شماره ۵۱۷ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۱۴ اسفند
صفحه را ببند
واکنش شهروندان به افزایش دستمزدها در‌ سال 94 چه بوده است؟
پرسش از امید به کیفیت زندگی در‌ سال در راه

طرح‌نو| این‌روزها هرجا که می‌نشینیم، صحبت از دو چیز است. شلوغی‌ روزهای آخر‌ سال و وضع سالی که قرار است بیاید. خیابان‌های شلوغ، متروهای پر از آدم، مغازه‌هایی که پر از مشتری شده باعث شده تا آدم‌ها با هم احساس نزدیکی بیشتری کنند. حرف‌زدن با هم را از شلوغی روزهای آخر ‌سال شروع می‌کنند و می‌رسند به سالی که از شنبه شروع می‌شود و قرار است خوش‌یمن باشد. بعد هم با زبان طنز و گلایه خوش‌یمنی را به گرانی‌هایی ربط بدهند که از همین ماه اسفند زمزمه‌هایش شروع شده و ترس و وحشت را برای‌ سال جدید بیشتر می‌کند. به‌خصوص که مبلغ افزایش حقوق کارمندان هم اعلام شده و طبق گفته‌های رسمی، قرار است حقوق کارمندان تنها 17‌درصد افزایش پیدا کند. افزایشی که برای بازنشستگان و کارمندانی با حقوق پایه وزارت‌کار، معادل 103‌ هزارتومان است. اتفاقی که کارمندان چند سالی است به آن عادت کرده‌اند. برای همین «طرح‌نو» این‌بار سراغ درد دل‌های شهروندان رفته و از آنها پرسیده که نظرشان درباره این افزایش‌حقوق چیست؟ در این میان یک مسأله خیلی حایز اهمیت است؛ چرا جامعه ایرانی همه توانمندی‌های خود را در یک رهگذار- مثلا نرخ دستمزدها و تنظیم زندگی، تنها با میزان این نرخ- جست‌وجو می‌کند؟ به عبارتی چرا مردم همه تخم‌مرغ‌هایشان را در یک سبد می‌گذارند؟ پرسش از توانمندی‌های جامعه ما، پرسشی است که هنوز هم پاسخی درخور به آن داده نشده است. نگاهی به نظرات شهروندان نشان می‌دهد که شمار زیادی از اقشار متوسط جامعه ما، نیازمند حمایت‌های بیشترند تا شاید بخشی از باور‌های از دست رفته، به آنها بازگردد. باورهایی که امید به زندگی را سبب‌سازی می‌کنند...   
لااقل یک چیز را اساسی سروسامان بدهند
راضیه 28 ساله: خب خیلی خنده‌دار است. به‌هرحال چیزی که من درمجموع به نسبت منطقه زندگی خودم می‌بینم، این است که هزینه‌ها توی این یک‌سال خیلی بیشتر از صدهزارتومان افزایش داشته است. کرایه تاکسی‌ها مثلا از بهمن تا حالا در 3مرحله بالا رفته که تازه بعد از عید رشد اصلی و قانونی‌اش را نشان می‌دهد. تقریبا می‌شود گفت این صد‌هزارتومان هیچ‌جا خودش را نشان نمی‌دهد. یعنی اگر می‌گفتند کلا رشد نداشته هم خیلی فرقی نداشت. من نیروی رسمی نیستم و ساعتی کار می‌کنم. بیمه هم نیستم و ‌هزار جور داستان دیگر وجود دارد که مرا با شغلم درگیر کرده است. من فکر می‌کنم اگر توانایی افزایش‌حقوق بیشتر ندارند، لااقل یک سروسامانی به وضع این‌همه نیرویی که همین‌جور بلاتکلیف دارند کار می‌کنند، بدهند. یعنی لااقل توی این بخش از فضای کار، یک تغییری دیده می‌شد و یک آسایش فکری و روحی برای فرد درست می‌شد.
به فکر آنهایی باشید
 که قدرت خرید ندارند
لیلا 35 ساله: من کارمند نیستم اما من و همسرم از وقتی افزایش حقوق‌ها اعلام شده درمورد خرج نگرانیم. به‌خصوص که بچه هم داریم و وضع سخت‌تر است. خودمان ممکن است از خیلی‌چیزها چشم‌پوشی کنیم اما بچه‌ها وضع‌شان فرق می‌کند. باوجود خبرهایی که از وضع اقتصادی کشور می‌شنویم، جز این انتظار نداشتیم. یک‌جورهایی آماده بودیم که این اتفاق بیفتد. بدشدن شرایط در سال‌های قبل حالا امسال دارد خودش را نشان می‌دهد. ما هم از وضع کشور باخبریم و امیدواریم که وضع مذاکرات یا قیمت نفت باعث شود که کمبود بودجه جبران شود. اما مشکل الان این نیست که حقوق صدتومان بیشتر شود یا 200تومان. مهم این است، آنهایی که قدرت‌خرید کمتری دارند، دولت برایشان فکری کند. مثلا کسی که حقوق چند میلیونی می‌گیرد، نباید با کسی که حقوق کارمندی دارد، یکسان افزایش‌حقوق داشته باشد.
همه‌چیز شبیه یک شوخی است
احمد69 ساله: من حدود 10سال از بازنشستگی‌ام می‌گذرد. بازنشستگی شاید ازجمله سخت‌ترین دوران‌های زندگی هر فرد باشد. زمانی‌که فردی به این سن‌و‌سال می‌رسد نیازها و توقع‌های خانواده‌اش از او زیاد است. بچه‌ها بزرگ شده‌اند و هزینه‌هایشان بالاست اما وقتی بازنشسته می‌شوی، دیگر توانایی‌هایت مانند گذشته نیست. دیگر درآمد گذشته را نداری و بدتر از همه نگاه دولت به این قشر است. پس از سال‌ها تلاش، حقوق و مزایایت بسیار اندک است. امکانات از هیچ‌نظر برای افراد این سن‌و‌سال مهیا نیست. از سویی، افزایش حقوق‌ها که هرساله انجام می‌شود نیز بیشتر شبیه شوخی است. زیرا با تورمی که با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنیم، این افزایش‌ها نیز درنهایت اثری در وضع زندگی افراد بجا نمی‌گذارد و تنها باعث می‌شود وضع تورمی بغرنج‌تر شود. چراکه وضع اقتصادی کشور در شرایطی است که افراد اثری از این افزایش حقوق‌ها را در زندگی‌شان احساس نمی‌کنند.
مجردها هم به مشکل برمی‌خورند چه برسد به متاهل‌ها
سعید 30 ساله: من با این صد‌هزارتومان حتی به‌عنوان یک پسر مجرد که خیلی از خرج و مخارج را ندارم و مسئولیتی بر گردنم نیست باز به مشکل برمی‌خورم و فکر می‌کنم در‌سال جدید باید از خیلی از مخارجم کم کنم. چراکه مطمئنم همه‌چیز دوبرابر گران خواهد شد. این هم از بدشانسی ما است که شغل کارمندی را انتخاب کردیم. کسانی که شغل آزاد دارند به‌راحتی می‌توانند قیمت‌ کالاهای خودشان را چندبرابر کنند و مردم هم به‌دلیل نیازی که دارند بازهم خرید می‌کنند و به‌هرحال چرخ زندگی می‌چرخد. اما درحال‌حاضر کارمندها با این افزایش‌حقوق مظلوم‌ترین قشری هستند که مالیاتشان هم هر ماه از حقوقشان کم می‌شود و حلال‌ترین درآمد را دارند اما متاسفانه خیلی‌وقت است که نادیده گرفته می‌شوند.
رژیم غذایی که به‌ناچار می‌گیریم
مجتبی 27 ساله: اساسا اگر فرض را بر این بگذاریم که خبر حقیقت دارد و بعد به واقعیت می‌پیوندد و بعد درمورد ما هم صدق می‌کند و بعد، بدون کم و کاست هم صدق می‌کند! بازهم می‌توانم با جسارت تمام بگویم افرادی که چنین تصمیمی گرفته‌اند، اگر این پول را برای خودشان نگه دارند؛ سنگین‌تر است! چراکه با احتساب نان سنگک 1000 تومانی، این افزایش‌حقوق صدهزارتومانی، می‌شود 100 نان سنگک. به عبارتی، می‌شود روزی 3 نان سنگک خشخاشی (که البته یادم نمی‌آید آخرین‌باری که مزه آن را چشیدم، چند سالم بود). بنابراین، خیلی شرافتمندانه‌تر است که به اندازه روزی 3 نان سنگک، از خرج و مخارج اضافی! بزنم و زیر بار این منت نروم. گرچه نان سنگک، تنها یک مثال است. اما می‌توان جای آن هر چیزی را قرار داد که ناچیزی ارزش این مقدار پول را قابل درک کند. روزی یک پاکت‌سیگار؛ هفته‌ای یک‌پیتزا یا هر چیز دیگر. در هر حال، من که خیلی وقت است تخم‌مرغ، میوه، گوجه، خیار و سیب‌زمینی را از رژیم غذایی‌ام کم کرده‌ام؛ پیاز‌داغش را هم حذف می‌کنم!


تعداد بازدید :  195