اسدالله علم، وزیر دربار و از نزدیکترین چهرهها به محمدرضا شاه، تنها رجل سیاسی دوران پهلوی دوم است که خاطرات خود از ١٠ سال همنشینی نزدیک با شخص شاه و خاندان پهلوی را مکتوب کرده است. این تقریرات در ٧ جلد تحت عنوان «یادداشتهای علم» به چاپ رسیدهاند و ما در این ستون به تناوب این یادداشتها را مرور میکنیم.
زمینخواری یا آبادانی؟
امروز ضمن صحبتها عرض کردم اگر اعلیحضرت رضاشاه کبیر در مازندران املاک خریدند برای آبادانی آن جا بود. هر کس سفرنامه اول اعلیحضرت رضاشاه را به مازندران مطالعه کند میبیند که بین ساری و علیآباد 5 ساعت راه پیمودهاند و مالاریا پدر مردم را درآورده بود. اصولاً کشوری و مردمی در آن جا نبود و ایشان مازندران را زنده کردند. فرمودند: «اتفاقاً من که گاهی درباره این همه املاک با ایشان صحبت میکردم، جوابشان همین بود که من قصد تملک ندارم قصد آبادانی دارم... عرض کردم به علاوه ایشان یک قران به خارج نفرستاده بودند، هرچه بود برای ایران و در ایران میخواست فرمودند: «همین طور است.» 55.2.7
کالبدشکافی عصیان دانشجو
کارهای جاری را در سلمانی نزدیک یک ساعت و نیم عرض کردم. مسائل مهم راجع به جوانها و دانشگاهها بود که چرا باز هم ناراحتی دارند. عرض کردم دلائل مختلف دارد، اولاً یاغیگری عمومی جوانها، ثانیاً نبودن گفت و شنود با آنها، ثالثاً ندانمکاری مسئولین و این که چه جور باید با آنها تا کرد، رابعاً بدی عمومی وضع تبلیغات ما که فقط به وضع ناهنجار و تملقآمیزی از اعلیحضرت همایونی تعریف میکنند و همین همه کارهای بزرگ و عمیق را در این کشور میپوشاند.53.2.6
امید به عقل و شعور شاهنشاه!
امروز اعلیحضرت فرمودند به هوشنگ نهاوندی رئیس دانشگاه تهران بگو موضوع سختگیری به دانشگاهها را خودم دستور داده بودم که گارد دانشگاهی این عمل را بکند. یاللعجب! دیروز نخستوزیر شرفیاب شده و این مطلب را در ذهن شاهنشاه گذاشته است. نخستوزیر زرنگی عجیبی دارد. اول در ذهن شاهنشاه میگذارد که این امر خودتان بوده تا شاهنشاه تعصب پیدا کنند، بعد هر قصهای میخواهد در زیر جور میکند، چنان که در مورد دکتر علینقی کنی، رئیس حزب مردم هم گفته بود که چه طور کسی میتواند بگوید در دوره سلطنت شاهنشاه آزادی انتخابات نیست؟ باری این ظاهر قضیه است. کسی چه میداند که شاهنشاه آنقدر عمیق نباشد که این تظاهرات را هم به صورتی بکند که ما احمقها قبول کنیم این مسائل و این حرفها جدی است ولی در هر صورت نقشه اصلی که ترسیم شده جریان خود را طی کند؟ یعنی این بساط چنان که باید پابرجا بماند و ما سر در نیاوریم!52.2.12
تبریک یواشکی به اسرائیلیها
صبح خیلی به اختصار شرفیاب شدم، چون شاهنشاه زیاد گرفتار بودند و بعد از ظهر هم باید حرکت کنیم برای مسافرت جنوب. چند تلگراف و نامه را امضا فرمودند از جمله تلگراف ۲۵ سال تأسیس اسرائیل، البته چون روابط رسمی نداریم، توسط کنسول ما در اسرائیل فرستاده میشود.52.2.13