شماره ۳۲۱۷ | ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۸ آبان
صفحه را ببند
«یهودیت تلمودیک» چیست و صهیونیست‌ها چگونه با آموزه‌های افراط‌گرایانه دینی، جنایات خود را توجیه می‌کنند؟
ما انسان هستیم، شما گونه‌‌ای از حیوان!

  [ شهروند]  از سال گذشته تاکنون جنایاتی در غزه به وقوع پیوست که نه تنها اعتراضات مردم مسلمان در کشورهای مختلف را به همراه داشت بلکه به تظاهرات عمومی در برخی کشورهای غربی منجر شد. در واقع انزجار عمومی از اسرائیل و صهیونیسم به حدی رسیده که شاید بتوان گفت پیش از این شاهد چنین موجی از نفرت عمومی در جهان نسبت به اسرائیل نبوده‌ایم. این انزجار عمومی البته فقط به اشغالگری و تمامیت‌خواهی اسرائیل خلاصه نمی‌شد بلکه جهان به‌وضوح شاهد جنایات نژادپرستانه این رژیم در غزه بود؛ همان جنایاتی که طرفداران تیم فوتبال «مکابی» اسرائیل آشکارا در هلند فریاد زدند و گفتند: «غزه دیگر مدرسه ندارد!» طرفداران این تیم صهیونیستی در بازی با تیم «آژاکس» هلند شعارهایی سر دادند با این مضمون که دیگر هیچ مدرسه‌ای در غزه نیست چراکه آنها تمام کودکان غزه را آتش زده‌اند! این نوع شعارها در واقع صرفا مشتی کلمه نیست بلکه عملاً هم اجرا شده و تا همین لحظه بیش از 43 هزار نفر در غزه واقعا کشته شده‌اند؛ قربانیانی که بیش از 70 درصدشان نیز کودکان و زنان بوده‌اند. بنابراین سرودی فوتبالی که از سوی صهیونیست‌ها در هلند خوانده شد، صرفا یک ایده نبود بلکه برخاسته از نوعی تفکر نهادینه بود؛ تفکری که باید ریشه‌های آن را بیرون کشید و بررسی کرد آبشخور آن کجاست. در این گزارش تلاش کرده‌ایم به یکی از مهم‌ترین منابع عقیدتی و فکری نژادپرستانه صهیونیست‌ها بپردازیم؛ یعنی آنچه به عنوان آموزه‌های افراط‌گرایانه «تلمود» بین صهیونیست‌ها رواج دارد. این آموزه‌ها چنان در شناخت رفتار صهیونیست‌ها مهم هستند که امروزه برخی پژوهشگران و تاریخ‌نگاران غرب از اصطلاح «یهودیت تلمودیک» استفاده می‌کنند؛ یعنی یهودیتی که فقط به آموزه‌های افراطی «تلمود» باور دارد. گزارش ما مستند است به تحقیقات محمّدتقی تقی‌پور، پژوهشگر تاریخ صهیونیسم و مدیر مؤسسه فرهنگی حامیان آزادی قدس. همچنین مقاله «علی اکبر مؤمنی» با عنوان «ویژگی‌های صهیونیسم در منابع یهود».

کتاب مقدس یهودیان و پیشینه «تلمود»
پیش از قرون وسطی، یهودیان به مجموعه‌ای که امروز آن را «کتاب مقدس» نامیده‌اند، «کُتُب» (اَسفار) می‌گفتند. «اَسفار» جمع «سِفر» به معنی «کتاب» است (و با «سَفَر» که به معنای سیر و سیاحت است، تفاوت دارد). مسیحیان که به پیامبری حضرت «موسی» (ع) اعتقاد دارند، به این بخش (یعنی اسفار) «عهد عتیق» (یا عهد قدیم) می‌گویند و آن را در کنار «عهد جدید» (مجموعه 4 انجیل و سایر متون دینی‌شان)، جزء «کتاب مقدس» خود می‌دانند. یهودیان هم به تبع مسیحیان به‌تدریج مجموعه تعلیمات کهن (یعنی «اسفار» و مابقی) را «کتاب مقدس» خود نامیدند؛ کتابی که شامل سه بخش است: «تورات»، «کتب انبیاء» و «نوشته‌ها» یا «صحیفه‌ها». به این ترتیب باید بدانیم «تورات» تنها بخشی از «کتاب مقدس» یهودیان است چراکه «تورات» فقط متشکل از «اَسفار پنجگانه» است که یهودیان اعتقاد داشتند کلام حضرت موسی (ع) بوده. هرچند تردیدهایی جدی بعد از قرن هفدهم میلادی بر این باور وارد شد که به موضوع گزارش ما مربوط نمی‌شود. فقط مختصر بگوییم اسپینوزا (فیلسوف مشهور یهودی) از نخستین کسانی بود که این پرسش را مطرح کرد: اگر «تورات» کلام حضرت موسی است، چطور شرح مرگ خود ایشان در این کتاب آمده است؟! شرح آزار و اذیت و تکفیر اسپینوزا از سوی یهودیان بماند که خودش ماجرایی مفصل است. اما بدانیم که چنین تشکیک‌هایی بعدها باعث شد محققان به این نتیجه برسند که «تورات» در قرون چهارم و پنجم میلادی تدوین شده و کلام مستقیم حضرت موسی (ع) نیست بلکه دخل و تصرف‌هایی در آن وارد شده است.

«تلمود» چیست؟
طبق مندرجات منابع یهودی، «تلمود» عبارت است از خلاصه‌ای از شریعت شفاهی یهودیان که در آغاز قرون وسطی (با برداشت‌های جدید) به بار نشست و به‌مرور تدوین شد. در توضیح باید گفت اگر کتاب «عهد قدیم»، بنای اصلی یهودیت باشد، «تلمود» ستون مهم آن خواهد بود. «تلمود» در واقع مهم‌ترین کتاب در فرهنگ یهودی و ستون فقرات حیات آن است؛ تا جایی که هیچ کتابی را نمی‌توان یافت که به اندازه «تلمود»، بر نظریه و عمل زندگی یهودیان، تأثیر داشته باشد. بنابراین باید بدانیم نه تنها بر صحت «تورات» (به معنای تعالیم اصلی حضرت موسی علیه‌السلام) تردیدهایی جدی از سمت خود یهودیان وارد شده است بلکه باید توجه داشته باشیم «تلمود» تعالیمی شفاهی است که از سوی خاخام‌های یهودی در طول تاریخ جمع‌آوری شده؛ تعالیمی که در اندیشه‌های بعضی فرقه‌های سیاسی یهودیت از جمله صهیونیسم، سمت‌وسویی عجیب یافته است و در ادامه خواهد آمد.

ما انسانیم و دیگران، گونه‌های مختلف حیوان!
اما قبل از پرداختن به تفکرات «یهودیت تلمودیک» باید ببینیم مندرجات «تلمود» چیست؟ «تلمود» از ۶۳ مبحث تشکیل شده که به هر کدام در زبان عبری «مَسِخِتْ» گفته می‌شود؛ این تعالیم مربوط هستند به آداب و سنن، علوم، فلسفه و قوانین روزمره که کلیت آن‌ها به‌نوعی فقه یهودیت را مشخص می‌‌کند. در این فقه اما قوم یهود بر دیگر اقوام و ملل، برتری داده می‌شود! چنانچه بر اساس تعالیم «تلمود»، همان‌گونه‌که انسان بر حیوان فضیلت دارد، یهودیان نیز برترین ملت‌‌های روی زمین‌اند؛ گورهای غیریهود، دل‌های فرزندان اسرائیل را خنک می‌کند چراکه فقط یهودیان انسان هستند و ملت‌های دیگر، چیزی جز گونه‌‌های مختلف حیوان نیستند! در ادامه گزارش خواهیم گفت این تعالیم بر اساس تفکرات چه فرقه‌ای، رویکرد عمل‌گرایانه سیاسی به خود گرفت؛ تا جایی که وزیر جنگ اسرائیل، در توجیه حمله به غزه و شروع کشتار وحشیانه فلسطینیان گفت: «ما با انسان‌های حیوان‌نما می‌جنگیم!»

انجیل‌ها را بسوزانید!
همچنین طبق متون و منابع یهودی «تلمود و ادبیات تلمودی، کینه و نفرتی عجیب و عمیق نسبت به تمامی بیگانگان [یعنی غیر یهود] به طور کلی نشان می‌دهد. در واقع «یهودیت تلمودیک» هر آموزه‌ای غیر از آموزه‌های خود را دچار تردید و حتی منسوخ می‌داند؛ به‌ویژه نگاهی زشت نسبت به مسیحیت دارد. به اعتراف «اسرائیل شاهاک» (نویسنده یهودی)، «تلمود» علاوه بر یک رشته اتهامات غیر اخلاقی رکیک علیه عیسی مسیح (ع)، به یهودیان فرمان می‌دهد هر نسخه از «عهد جدید» (به خصوص اناجیل اربعه) را که به دست آنان می‌افتد بسوزانند و در صورت امکان به صورت علنی به این کار مبادرت ورزند! این‌حکم مربوط به دوران گذشته نیست بلکه امروز و در روزگار ما نیز لغو نشده و اجرا می‌شود.

نیرنگ کن تا پیروز شوی...
مثال‌ها در این زمینه باز هم موجود است. به این نوشته‌های تلمود دقت کنید: «هرگاه یک فرد یهودی با غیریهودی اختلاف پیدا کرد، تو باید از او پشتیبانی کنی و به آن غریبه بگویی: «این چیزی است که شریعت ما از ما می‌‌خواهد» و چنانچه شریعت آن غریبه با یهود همراهی نشان دهد، باید برادرت را کمک کنی تا در دعوا حاکم شود و به غریبه بگویی: «این چیزی است که شریعت تو از تو می‌خواهد.» در صورتی که چنین نباشد،‏ وظیفه داری که پیرامون آن غریبه، تارهای تزویر و نیرنگ بتنی و او را در آن دام افکنی تا یهودی پیروز شود.» درحالی‌که با یک تفکر ساده می‌توان دریافت تعالیم پیامبران که برای نجات بشریت آمده‌اند، هرگز نمی‌تواند بر نیرنگ و فریب و ریا دستور بدهد!

اگر یهودی نیستی، انسان نیستی!
زیرشاخه چنین اندیشه‌هایی، فرقه‌هایی سیاسی هم پدید آمده‌اند که می‌توان آن‌ها را نمونه‌ای بارز از «یهودیت تلمودیک» در نظر گرفت؛ فرقه‌هایی سیاسی نظیر «حاسیدیم» و «گوش آمونیم». بر اساس آموزه‌های این فرقه‌ها، انسان‌ها به دو دسته یهودی و غیر یهودی قابل تفکیک هستند و بر این اساس، آن دسته‌ای که یهودی نباشند، انسان نیستند. «حاسیدیم» را یک نهضت و جنبش نوپدید در معتقدات دینی یهودیان اواسط قرن هجدهم دانسته‌اند که خاستگاه آن، جوامع یهودی لهستان بود. «حاسیدیم» درباره اعتبار و لزوم دستورات دینی و اجرای مراسم، مقررات و مناسک دینی، شیوه‌ها و نگرش‌های خاصی را ابداع، توصیه و ترویج می‌کند. به طوری که نهضت «حاسیدیم» و مرام این فرقه را شدیدترین نوع یهودی‌گری دانسته‌اند. این فرقه در عین حال تمایل شدید به مسائل سیاسی دارد.

غیریهودیان، مخلوفات شیطان هستند...
«حاسیدیم» امروز یک حرکت و جریان زنده و فعال در جامعه یهودی اراضی اشغالی فلسطین است و صدها هزار پیرو آن، دلبستگی تعصب آلودی به «خاخام‌های مقدس» خود ابراز می‌دارند. برخی از این خاخام‌ها، نفوذ سیاسی گسترده‌ای در اسرائیل و در بطن سیاسی بیشتر احزاب و بیش از همه در سطوح بالای ارتش به دست آورده‌اند. بر اساس مندرجات «هاتانیا» (کتاب مقدس جنبش هابادی که یکی از قوی‌ترین شاخه‌های فرقه حاسیدیسم است)، غیر یهودیان مخلوقات شیطان هستند که مطلقاً هیچ چیز نیکویی نزد آنان یافت نمی‌شود. نکته قابل تأمل این است که بدانیم امروز تعالیم این فرقه به شکل گسترده در اسرائیل، بین عامه مردم و حتی در مدارس و در ارتش، تبلیغ می‌شود.

یا با ما هستید، یا علیه ما
تبلیغات این فرقه در کل پررنگ کردن جزئیاتی از «تلمود» است که بر عقیده به برتری و برگزیدگی یک قوم در میان بقیه اقوام و ابنای بشر حکم می‌دهد. بر این اساس، حق آقایی، سروری و حکومت بر همه جهانیان به عهده یهودیان است و اقوام دیگر، وظیفه‌ای جز خدمتگزاری برای قوم برگزیده نداشته و ندارند! اگر هم غیر از این، سودای دیگری در سر داشته باشند، مستحق نیستی و نابودی‌اند! حالا جالب است بدانید که فرقه «حاسیدیم»، «صهیونیسم» را ابزاری عملگرا می‌داند که دقیقا در مسیر تحقق افکارش گام برداشته. بنابراین به نظر پیروان این فرقه، هر کس در کمک به صهیونیسم مساعدت و موافقت کند، به وظیفه و رسالت خود عمل کرده و اگر در این راه، مخالفت یا مانع‌تراشی کند، مستحق نابودی است.

هر موجودی غیر از شما «زیادی» است!
«حاسیدیم» امروز یک جنبش زنده و موجود با صدها هزار عنصر فعال است که متعصبانه گوش به فرمان «ربّی‌های مقدس» خود هستند. یهودیان به آموزگاران مذهبی خود «رَبّی‌» می‌گویند و ربی‌های حاسیدی، تعالیم افراط‌گرایانه خود را در میان رهبران اغلب احزاب و حتی در رده‌های بالای ارتش، بسط داده‌اند. کتاب مشهور و اساسی جنبش «حاسیدیم»، «هاتانیا» است. در این کتاب هم غیریهودیان، مخلوقاتی شیطانی معرفی می‌شوند که در آن‌ها مطلقاً چیز خوبی وجود ندارد؛ تا جایی که یک جنین غیریهودی از حیث کیفیت، با جنین یهودی تفاوت دارد! اصولاً از منظر آن‌ها، یک غیریهودی، موجودی «زیادی» است؛ زیرا تمام کائنات فقط به خاطر یهودیان خلق شده‌! این کتاب به دفعات و در تیراژ بالا در اسرائیل چاپ شده و به طرز وسیعی، در میان عموم مردم، مدارس و ارتش منتشر شده است. این تبلیغات، به‌خصوص قبل از هجوم اسرائیل به لبنان در مارس ۱۹۸۷میلادی به منظور وادارکردن پزشکان و پرستارها به مضایقه کمک دارویی از «مجروحان غیریهودی» شدت یافت. این روش یا ایده شبه نازی، فقط متوجه اعراب یا فلسطینی‌ها نبود؛ بلکه هر غیریهودی‌ای را شامل می‌شد.

جمهوری تورات‌سالار
«گوش آمونیم» یکی دیگر از فرقه‌های نوپدید دینی در میان یهود است که در پاره‌ای دیدگاه‌ها، رفتارها و احکام و مقررات، شباهت و نزدیکی زیاد به فرقه «حاسیدی» دارد. به زعم گوش آمونیم، بازگشت به یهودیت تنها از طریق متعهد شدن به صهیونیسم عملی خواهد شد. آن‌ها نه فقط دولت اسرائیل را «جمهوری تورات‌سالار» می‌دانند که «قانون اساسی توراتی» را تنها پیشنهاد و گزینه مناسب برای هدف نهایی خود که یک «دولت هالاخایی» [دولت شریعت‌مدار یهودی] است تبلیغ می‌کنند. هرچند طبیعتا شریعتی را مد نظر دارند که در آن خود را برتر از دیگران بپندارند، ولو حقوق دیگر انسان‌ها مراعات نشود.

روزی 18 ساعت مطالعه تعالیم افراط‌گرایانه
از منظر فرقه «گوش آمونیم»، مهمترین عبادت، مهاجرت به سرزمین اسرائیل و اسکان در آن است. به اعتراف و ادعای منابع یهودی اکنون گوش آمونیم جانشین جنبش حسیدی (حاسیدیسم) شده است.» «گوش آمونیم» در ضمن به افزایش افراط‌گرایی نظر دارد؛ مثل خواندن «تلمود» به شکل روزانه و در دفعات زیاد! همین تعالیم هم بود که امروز صهیونیسم را به اوج تمامیت‌خواهی رسانده. در واقع بیست سال پیش هیچ‌کس نمی‌توانست باور کند جوانان امروزی اسرائیل با آن همه ذهنیت ملی‌گرایانه، روزی 18 ساعت را در یشیوا [مدارس دینی] بگذرانند و لو به سن بزرگسالی رسیده و حتی وارد زندگی زناشویی شده باشند.

خون یهودی با خون فلسطینی فرق دارد!
کودکان، نوجوانان، جوانان دختر و پسر و به خصوص سربازان اسرائیلی بر اساس تعالیم و آموزه‌های یاد شده یاد گرفته و باور کرده‌اند که «خون [یهودی] با خون [فلسطینی] فرق دارد.» آنچنان که خاخام بزرگ پیشین‌شان گفته بود: «هر کس می‌گوید باید میان مجازات یک قاتل یهودی با یک قاتل غیر یهودی فرق بگذاریم درست می‌گوید! اگر چه نیازی به گفتن همه چیز در ملأ عام و به جهانیان نیست!» ایجاد تنفر شدید نسبت به غیر یهود، به خصوص فلسطینیان و تقویت و تحکیم انگیزه‌ای ذهنی و درونی برای رودررویی و کشتار و قتل عام آن‌ها با هر پوشش و بهانه‌ای، ماحصل همین آموزش‌هاست که امروز در مدارس رسمی و حتی پادگان‌های نظامی ارتش اسرائیل نیز از سوی این خاخام‌ها و رهبران یهودی با جدیت و شدت دنبال می‌شود.

فرمانروایی بر همه اقوام جهان
آنچه تردیدناپذیر است، کشتار روزافزون فلسطینیان، از دیر یاسین و کفر قاسم تا تهاجم ۲۲ روزه غزه، توطئه‌های گوناگون در اطراف و حریم مسجدالاقصی از جمله حفاری‌های پی‌درپی در مسیر تخریب این بنای مقدس با هدف برپایی هیکل یا معبد سلیمان بر خرابه‌های آن و نسل‌کشی امروز غزه نیز تماماً ماحصل آموزش‌ها و تعلیمات تلمودیک است که در پوشش یک راهبرد گسترده و جهانی دنیوی و مادی اما تحت عبارات و عناوین فریبنده، جعلی و تحریف‌آمیز دینی انجام می‌گیرد. یعنی تحقق آرمان صهیونیسم، مبتنی بر برپایی و تحکیم دولت یهودی در فلسطین و در پی آن، تحت انقیاد در آوردن همه اقوام و ملل جهان در قالب یک حکومت فراگیر جهانی است.


تعداد بازدید :  47