|طرح نو| شادی خوشکار| دنیای خوب، دنیای بدون جنگ، آرزویی که بهنظر میرسد بیشتر جایش در فیلمها و قصهها باشد تا زندگی واقعی. وقتی هر گوشه دنیا را نگاه میکنیم، دود آتش جنگ را میبینیم که به آسمان میرود و با خودش چیزهای زیادی را میبرد. زندگیها و رویاهای زیادی را. خانهها و مدرسههای زیادی را. کتابها و بچههای زیادی را. آنها که تازه پا به این دنیا گذاشتهاند و هنوز مفهوم سیاست و منفعتطلبی قدرتهای بزرگ را نمیدانند و فقط میبینند که جلوی چشمانشان رویاها و دوستیهای زیادی از بین میرود و دنیا با همه قصههایی که تا به حال شنیدهاند فرق دارد و شاید با خود فکر کنند که چرا دنیا مثل بازیهایشان و مثل قصههای شیرینی که دوست دارند، نیست. شاید حتی دلشان بخواهد از میان آن همه مرگ و خشونت فرار کنند به جنگلی سرسبز در داستانی کودکانه و نویسندگان دنیاهای صلحآمیز زیادی را برای کودکان ساختهاند که بتوانند دمی در آن آرام بگیرند. شاید ذهنیت آن کودکان را نیز طوری تربیت کنند که در بزرگسالی به جای جنگ و دعوا و خشونت راه دیگری را برای حل مشکلاتشان پیدا کنند. کاری که ادبیات بهخوبی میتواند انجام دهد.
ادبیات کودک و نوجوان، سرشار از قصههای صلحآمیز است. قصههایی که جنگ را به سخره میگیرند و به بچهها یاد میدهند که برای صلح تلاش کنند و سعی کنند جنگها را به پایان برسانند. کودکان، قهرمانان دنیاهایی هستند که مختصاتش به آنها یاد میدهد جنگ، راهحلی غیرانسانی است که نتیجهای جز بهوجود آوردن جنگهای دیگر ندارد. گاه این ادبیات از راه نشاندادن زشتیهای جنگ سعی میکند، دفاعیهای برای صلح فراهم کند و به کودکان و نوجوانان راه دیگری برای پیشبرد خواستههایشان یاد بدهد. گاهی نیز این ادبیات دنیایی را به تصویر میکشد که بچهها در آن پیامآوران صلحاند و آن را ستایش میکنند.
گزارش پیشرو معرفی کتابهایی است که در نکوهش جنگ و ستایش صلح برای بچهها نوشته شدهاند. در میان آنها، هم ادبیات تالیفی کودک و نوجوان و هم ادبیات کشورهای دیگر که در ایران ترجمه و منتشر شدهاند، گنجانده شده است. سعی این گزارش بر این است که علاوه بر گفتن از ویژگیهای این دست از کتابها، به شیوههایی که نویسندگانشان به کار بردهاند تا صلح را ترویج کنند، بپردازد. ادبیاتی که با خلق دنیایی فانتزی بچهها را در جایگاه تصمیمگیرنده و پایاندهنده جنگ قرار میدهد، ادبیاتی که با روایت تبعات جنگ آن را در ذهن کودکان تقبیح میکند و ادبیاتی که بهطور مستقیم در ستایش صلح و راههای برقراری آن نوشته شده، در گزارش زیر به تفکیک آمده است. با این وجود باید دانست که در اغلب این کتابها این مفاهیم همپوشانی دارند.
صلح دوستداشتنی
در سالهای ابتدایی جنگ ایران و عراق، نگاه به جنگ با سالهای بعد متفاوت بود. در آن سالها معدود کتابهایی منتشر شد که به دو طرف درگیر جنگ کاری نداشت بلکه جنگ را بهعنوان یک پدیده در هر حالتی زشت و غیرقابل توجیه معرفی میکرد و در تلاش بود تا ارزشهایی مثل صلح را در ذهن بچهها برجسته کند. یکی از این کتابها «جنگ یا صلح» نوشته حسن آلفونه است که درسال 62 منتشر شده. نویسنده در این کتاب میگوید: «یک احمقي اونسر دنیا دید تفنگها و توپها و نارنجکهايش رو دستش مونده و باد کرده... پس يك جوري بايد اونها رو آب كنه، خُب پولها رو گرفت و اسلحهها رو تحویل داد به این یکی.» نگاه یک سرباز در این داستان به جنگ، نگاهی است که در سالهای بعد در کتابها کمتر دیده میشود. این نگاه در کتاب «من صلح را دوست دارم» اثر نسیم خاکسار که درسال 60 منتشر شده نیز وجود دارد. کودک قهرمان این کتاب کسی است که روی زمین مینویسد جنگ بد است، من صلح را دوست دارم و در جایی از داستان به ملخی که در نقش هواپیما در دست دارد، میگوید: «تو هیچوقت جایی بمب نمیاندازی.»
این نگاه درباره جنگ در کتابهای تالیفی در طول سالهای درگیری ایران و عراق کمتر دیده میشد اما در سالهای بعد از جنگ دوباره رونق گرفت و درصدد بود تا زشتی جنگ را به بچهها نشان دهد و نگاهی صلحدوستانه و بشردوستانه در کتابها داشته باشد. نویسندگانی چون فرهاد حسنزاده، احمد اکبرپور، محمدرضا بایرامی، جمشید خانیان و... کتابهایی برای کودکان و نوجوانان با این نگاه نوشتند. اما در بین کتابهای ترجمه اثری متفاوت که بهتازگی ترجمه شده است با نام «همه آزاد آفریده شدهایم» در این گروه قرار میگیرد. این کتاب که به نوعی اعلامیه حقوقبشر برای کودکان است، 30 اصل کنوانسیون حقوقبشر را با تصاویری جذاب برای کودکان نوشته و به تصویر کشیده است. در بیشتر این تصاویر حضور کودکان و حیوانات توانسته ضمن آشنایی بچهها با حق آزادی و برابری همه انسانها مطالعه این کتاب را شیرین کند و به بچهها بگوید که همه آدمها حق دارند زندگی کنند.
گاه نیز نویسندهای در یک کتاب به لزوم کمک به دیگران در شرایط سخت که میتواند نمادی از جنگ باشد، اشاره کرده و لذت زندگیبخشیدن به دیگران را به بچهها شناسانده است. «چگونه میتوان بال شکستهای را درمان کرد» اثری است که با لطافت تمام از کمک یک کودک به پرندهای زخمی میگوید. این پرنده زخمی به روشنی در این کتاب استعاره از همه انسانهایی است که زخمی دیدهاند و رنجی دارند و رسالت کودک را کمک به آنها برای درمان دردهایشان میداند.
به من بگو جنگ چیست
نشاندادن زشتیهای یک پدیده برای تقبیح آن. شیوهای که در بخش مهمی از ادبیات واقعگرایانه که به جنگ میپردازد بهکار رفته و نتیجهگیری را به عهده مخاطب گذاشته است و نمونههای تالیفی و ترجمهای بسیاری دارد.
یکی از آثاری که با نشاندادن چهره منفی جنگ درصدد است نگاه صلحطلبانهای را ترویج دهد، کتاب «شببخیر فرمانده» اثر احمد اکبرپور است. در این کتاب با کودکی مواجهیم که یک پایش روی مین رفته است. او که مادرش را نیز بر اثر جنگ از دست داده در بازیهایش با دشمن میجنگد. در یکی از این جنگهای خیالی با فرمانده سربازان دشمن روبهرو میشود که او هم کودکی است که پایش را در جنگ از دست داده است. کودک راوی، پای مصنوعیاش را به فرمانده دشمن میدهد و با این شیوه صلح بینشان برقرار میشود.
«سایه ملخ» اثر محمدرضا بایرامی نیز در گروه آثاری قرار میگیرد که میخواهد نقاط منفی جنگ را بازگو کند تا خوبی صلح را نشان دهد. در ابتدای داستان، نویسنده از هجوم ملخها میگوید که همهچیز را نابود کردهاند. مردم در مقابل این حمله تنها هستند، حملهای که از آن سوی مرز صورت گرفته و تمام هستی و زندگی مردم را غارت میکند. بخش مهمی از کتابهای بایرامی درباره ادبیات دفاع مقدس نوشته شده که در آنها زشتی جنگ نمایان است. گفتن از سیاهیهای جنگ شیوهای است که در کتابهای او و برخی دیگر از کتابهای تالیف و ترجمه بهطور غیرمستقیم به دنبال ترویج صلح است. در اغلب این آثار جنگ بهعنوان پدیدهای که زیباییهای زندگی مسالمتآمیز و شاد را نابود میکند، شناسانده میشوند. «هستی» رمانی است که سال 1389 در کانون پرورش فکری منتشر شد. فرهاد حسنزاده، نویسنده این رمان نیز در آثارش از جنگ و تبعات آن غافل نبوده است. در رمان هستی شاهد شخصیتهای متفاوت هستیم. دختری که رفتارهای پسرانه دارد و پدری که از جنگ و دفاعکردن میترسد. در این کتاب، انسانها همانگونه هستند که در دنیای واقعی میبینیم. آنها ترسها و اندوههایشان را دارند و مثل قهرمانهای شوریده به دنبال مرگ نمیروند. هستی و خانوادهاش یک زندگی معمولی در جنوب ایران دارند که درگیر جنگ میشوند. جنگ در این داستان ویرانگر است و خانوادهها را چندپاره میکند و خواننده را با سختیهای آوارگی و مهاجرت به شهری دیگر آشنا میکند.
«عاشقانههای یونس در شکم ماهی» نوشته جمشید خانیان داستان بخشی از مردم درگیر جنگ است که کمتر دیده شدهاند. مردمی که به دنبال فرهنگ و هنر بودهاند و جنگ راه زندگیشان را عوض کرده، آنها را آواره و از خانه و دلبستگیهایشان جدا کرد. صحنه جدایی راوی داستان از پیانو، یکی از تاثیرگذارترین بخشهای داستان است. جایی که او مجبور است دلخوشیاش را در جاده رها کند تا جا برای مردمی که از بمباران فرار میکنند بازشود و بتوانند از آتش فرار کنند.
در «شاهزاده بیتاج و تخت زیرزمین»، نوشته علیاصغر سیدآبادی نگاه صلحآمیز پررنگتر است. نوجوان در ابتدای داستان از خشمی نسبت به آمریکا میگوید که باعث میشود بخواهد 5 نفری با دوستانش از زیر زمین به آمریکا برسد. نویسنده این داستان را بهعنوان خاطرهای از دوران نوجوانی برای دخترش تعریف میکند. در جایجای داستان و لابهلای تعریف ماجراهای این 5دوست و سرنوشتشان، نویسنده از نگاه ضدجنگ خود میگوید و به نوعی صلح را ترویج میکند. او در انتها زمانی که برای ماموریتی به آمریکا رفته است در یک تظاهرات ضدجنگ شرکت میکند.
«خلیج» نوشته رابرت وستان در درک رنجهای جنگ بر سر مردم بیگناه کمی جلوتر میرود و قهرمان داستان که در انگلیس زندگی میکند، طی یک ماجرای عجیب در فضای جنگ قرار میگیرد. اندی پسری است که نیروی شگفتانگیز مغزیاش به او این اجازه را میدهد که با لطیف، پسری در عراق ارتباط برقرار کند و کمی بعد ارتباطش با دنیای خودش قطع میشود و در وجود لطیف زندگی میکند. او از نزدیک رنجهای جنگ عراق و کویت را تجربه میکند و این ماجرا تا کشتهشدن لطیف و پایان جنگ ادامه پیدا میکند.
از داستانهایی که به جنگهای قبیلهای پرداختهاند، میتوان از «ماهی» اثر لورا اس ماتیوز نام برد. ماهی سرگذشت یک خانواده اروپایی است که برای کمک به مردم آفریقا در آنجا زندگی میکنند. نوجوان این کتاب که او را ببر مینامند از کودکی در اینجا زندگی کرده و موطن اصلیاش را به یاد نمیآورد. او با مردمی که مدام درگیر جنگ و قحطی هستند زندگی میکند و با بچههایی که مین دست و پایشان را گرفته است، فوتبال بازی میکند. وقتی جنگها بالا میگیرد، آنها تصمیم میگیرند از کشور خارج شوند و سفر طولانی آنها در راه فرار از جنگ با تجربههای انسانی زیادی همراه است. مراقبت از یکدیگر در جریان این سفر طولانی، اعتماد و کمک کردن به آدمهایی که زبانشان را نمیدانند و نگهداری از حیوانات که در این داستان یک ماهی است، بخشی از مفاهیم صلحآمیز و انساندوستانهای است که در این کتاب از آنها نوشته شده است.
«ماه بر فراز مانیفست» نوشته کلر وندرپول و ترجمه کیوان عبیدیآشتیانی، داستان دختری است که پدرش او را به سفری ناخواسته میفرستد. به جایی که خودش در نوجوانی در آنجا زندگی کرده است. شهری به اسم مانیفست که از همان ابتدا به دختر میفهماند رازهای زیادی درون خود دارد. آبیلین در این کتاب مردمی با زبانهای گوناگون را میبیند که حالا در کنار هم به یک خانواده تبدیل شدهاند. آنها به دنیا آمدن و بزرگشدن بچهها را دیدهاند و به جنگ رفتن و کشتهشدن آنها را. بخشی از روایت کتاب به نامههای پدر آبیلین و دوستش در جبهه اختصاص دارد که نویسنده از این طریق جنگ و خشونت آن را به تصویر میکشد. در انتهای داستان، خواننده میفهمد که پدر به این دلیل به مانیفست بازنمیگردد که خودش را مسئول کشتهشدن دوستش در جنگ میداند چراکه هزینه ثبتنام در اعزام به جبهه را با هم پرداخت کردهاند.
در «اشکهای پیازی» که دیانا کید آن را نوشته و فرمهر منجزی ترجمه کرده است، با کودکی روبهرو هستیم که نمیتواند بخندد و گریه کند. «نام» که خانوادهاش را در جنگ ویتنام از دست داده، اکنون در استرالیا زندگی میکند و جنگ او را به شدت افسرده کرده است. تنها پیاز میتواند اشک او را دربیاورد. تا اینکه در کلاس درس و پس از صحبتهای معلم از زندگی خود میگوید و بالاخره میتواند گریه کند.
«آن سوی جنگل خیزران» نیز از روایت جنگ میخواهد به ویرانیها و خرابیها اشاره کند. یوکو کاواشیما، نویسنده ژاپنی این کتاب، فضایی در اواخر جنگجهانی دوم را تصویر میکند که خانوادهای ژاپنی ساکن کره برای درامان ماندن از خشم مردم کره به ژاپن برمیگردند اما در آنجا میبینند که چیزی از شهر نمانده و خویشاوندانشان نیز کشته شدهاند.
در این میان برخی از کتابها، دشمن را از جایگاه یک کل منسجم منفور بیرون آوردهاند و با در نظر گرفتن سربازهایی که چارهای جز جنگ ندارند، سعی کردهاند نگاهی انسانی را حتی به سربازهای دشمن داشته باشند. «راز الن» نوشته جین بوکر در جنگجهانی دوم میگذرد. الن، دختری است که با مادرش در حومه لندن زندگی میکند. پدر او که راننده کامیون است به جبهه رفته و مادرش با سختی خرج زندگی را درمی آورد. الن، یک روز به کمک خلبان دشمن کمک میکند تا در انباری خانهشان مخفی شود و بین آنها یک رابطه انسانی و دوستانه شکل میگیرد.
در «جاده ناامنی» نوشته یک نویسنده ژاپنی به نام جوی کوگاوا، با کودک 6 ساله ژاپنی روبهروییم که با خانوادهاش مقیم کاناداست اما جنگجهانی دوم باعث میشود، کانادا آنها را تبعید کند. او در این تبعید پدر و مادرش را از دست میدهد و مدتها آوارگی را تجربه میکند. همین باعث میشود به راهی ویژه برای دنیایی فکر کند که در آن از جنگ و نژادپرستی خبری نیست.
نجاتدادن دنیا و پیدا کردن راهی برای خاتمهدادن به جنگ، بخشی از رسالت کودکان و نوجوانان در کتابهای صلحآمیز است. «جنگ چشمه» اثر کانی مولرو، درباره دو دهکده است که مسالمتآمیز در کنار هم زندگی میکنند اما مردن رهبر ده پایین و جانشین نامناسبی که به جای او به رهبری میرسد، بین دو دهکده جنگ راه میاندازد و آنیو نوجوانی از ده بالا به کمک دوستانش تصمیم میگیرند این جنگ را خاتمه دهند.
در کتاب «لنا، ماجرای جنگ و داستان ده ما» کاته رشایس نویسنده اتریشی ضمن مطرحکردن مفاهیم وطندوستانه در پی ترویج صلح با روایت فجایای جنگی است. لنا، دختر 12 سالهای است که روستای محل زندگیاش در اتریش درگیر جنگ میشود و به تصرف نيروهاي آلماني درمیآید. در این درگیری، عدهاي از افراد مخالف به اردوگاههاي اجباري فرستاده میشوند. تحقیر نژادی لنا و هموطنانش آنها را منزوی میکند. آنها که از پیوستن اتریش به ارتش آلمان ناراضی هستند، در دل آرزوی از بین رفتن هیتلر را میکنند چراکه نمیخواهند تاریخ و گذشته خود را فراموش کنند.
در بین این کتابها، «خروس جنگی» اثر جری اسپینلی اثری است که بهطور مستقیم از جنگ سخن نمیگوید اما میخواهد روحیه صلحطلبانه را در کودک تقویت کند. داستان دو کودک است که یکی ورزشکار و پرجنبوجوش و دیگری آرام است و طرفدار محیطزیست. این دو در مقابل یکدیگر قرار میگیرند و ماجرا وقتی جدی میشود که یکی از رسوم قدیمی دهکده یعنی جنگخروسها به میان میآید و نوجوان راوی میخواهد جان خروسی را از این بازی نجات دهد.
گل در برابر جنگ
بخش دیگری از کتابها آنهایی هستند که از فانتزی کمک میگیرند. در سالهای بعد از جنگجهانی دوم که اروپا هنوز در بهت و وحشت از جنگی که خود به راه انداخت، بود، برخی از نویسندههای کودک و نوجوان دست شخصیتها را گرفتند و بساط داستانهایشان را در دنیای فانتزی پهن کردند. آنها در دنیای فانتزی که ربطی به دنیای واقعی درگیر جنگ ندارد، میتوانستند از زیبایی صلح و دوستی بگویند و با طرح داستانهایی که بچهها خود درگیر آنها میشوند، ارزشهای صلح را نشان دهند و زشتیهای جنگ را بگویند. میشائل انده و سیاس لوئیس از نویسندگانی هستند که در آن سالها آثاری با این مضامین نوشتند که اغلب هم ماندگار شدند. آثاری که در تلاش بود تا مرهمی برای زخمهای ناشی از جنگها باشد برای بچهها یعنی کسانی که کمترین دخالتی در شروع درگیریها نداشتند اما آسیبهایشان کمتر از دیگران نبود.
«تیستوی سبز انگشتی» نوشته موریس دروئون و ترجمه لیلی گلستان یکی از مهمترین آثاری است که در ستایش صلح نوشته شدهاند. قهرمان این داستان، پسر کوچکی است که با انگشت جادویی خود همهچیز را به گل تبدیل میکند، حتی توپها و اسلحههای کارخانه اسلحهسازی پدر را. تیستو، نماد کودکی است که میخواهد دنیا را از جنگ و بدی برهاند و این کار البته از یک کودک برمیآید. کودکی که مدام از خود میپرسد، چرا وقتی میشود با احساسات پاک، آزادی، دوستی و نیکی زندگی کرد، باید با بدی و زشتی و جنگ زندگی کنیم. او در انتهای کتاب وقتی ماموریتش را انجام میدهد، همانطور که از ابتدای کتاب معلوم است که او اهل این دنیا نیست، به آسمان میرود.
یکی دیگر از این آثار که به فارسی هم ترجمه شده و در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد، «قصه دیگچه و ملاقه» اثر میشائیل انده است. انده در این کتاب از دو کشور همسایه میگوید که همزمان دوشاهزاده در آنها متولد میشود و یک پری بدجنس به یکی از آنها دیگچه و به دیگری ملاقه میدهد که اگر این دو در کنار هم باشند، جادو صورت میگیرد. این باعث میشود پادشاهان دو کشور با هم بجنگند و هر کدام به فکر این باشند که چطور نیمه دیگر جادو را از آن خود کنند. اما این بچهها هستند که با هم دوست میشوند و با همکاری هم جلوی جنگ را میگیرند.
در کتاب «شیر جادوگر جالباسی» اثر سیاس لوئیس با چهار کودک مواجهیم که به منزل یکی از اقوام در منطقهای غیرجنگی فرستاده شدهاند و در یکی از بازیهایشان وارد دنیایی دیگر میشوند. گویی جالباسی که در ابتدا جایی برای پنهانشدن است، به دریچهای برای فرار از دنیای درگیر جنگ تبدیل میشود. در آن دنیاست که بچهها ناخواسته وارد یک درگیری میشوند و مجبورند نقش سرباز را ایفا کنند. اما آنچه که درنهایت داستان روی آن تأکید میکند، دوستی، محبت و کمک به دیگران است. جنگ در این کتاب با مرگ ملکه، یعنی کسی که آن را به راه انداخته، پایان مییابد.
کتاب دیگر داستان «لاکپشت پیر و حقیقت شکسته» نوشته داگلاس وود است که حسین ابراهیمی آن را ترجمه کرده است. در این کتاب حقیقت از آسمان میافتد و دو نیم میشود. حیوانات حقیقت ناقص را نمیپذیرند اما انسان آن را قبول میکند. حقیقت ناقص چیزی است که روز به روز باعث میشود به جای شادی، ناامیدی، غم و جنگ دنیا را فراگیرد. در این میان دخترکی مامور میشود تا از لاکپشت پیر سراغ تکه دیگر حقیقت را بگیرد و به نوعی به جنگها و غمهای دنیا پایان دهد. اما آنچه که از لاکپشت میشنود این است که تمام پدیدههای جهان تکههای گمشده حقیقتاند، جایی که انسانها باید بتوانند پدیدههای مختلف را بپذیرند تا اندوه و جنگ پایان پیدا کند. در اینجا نیز نقش کودکان بهعنوان پیامآوران صلح پررنگ است.
اریش کستنر از نویسندگان کلاسیک آلمانی است که با آثاری چون کلاسپرنده شناخته میشود و با کتاب «گردهمایی حیوانات» در این دسته از داستانها جا میگیرد. در زمانی که کشورهای دنیا در لندن گردهمایی کردهاند، حیوانات نیز تصمیم میگیرند در آسمانخراش خودشان یک گردهمایی ترتیب دهند. هدف آنها در این گردهمایی، نجات بچهها از جنگ، فقر و گرسنگی است که بزرگترها و رأس آنها دولتمردان آن را بهوجود آوردهاند. انسانها راهحل حیوانات را برای برقراری صلح نمیپذیرند و حیوانات نیز تصمیم میگیرند تمام بچههای دنیا را تحت سرپرستی خود بگیرند تا آنها را از جنگ حفظ کنند. درنهایت رهبران کشورها مجبور میشوند برای صلح و دوستی کشورها قدم بردارند تا حیوانات از آینده بچهها مطمئن شوند.
در کتاب «سرزمین سایهها» اثر امیلی رودا هنر است که در مقابل جنگ قد علم میکند و پیامآور صلح میشود. سه نوجوان این کتاب یعنی لیف، باردا و جاسمین از سه قبیله دشمن یکدیگر تصمیم میگیرند با شکست ارباب سایهها صلح را برقرار کنند اما بدون فلوت جادویی این کار ممکن نیست. فلوتی که باید تمام قطعات آن پیدا شود و در کنار هم قرار بگیرد تا جادوی کهن آن بر افسون دشمن غلبه کند. گویی دنیای کهن، دنیایی صلحآمیز بوده است و حالا باید دنیا را به حال اول آن برگرداند. شنیدن آهنگ فلوت است که میتواند صلح و دوستی را بین سه قبیله ایجاد کند.
در این کتابها دنیای فانتزی بهعنوان پناهگاهی امن میخواهد انسانها و در حقیقت بچهها را پناه دهد و آنها را از جنگ و تبعات آن نجات دهد. راهحلی که نویسندگان این کتابها برای التیام رنجها و روحیه کودکان پس از جنگ برگزیدند که از راه ادبیات محقق میشد. در تمامی این کتابها قهرمانان شاید سن و سالی نداشته باشند اما یک چیز را بهتر از همه سیاستمداران و بزرگترها میفهمند و آن اینکه دنیا باید بر مدار صلح و دوستی بگردد.