فائزه درخشانی فعال اجتماعی
میخواهم بروم سراغ داستان اولین زن کارآفرینی که دیدهام. اولین زن کارآفرینی که من دیدم یک آرایشگر بود. از صبح تا عصر کار میکرد. در روزهای شلوغ دم عید حتی تا نیمههای شب کارش طول میکشید. شوهرش نمیدانم گچکار بود یا لولهکش. هرچه بود کار دایمی نداشت. دو تا هم بچه داشتند. هر بار که من به آرایشگاه میرفتم درباره کارهای بسیار دیگری که این زن داشت میشنیدم. درباره برگزاری عالی یک مهمانی آن هم دست تنها، درباره میوهچینی، پختن رب، درست کردن ترشی و مربا، درباره تمام کارهای خانه و بچهها که دست تنها انجامشان میداد، میشنیدم و میشنیدم. مرد خانه در انجام کارها نقش کمرنگی داشت و کسی نمیپرسید چرا. صحبت از «وظیفه» بود. وظیفهای که اگرچه گاهی اوقات سخت و غیرممکن میشد اما انگار گریزی از آن نبود.
من به این داستان به چشم یک داستان تلخ نگاه نمیکنم. بلکه دارم داستانی را میبینم که میشد بهتر نوشته شود. قهرمان داستان ما زنی شجاع است. این زن احتمالا مادری شجاع هم داشته که یادش داده در برابر سختیهای زندگی نباید تسلیم شد. مادری که درباره ساختن، چیزهای زیادی را به او منتقل کرده. مادری که حواسش بوده دخترش درباره سختیها و تلخیها در کنار لذتها و شادیها یاد بگیرد، به عبارت دیگر او را برای یک زندگی واقعی بزرگ کرده، نه یک زندگی سیندرلایی. اما یک چیزی این وسط گم شده. چیزی که نه مادر این زن و نه مادر همسرش آن را به فرزندانشان یاد ندادهاند. شاید چون خودشان هم به آن باور نداشتهاند. دارم از معنای جدیدی برای «وظیفه» صحبت میکنم. معنایی که در آن تقسیم کار و مشارکت وجود داشته باشد.
یک زن چه کارمند باشد و چه کارآفرین قسمتی از زمان هر روزش را باید به کارش اختصاص دهد. همانطور که هر مردی این کار را انجام میدهد. تفاوت در اینجاست که به دنبال قرنها کار مردانه آنها تعریف دلخواه خودشان از «وظیفه» را ایجاد کردهاند. «وظیفه» آنها معمولا شامل همکاری در کارهای خانه نمیشد و نمیشود.
اما دنیا عوض شده، زنان از قالب مصرفکننده بیرون میآیند و به کسب درآمد برای خانوادهشان میپردازند. زمان تغییر تعریفها رسیده است. بهعنوان یک زن «وظیفه» را برای دخترتان، پسرتان، همسرتان و خانوادهتان تعریف کنید. به پسرتان بیاموزید که اگر دلش میخواهد در کنار زنی شاد، مستقل و درحال شکوفایی زندگی کند، اگر دلش میخواهد عشق را در عالیترین حالتش تجربه کند، «وظیفه»اش پشتیبانی از همسرش و مشارکت در تمام کارها ازجمله کارهای خانه است. به دخترتان یاد بدهید خودش را زیربار «وظیفه» خفه نکند. برای زنی شاد، همسر یا مادری خوشبخت بودن، نیازی نیست کل مسئولیتهای زندگی را به تنهایی برعهده بگیرد. له شدن، ما را آدمهای بهتری نمیکند. به دخترتان بگویید مردی مناسب زندگی است که این مسائل را فهمیده و پذیرفته باشد.
و بهعنوان یک مرد این را از من قبول کنید زنی که تجربه شکوفایی و رشد داشته، زنی که زیربار کار زیاد از بین نرفته، زنی که شما را در کنار خودش میبیند، میتواند زندگی به مراتب شادتر و خوشبختتری برای شما و خودش رقم بزند. مطمئن باشید.