شماره ۳۱۲۰ | ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۴ تير
صفحه را ببند
خاطرات الرجال

ارتشبد حسین فردوست، دوست دوران کودکی محمدرضا پهلوی و رئیس دفتر اطلاعات او، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ماند و خاطرات خود از دوران مجالست با شاه، خاندان و دولتمردان رژیم پهلوی را به رشته تحریر درآورد. خاطرات فردوست تحت عنوان «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» منتشر شده است که در این ستون به تناوب برخی را مرور می‌کنیم.
خاندان دیبا و دربار (3)
در دوران فرح، مشیر و مشاور او لیلی امیرارجمند بود، که فرح برای این‌که اسرار گذشته‌اش محفوظ بماند دوستی نزدیک با او را حفظ کرد. همسر اول لیلی صاحب یک کارخانه جیر در جاده قدیم تهران-شهر ری بود و به نظر می‌رسید وضع مالی خوبی داشته‌اند. لیلی از او جدا شد و مدتی تنها زندگی کرد تا این که با امیرارجمند ازدواج کرد. پس از این ازدواج، امیرارجمند موقعیت خوبی در زندگی خصوصی محمدرضا و فرح پیدا کرد. امیرارجمند در بخش فیزیک اتمی دانشگاه تهران رئیس یا استاد بود و به هر حال در عین جوانی مدرک تحصیلی عالی داشت. او در روزنامه اطلاعات به همراه تعدادی از رفقای خود به مقاله‌نویسی می‌پرداخت و ظاهراً گرایش فکری چپ داشت. ساواک که روزانه بولتنی از خلاصه مطبوعات ایران و جهان در بین مقامات بالا توزیع می‌کرد، روزی زیر یکی از مقاله‌ها که «مستخرجه از روزنامه اطلاعات» بود، نوشت: «این مقاله انحرافی توسط امیرارجمند تهیه شده و کمونیست‌ها در روزنامه اطلاعات نفوذ کرده و گروهی تشکیل داده‌اند که امیرارجمند هم جزو آن‌هاست و باید ترتیبی داد که این تشکیلات از این عناصر پاک شود یا این که محدودیت‌هایی برای روزنامه قائل شد تا مجبور به تصفیه عناصر نامطلوب شود!» [این نظریه در واقع انعکاس آنتی‌کمونیسم سنتی در بین مقامات ساواک بود، در حالی که فرح، محمدرضا پهلوی را توجیه کرده بود اشاعه بخشی از مطالب مارکسیستی به نفع سلطنت اوست و نه خطری علیه آن. لذا در دوران فرح و با حمایت دفتر او تفکرات کمونیستی و آته‌ئیستی رواج داده می‌شد و روشنفکران مارکسیست مانند فیروز شیروانلو جذب دفتر فرح می‌شدند و یا در نهادهایی چون «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» تحت حمایت او قرار می‌گرفتند]. اما می‌رسیم به فساد مالی فرح و دفتر او! سال 1350 یا 1351 روزی سپهبد فیروزمند، رئیس بازرسی نظامی، به من گفت شاه دستور داده که از دفتر فرح «بازرسی اصولی» (طبق اصطلاح خودش) به عمل آید. فیروزمند، نصرت‌الله فردوست (برادر ارتشبد حسین فردوست) را مامور این بازرسی کرد (اصولاً بازرسی از دربار و وزارت خارجه از آغاز به بازرسی نظامی محول شده بود و تا انقلاب چنین بود). نصرت‌الله بعداً به من گفت که این دفتر حدود 600 کارمند از همه نوع دارد که تعدادی‌شان هم در وزارتخانه شغل دارند و هم در دفتر فرح، تعداد زیادی هم ارزیاب و کارشناس دارد که در موارد لزوم از آن‌ها استفده می‌شود، ولی به هر حال حقوق‌بگیر دائمی دفتر فرح هستند. اما فرح با این تشکیلات و با این همه کارمند و حقوق‌بگیر چه می‌کرد؟ [ادامه دارد...]

 


تعداد بازدید :  71