فرشتگان بالهايشان را براى جوياى دانش مىگسترانند.
حضرت محمد (ص)
حُسن یوسف
نیست از سنگ ملامت غم سر پر شور را
کس نترسانده است از رطل گران مخمور را
ما به داغ خود خوشیم ای صبح دست از ما بدار
صرف داغ مهر کن این مرهم کافور را
چرخ عاجزکش چرا در خاک و خونم میکشد
پای من دست حمایت بود دایم مور را
قهرمان عشق هر جا مجلس آرایی کند
چینی مودار میداند سر فغفور را
نفس را بدخو به ناز و نعمت دنیا مکن
آب و نان سیر، کاهل میکند مزدور را
حُسن اگر این است و عالمسوزی رخسار این
میکشد بیتابی غیرت چراغ طور را
رتبه افکار صائب را چه میداند حسود
بهرهای از حُسن یوسف نیست چشم کور را
صائب تبریزی