شماره ۵۱۳ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۱۰ اسفند
صفحه را ببند
مردم ایران از نگاه زوج توریست آمریکایی
| طرح نو | مجتبی پارسا| «سَم نِف» (Samuel Neff)، یکی از دوستان آمریکایی من است که دوستانش او را سَم صدا می‌زنند. اولین‌بار در‌سال 1386 در ورزشگاه شهید شیرودی تهران با او آشنا شدم. پیرمردی با 75‌سال سن، اما بسیار سرحال و پرانرژی که همراه همسر مهربان و تقریبا هم‌سنش، «روس» (Ruth)، تا به‌حال دوبار به ایران آمده‌اند؛ اولین‌بار ‌سال 86 و بار دوم در ‌سال 87. قرار بود چند ‌سال قبل هم به ایران بیایند که منصرف شدند اما این دو نفر بسیار کشور ایران و مردمش را دوست دارند. وقتی با او صحبت می‌کردم، می‌گفت که دوست دارد هر ‌سال با همسرش به ایران بیایند؛ هربار که می‌آیند یکی، دو روز در تهران ساکن می‌شوند و این دو روز به بازار پانزده‌خرداد و دربند می‌روند؛ بعد به سمت ابیانه، اصفهان و شیراز حرکت می‌کنند و در آن‌جا برای دیدن این دو شهر تاریخی و زیبا، دو هفته را سپری می‌کنند. سم، استاد بازنشسته فیزیک است. همسرش روس، پرستار بازنشسته بیمارستان است که این‌روز‌ها به باغبانی مشغول است و خود را با درختان و گل‌ها سرگرم می‌کند. با این حال، این زوج در این سن نیز بسیار فعال هستند و دائما به کارهای انسان‌دوستانه مشغولند؛ از کمک‌های مالی به کودکان بی‌سرپرست و سرطانی گرفته تا سر زدن به خانه سالمندان و هم‌صحبتی و همدلی با آنها. گفت‌وگوی کوتاهی را با این زوج دوست‌داشتنی و انسان‌دوست انجام دادم که در ادامه می‌خوانید.

رفتار ایرانی‌ها با توریست‌ها و به‌خصوص خودت چطور بوده؟
بسیار زیبا به ما خوشامد گفتند و باعث شدند که احساس به‌خصوص و خوبی داشته باشم. فکر می‌کنم به‌خاطر این‌که لباس‌هایی که پوشیده بودیم با آنها متفاوت بود یا به‌خاطر صحبت‌کردن به زبان دیگر، مردم و به‌خصوص جوان‌ها سریع متوجه می‌شدند که ما توریست هستیم و وقتی فهمیدند ما آمریکایی هستیم با زبان خودمان به ما خوشامد می‌گفتند و خیلی علاقه داشتند همه‌چیز را درباره ما بدانند. من به‌یاد می‌آورم که تقریبا در اولین برخوردم با یک ایرانی، او به ما گفت: «غذای هتل خوب نیست، چرا برای صرف یک‌وعده غذای خوشمزه ایرانی به خانه ما نمی‌آیید؟» یا درمورد دیگر، وقتی برای نخستین‌بار از هتلمان خیلی دور شده بودیم، گم شدیم؛ اما یک فروشنده، مغازه‌اش را به‌خاطر ما رها کرد و در آن روز شلوغ کاری ما را تا هتلمان رساند. ما در تمام مدتی که در ایران بودیم، احساس امنیت می‌کردیم.
چه رفتاری از مردم ایران دیدید که شما را رنجانده است؟ چه در مواجهه با شما و چه در برخورد  با یکدیگر؟
من هیچ رفتاری را از مردم عادی به‌خاطر نمی‌آورم که ما را رنجانده باشد؛ همچنین وقتی وارد ایران شدیم از ما انگشت‌نگاری انجام شد که از این موضوع رنجیده‌خاطر شدم؛ گرچه آن مرد، بسیار با ما مهربان بود و انگشت‌نگاری را با حالتی پوزش‌طلبانه انجام داد و این رفتار را به سرعت فراموش کردم.
نظرتان درباره مکان‌های تاریخی ایران چیست؟
دیدن مکان‌های تاریخی به‌خصوص آنهایی که قدمت بیشتری دارند، یکی از مهم‌ترین جنبه‌های سفر ما به ایران بود. ما خیلی از شهر اصفهان لذت بردیم؛ همچنین دیدن پرسپولیس و بسیاری از عمارت‌های زیبا برایمان لذت‌بخش بود. علاقه ایرانیان به شعر در مقبره سعدی و دیگر شاعران، به خوبی مشهود بود. گرچه خیلی از اتاق‌های فانتزی درون کاخ‌ها خوشمان نیامد چراکه این اتاق‌ها حاکی از تفکر عجیب حاکمان آن زمان بود.
مکان‌های تاریخی ایران چقدر برایتان جذاب بود؟ و آیا ارزش دیدن داشت؟ و ارزش دوباره دیدن را نیز دارد؟
من فکر می‌کنم کشور ایران به‌خاطر مکان‌های تاریخی‌اش و همچنین نشان دادن تمدن‌های مختلف که تاریخ بشریت را پوشش می‌دهد، بسیار قابل توجه است. قسمت‌های بسیار زیادی وجود دارند که من دوست دارم آنها را دوباره ببینم. ما فقط قادریم دو هفته در ایران بمانیم و من به‌راحتی می‌توانم این دو هفته را فقط در شیراز و اصفهان و برای مطالعه همه مکان‌های تاریخی این دو شهر سپری کنم. فکر می‌کنم که داخل مسجد «شیخ لطف الله» زیباترین اتاق جهان است؛ من می‌توانم تمام روز را آن‌جا باشم، بدون این‌که ذره‌ای احساس خستگی کنم.
فکر می‌کنید که دولت و مسئولان میراث‌فرهنگی آن‌طور که باید، وظیفه‌شان را در قبال مراقبت و حفظ این مکان‌ها انجام می‌دهند؟
هر مکانی را که ما از آن دیدن کردیم به‌خوبی مراقبت و نگهداری می‌شد. مشخص است که مراقبت و حفظ مکان‌های تاریخی چه کار سخت و پرهزینه‌ای است این‌که عمارات قدیمی و تاریخی را حفظ کنند و زیبا نگه دارند. امیدوارم که تحریم‌های سال‌های اخیر سبب کاهش مراقبت از این مکان‌ها نشده باشند؛ چراکه اینها جزو منحصربه‌فرد‌ترین مکان‌های دنیا هستند.
به‌عنوان سوال آخر، می‌خواهم بپرسم که اگر میان ایران و آمریکا پرواز مستقیم برقرار شود، شما بیشتر از شرایط کنونی به ایران سفر خواهید کرد؟
نه. در شرایط کنونی، وقتی ما به ایران سفر می‌کنیم، فرصت استراحت در آمستردام هلند را داریم یا این‌که می‌توانیم کمی به گشت‌وگذار در این شهر بپردازیم. با این‌که ما ممکن است مثل این دفعه که ساعت 2 صبح رسیدیم، زمان نامناسبی به آمستردام برسیم، اما می‌توانیم به‌خاطر مسیر نه‌چندان طولانی، به‌سرعت انرژی خودمان را بازیابیم. همچنین در مسیر آمستردام به تهران، میان ایرانی‌های داخل هواپیما جشن ورود به ایران گرفته می‌شود که بسیار زیباست. اگر قرار باشد با یک پرواز مستقیم و بدون توقف از آمریکا به ایران بیاییم، مطمئنا از آن پرواز اجتناب خواهیم کرد.

 


تعداد بازدید :  297