شماره ۵۱۸ | ۱۳۹۳ شنبه ۱۶ اسفند
صفحه را ببند
با دوچرخه‌هایمان به جنگ برویم

انریک   پنلوسا شهردار اسبق شهر بگوتا

«یک شهر پیشرفته جایی نیست که حتی فقرا از خودرو استفاده می‌کنند، بلکه جایی است که حتی افراد ثروتمند هم از حمل‌ونقل عمومی استفاده می‌کنند» این را انریک پنلوسا مورد بحث قرار می‌دهد. در این سخنان سرزنده، شهردار اسبق شهر بگوتا تعدادی از راه‌حل‌هایی که او برای تغییر دینامیک حمل‌ونقل در پایتخت کلمبیا استفاده کرد را در میان می‌گذارد... و راه‌هایی را برای تفکر درباره ساختن شهر‌های هوشمند آینده پیشنهاد می‌دهد.
حمل‌ونقل در شهرهای درحال توسعه دنیا چالش خیلی عجیبی است، چون برخلاف سلامت یا تحصیل و مسکن، هر چه جوامع ثروتمندتر شوند، بدتر می‌شود. مشخصا یک مدل ناپایدار است. حمل‌ونقل، مثل بیشتر مشکلات دیگر کشورهای درحال توسعه، بیش از این‌که مشکل پول یا فناوری باشه، مشکل برابری و همسانی است. نابرابری بسیار در کشورهای درحال توسعه دیدن اینکه، مثلا در مورد حمل و نقل، یک شهر پیشرفته آن نیست که حتی فقیرها خودرو سوار می‌شوند، بلکه آن است که حتی ثروتمندها از حمل‌ونقل عمومی استفاده می‌کنند یا دوچرخه‌ها.  مثلا در آمستردام، بیش از ۳۰‌درصد از جمعیت از دوچرخه استفاده می‌کنند، با وجود این‌که هلند درآمد سرانه‌ بالاتری نسبت به ایالات متحده دارد.
برای سرمایه‌‌گذاری‌های دولتی، تضادی بر سر پول در شهرهای دنیای درحال توسعه وجود دارد. اگر پول بیشتری در بزرگراه‌ها سرمایه‌گذاری شود، البته پول کمتری برای مسکن، برای مدرسه و برای بیمارستان‌‌ها باقی می‌ماند. همچنین مشکلی هم بر سر فضا هست. تضادی بین فضا برای آنهایی که خودرو دارند و آنهایی که ندارند. بیشتر ما امروزه پذیرفته‌ایم که دارایی شخصی و اقتصاد بازاری بهترین راه برای مدیریت بیشتر منابع جامعه است. اما، مشکلی هم دارد که اقتصاد بازاری برای این‌که به کار آید به نابرابری درآمد نیاز دارد. برخی از مردم باید پول بیشتری به دست آورند، برخی کمتر. برخی شرکت‌ها موفق می‌شوند، بقیه شکست می‌خورند. پس ما امروز با وجود اقتصاد بازاری به چه نوع برابری‌ می‌توانیم امیدوار باشیم؟
من می‌خواهم 2 نوع برابری را پیشنهاد دهم که هر دو بسیار به شهرها مربوطند. اولی برابری کیفیت زندگی است، به‌خصوص برای بچه‌ها که همه‌ بچه‌ها باید علاوه‌بر سلامت و تحصیل که واضح است، دسترسی به فضای سبز، امکانات ورزشی، استخر شنا، درس و موسیقی داشته باشند. دومین نوع برابری آن است که می‌توانیم «برابری دموکراتیک» بنامیم. اولین بند در هر قانون اساسی‌ای بیان می‌کند که تمام شهروندان در برابر قانون برابر هستند. این صرفا یک شعار نیست. اصل بسیار قدرتمندی است. مثلا، اگر این درست است، یک اتوبوس با ۸۰ مسافر حق دارد ۸۰ برابر بیشتر از یک خودرو با یک مسافر فضای راه داشته باشد.
گاهی ما این‌قدر به نابرابری عادت کرده‌ایم که جلوی چشم‌هایمان است و آن را نمی‌بینیم. کمتر از ۱۰۰‌سال پیش، زن‌ها نمی‌توانستند رأی دهند و این به نظر نرمال می‌آمد، به همان شکل که امروزه دیدن یک اتوبوس در ترافیک نرمال به نظر می‌رسد. درواقع، وقتی من شهردار شدم، با به کار بردن این اصل دموکراسی که وسایل عمومی بر وسایل نقلیه شخصی اولویت دارد، که یک اتوبوس با ۱۰۰ نفر مسافر ۱۰۰ برابر بیش از یک خودرو حق فضای راه دارد ما یک سامانه‌ حمل‌ونقل جمعی براساس راه‌های مخصوص اتوبوس ایجاد کردیم. ما آن را TransMilenio  نامیدیم، تا اتوبوس‌ها را جذاب‌تر کنیم. همچنین این یک سمبل بسیار زیبا و دموکراتیک است چون وقتی یک اتوبوس رد می‌شود خودروهای گرانقیمت در ترافیک گیر افتاده‌اند، این مشخصا تصویری از دموکراسی در عمل است. درواقع، موضوع فقط برابری نیست، به تحصیلات دکترا احتیاج ندارد.

 

 


تعداد بازدید :  519