[فرشته کیانی] نشست سران ناتو یا بحران آمریکا پس از ضعف جو بایدن در مناظره با ترامپ مهمترین اتفاقات تابستان امسال نیستند. اکنون رویدادهای آسیایی، از جمله سفرهای خبرساز ولادیمیر پوتین، شی جینپینگ، رئیسجمهوری چین، و نارندرا مودی، نخستوزیر هند، تحولات جهان را هدایت میکنند. مرکز سیاست جهانی به «ایندوپاسیفیک» منتقل شده است. آنچه در قلب اوراسیا اتفاق میافتد برای سیاست جهانی و منافع آمریکا بیش از آنچه در دنیای آتلانتیک (اقیانوس اطلس) روی می دهد اهمیت دارد. این وضعیت درک معادلات سیاست جهانی را برای آمریکایی ها سختتر میکند.
رقابت چین و روسیه جهان را تغییر میدهد
اجلاس سران قدرتمند اوراسیا اغلب از گردهماییهای دیپلماسی غربی مهمتر است، از جمله موج اخیر اجلاسهای «ایندوپاسیفیک». پوتین ژوئن به کره شمالی و ویتنام رفت. شی جینپینگ بهتازگی در آسیای مرکزی بود و در حالی که سران ناتو برای 75 سالگی این ائتلاف در واشنگتن جمع بودند، نارندرا مودی برای مشورت با پوتین در مسکو بود. سفر پوتین به شرق آسیا و سفر شی به آسیای مرکزی نشاندهنده تنشهای در حال ظهور در شراکت چین و روسیه است که جهان را تغییر میدهد. سفر پوتین به شرق موفقیتی بینالمللی و داخلی بود. در داخل، انتقادات تندی به پوتین وارد میشود که رویارویی او با غرب، روسیه را مشتری چین میکند. پوتین با پا گذاشتن عمدی بر انگشتان چین در خاور دور، هم به پکن و هم به منتقدان داخلی پیام داد: روسیه یک قدرت بزرگ مستقل باقی میماند و قصد وابستگی به چین ندارد. چین از سفرهای پوتین به دو کشور همسایه خود ذوقزده نشد. پکن مایل است کره شمالی را کنترل کند. روسیه برای پتانسیل کره شمالی ارزش قائل است و میخواهد استقلالش را از چین افزایش دهد. پکن در دریای چین جنوبی با ویتنام اختلافات ارضی دارد و میخواهد «هانوی» هژمونی چین را بپذیرد و روسیه، ویتنامی قوی و مستقل را کنترلی سالم برای قدرت چین میبیند.
چین چیزهای کوچک را دستکم نمیگیرد
سفر شی به آسیای میانه مهم است. سرمایهگذاریهای چین در زیرساختها، این منطقه را به سمت تجارت با پکن سوق میدهد و بیانیه شی و قاسم جومارت توکایف، رئیسجمهوری قزاقستان، نشاندهنده مرحله دیگری از این روند است. آنها بهطور مشترک برای افزایش ظرفیت «مسیر حملونقل بینالمللی ترانس خزر» کار خواهند کرد که به کالاهای چین اجازه میدهد در مسیری که روسیه را در حاشیه قرار میدهد به سمت غرب حرکت کنند.
رقابتهایی که با ناپدیدشدن قدرت آمریکا سر برمیآورد
اتحاد روسیه و چین کابوسی استراتژیک برای هند است و بیشک سفر نارندرا مودی به مسکو مهم است. در اینجا استراتژیستهای آمریکایی نباید هیجانزده شوند. تنشهای نوظهور به معنای از هم پاشیدن شراکت چین و روسیه نیست. اما آنچه روسیه، چین و دیگران را کنار هم نگه میدارد، ترس مشترک از قدرت آمریکا و ایدئولوژی لیبرال است. وقتی آمریکا درگیر امور داخلی و دموکراسی در آن منزوی است، این پیونددهنده ضعیف میشود و ما در حال دریافت پیشنمایشی از رقابتهایی هستیم که در صورت ناپدیدشدن قدرت آمریکا، در میان این متحدان و شرکا سر بر میآورد. این قبلا هم اتفاق افتاده است. اوایل دهه 1950 چین و شوروی شرکایی نزدیک بودند. اما دهه 1960، زمانی که آمریکا در ویتنام گرفتار و با نارضایتیهای مدنی و سیاسی در داخل مواجه بود، راه دو کشور از هم جدا شد. تا سال 1969، چین و شوروی در امتداد مرز مورد مناقشه خود نبرد میکردند و مائو تسه تونگ درنهایت شراکت با ریچارد نیکسون را برای ایجاد تعادل در مسکو پذیرفت. اختلافات چین و روسیه امروز به اندازه چین و شوروی دهه 1960 جدی نیست، اما هیچچیز در سیاست جهانی ابدی نیست و خطرات جدی در کمین شکلگیری بینظمی جهانی جدید است. در عصر رقابت ژئوپلیتیکی، آمریکا باید «بازی تاج و تخت» اشاره شده در سراسر آسیا را جدی بگیرد. منبع: اندیشکده آمریکایی «هادسون»