شماره ۵۱۳ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۱۰ اسفند
صفحه را ببند
اعلام ناگهانی و قاطعانه

|  هاروكي موراكامي|

دلیل این‌که چرا مرگ بر تسوکورو تازاکی چنین تسلطی داشت، واضح بود. یک روز چهار تا از دوستان صمیمی‌اش که سال‌های طولانی آنها را می‌شناخت، اعلام کردند که دیگر هرگز نمی‌خواهند او را ببینند یا با او حرف بزنند. اعلام ناگهانی و قاطعانه‌ای بود و هیچ جایی برای مصالحه باقی نگذاشته بود. دوستانش برای این تصمیم خشن‌شان کلمه‌ای توضیح ندادند و تسوکورو هم جرأت نکرد چیزی در این مورد بپرسد.
از زمان دبیرستان با این 4 نفر دوست بود، هرچند موقعی که آنها از او بریدند، تسوکورو قبل از اینها زادگاهش را ترک کرده بود و در توکیو دانشگاه می‌رفت. بنابراین محروم‌شدنش تأثیر فوری‌ای روی کار‌های روزمره‌اش نداشت؛ مثلا این‌طور نبود که اگر روزی در خیابان به آنها بر بخورد دست‌وپایش را گم کند ولی این نوعی انکار بود. در واقع، دردی که او از این بابت حس می‌کرد، شدید‌تر از این حرف‌ها بود و به دلیل فاصله فیزیکی بین او و دوستانش، خیلی بیشتر بروجودش سنگینی می‌کرد. ازخودبیگانگی و تنهایی مثل کابلی شده بود که تا صد‌ها کیلومتر طول داشت و یک جرثقیل غول‌پیکر آن را تا سرحد پارگی، کشیده بود. او از طریق آن سیم کشیده شده، شب و روز پیام‌های غیرقابل رمزگشایی دریافت می‌کرد. آن پیام‌ها مثل تندبادی که در بین درختان می‌پیچد، وقتی تکه‌تکه به او می‌رسیدند و گوش‌هایش را می‌گزیدند، درجه‌های مختلفی از قدرت را در خود داشتند.
برشي از كتاب سوكورو تازاكي بي‌رنگ


تعداد بازدید :  221