[محمد دهقانی شهرابی-روزنامهنگار]در ساعت ۶:۳۰ صبح ۷ اکتبر ۲۰۲۳ میلادی، عملیات «طوفان الاقصی» با شلیک حداقل ۳۰۰۰ راکت بهسمت رژیم صهیونیستی آغاز شد و نیروهای مقاومت اسلامی حماس از زمین، دریا و هوا(با پاراگلایدر)، وارد شهرکهای اشغالی اطراف غزه شده و عملیات طوفان الاقصی یا «سیل الاقصی»؛ و آنطور که در اسرائیل نامیده میشود «شنبه سیاه»، با ایجاد شوکی عمیق در جامعه صهیونیستی، موقعیتی بدون بازگشت را پیش روی دو طرف این درگیری نهاد و شکستی تاریخی را بر اسرائیل تحمیل کرد.
در سالگرد این اتفاق بزرگ که چهره منطقه غرب آسیا را دستخوش تغییری شگرف نمود ابتدا باید دلایل و چرایی عملیات را دانست و آنگاه تأثیرات آن را بر جامعه صهیونیستنشین و خارج از مرزهای اشغالی بررسی نمود. جنبش حماس در بیانیه چرایی این عملیات که تحتعنوان «این روایت ماست...چرا عملیات طوفان الاقصی؟» منتشر کرد، درباره زمینههای شکلگیری عملیات مقاومت علیه رژیم صهیونیستی مینویسد: «نبرد ملت ما با رژیم اشغالگر و استعمار در هفتم اکتبر (۱۵ مهرماه) آغاز نشد، بلکه ۱۰۵ سال قبل و در نتیجه اشغالگری کلید خورد. اکنون پس از بیش از 75سال اشغالگری و درد و رنج و بینتیجه بودن هرگونه امید به آزادی و بازگشت و بعد از نتایج فاجعهبار مسیر سازش مسالمتآمیز، جهان از ملت ما چه انتظاری دارد؟ نوار غزه نیز مضاف بر آن بیش از 17سال است که از محاصره رنج میبرد و به بزرگترین زندان رو باز دنیا تبدیلشده، کما اینکه این منطقه شاهد 5جنگ ویرانگر بوده و مسئولان اسرائیلی مخالفت قطعی خود را با تشکیل کشور فلسطین اعلامکردند. عملیات طوفان الاقصی گامی ضروری و پاسخی طبیعی برای مقابله با طرحهایی بود که برای نابودی مسئله فلسطین طراحی شده بود. این عملیات همچنین برای مقابله با برنامههای «اسرائیل» برای تسلط بر سرزمین فلسطین، یهودیسازی آن و بهدست گرفتن کنترل مسجدالاقصی بود.»
فارغ از دستاوردهای تاکتیکی، در بعد استراتژیک، بزرگترین رهاورد حماس حمله به موجودیت رژیم اشغالگر قدس بود. این جنبش در انتخاب بین مرگ تدریجی و فریادزدن و جلب توجه جامعه جهانی به لزوم تشکیل دولت فلسطینی، حتی بهدست رقیب خود(دولت خودگردان)، مبادرت به انجام این عملیات کرد. بهعبارتی، رژیم صهیونیستی با وقایع دومینووار بعد از هفتم اکتبر دچار مشکلی بهنام «جنگ وجودی» گردید، و هژمونی و گفتمان غالبی که با اسطوره شکستناپذیری بر همسایگان و منطقه دیکته کرده بود شروع به فرو ریختن کرد.
در بعد عملیاتی و امنیتی رژیم دچار شکستی اطلاعاتی سنگینی شد و سرویسهای اطلاعاتی آنکه در جاسوسی و کسب اطلاعات شهرتی جهانی داشتند زیر سؤال رفته و اعتماد عمومی به عملکرد ارتش و نیروهای امنیتی به پایینتر حد خود رسید. ارتش صهیونیستی پس از یک سال جنگ، با تلفات فراوان منجر به مرگ، نقص عضو و آسیبهای روانی، دچار کمبود حداقل ده هزار نفری در شمار سربازان مورد نیاز جهت جنگ شدهاست و برای جبران این کمبود، مشکلی سیاسی آفریده و دست به فراخوان اعزام یهودیان حریدی زد. این فراخوان موجب اعتراض و درگیری میان روحانیون یهودی حریدی با دولت نتانیاهو شد. تظاهراتهای وسیعی که بهدنبال قانون تغییر نظام قضایی برگزاری میشد با بروز جنگ نهتنها متوقف نشد بلکه با جمعیتی بیشتر از گذشته، به بهانه لزوم آتشبس و معامله آزادی اسیران در شهرهای این رژیم تداوم یافت.
مهاجرت معکوس دوتابعیتیها و خروج ایشان از سرزمینهای اشغالی را باید مشکلی بزرگتر برای این جامعه مهاجرپذیر اسرائیل دانست، شروع عملیات طوفان الاقصی موجب فرار و آوارگی حدود سیصد هزار نفر از مرزهای شمالی (در همسایگی لبنان) و شهرکهای اطراف نوار غزه به مرکز و جنوب سرزمینهای اشغالی شده و با تعطیلی کسبوکارها مشکلات اجتماعی، امنیتی و اقتصادی زیادی را بر این رژیم تحمیل کردند، بهطوری که افسردگی، اضطراب، و مشکلات روانتنی شایعترین عوارض و اثرات این جنگ هستند. در جدیدترین نظر سنجی نزدیک به 86درصد ازصهیونیستها گفتهاند حتی پس از پایان جنگ، دیگر تمایلی به زندگی در مناطق مجاور نوار غزه ندارند. و این به معنی کوچکتر شدن بعد سرزمینی برای این رژیم کوچک و پایان توسعه طلبی و شهرک نشینی در اطراف نوار غزه است. این رژیم برای اسکان دائمی این آوارگان مجبور به شهرکسازی بیشتر در کرانه باختری و مناطق مرکزی خواهد شد، که خود موجب درگیری بیشتر با اهالی کرانه باختری، تشکیلات خودگردان، کشور اردن و جامعه جهانی میشود.
اقتصاد اسرائیل که فاقد منابع طبیعی و نفتی است، اقتصادی مبتنی بر گردشگری و خدمات تکنولوژی است، عملیات ۷ اکتبر موجب تنزل رتبه اعتباری رژیمصهیونیستی و ریزش بازارهای مالی آن، کاهش ۷۵ درصدی گردشگران خارجی، لغو بسیاری از پروازهای تجاری و تعطیلی ۶۰ هزار کسبوکار و شرکت صادراتی بهدلیل افزایش نرخ بهره و هزینهها، کمبود نیروی انسانی(در پی فراخوانی سربازی اجباری برای جنگ) و اختلالات لجستیکی شدهاست. محاصره دریایی و ناامن کردن دریای سرخ توسط ارتش یمن موجب از رونق افتادن بندر ایلات و کاهش واردات کالاهای اساسی این رژیم از بعضی از کشورها شدهاست. پروژه احداث دالان هندی- عربی- اسرائیلی، بهوسیله آمریکا و ذیل آن تنشزدایی اعراب و اسرائیل عملاً متوقف شدهاست و این کریدور اقتصادی که منتفع اصلی آن اسرائیل میتوانست باشد بهدست فراموشی سپرده شدهاست. تحریم فروش تسلیحات به این رژیم در حال گسترش است و پس از بریتانیا، ماکرون رئیسجمهور فرانسه اعلامکرد که کشورش تسلیحات مورد استفاده اسرائیل در جنگ غزه را تأمین نخواهد کرد. پویش تحریم کالاهای ساخت این رژیم، قطع روابط دیپلماتیک برخی کشورها، عدمکارکرد گفتمان یهودی ستیزی در برچسب زنی به مخالفان این رژیم در رسانه و عرصه سیاست شده و در ابعاد تبلیغاتی، تنها دمکراسی ادعایی منطقه دچار چنان واکنشهای هیستریک و جنایتکارانهای شد که موضع همدردی دیگر کشورها را با خود از دست داده و شاهد تظاهرا فراوان دانشجویی در دانشگاههای کشور حامی خود آمریکا شده است. طرح شکایت آفریقای جنوبی(بهعنوان قربانی آپارتاید) در دیوان بینالمللی دادگستری علیه جنایات جنگی و نسل کشی رژیم صهیونیستی در غزه، و شاید مهمترین دستاورد منطقهای 7اکتبر را باید تعطیلی پروژه عادیسازی روابط با اعراب و بهخصوص عربستان دانست. نتانیاهو با گذشت یک سال از طوفان الاقصی به هیچیک از اهداف اعلامی خود شامل نابودی کامل حماس، اخراج اهالی غزه به صحرای سینا و مصر، پایان مقاومت علیه اشغالگری، رفع تهدید از مرزهای این رژیم جعلی و بازگشت آوارگان نرسیده بلکه در چند جبهه کرانه باختری، عراق، یمن، لبنان و ایران نیز با تهدید مواجه شدهاست. اثرات طوفان الاقصی بر ادراک اسرائیل از اشغالگری توأمان با زیست در منطقه غرب آسیا باید مورد بررسی عمیقی قرار گیرد. اما عملیات طوفان الاقصی و هفتم اکتبر بیشک قویترین ضربهای بود که از تاریخ پدید آمدن دولت صهیونیستی تاکنون به این رژیم وارد آمدهاست.