی تأکید دارند. رهبری همچنین از مسئولان خواستهاند بسترهای لازم برای کار و تلاش را فراهم کنند و از گریز از کار جلوگیری کنند. بیانات مقام معظم رهبری در خصوص گریز از کار، نگاهی عمیق به فرهنگ کار و تلاش در جامعه داشته و بر اهمیت آن برای پیشرفت کشور تأکید میکند.