سوشیانس شجاعیفرد طنزنویس
[email protected]
اوضاع قاراشمیش باشگاه اوساسونای اسپانیا، حتی دل پرسپولیسها را هم به درد آورد و جوری شده که اینها به آنها دلداری میدهند که حالا ناراحت نباشید، این نیز بگذرد! برای آنهایی که خبر ندارند باید بگویم که یکسری تخلف مالی در باشگاه اوساسونا اتفاق افتاده و یکسری پولهایی هپلو شده و به یک عده رشوه دادند و اینطوری... جان؟! آهان باز برای آنهایی که خبر ندارند این را هم اضافه کنم که این اتفاقات در اسپانیا افتاده نه در ایران، آنجا این چیزها عادی نیست! عیب است بد است! آخرین مورد هم این بوده که حدود 4میلیون یورو از پولهای باشگاه غیب شده است. 4میلیون یورو میشود حدود 16میلیارد تومان تخلف که ... راست میگویید، اصلا برای ما ایرانیها رقمی نیست! این پول خرد یکی از متخلفان بانکی هم نمیشود! ولی واقعا آخرالزمان شده، همه چیز با هم قاطی شده، زمستون، تابستونه! شب، روزه! بالانشین، پاییننشین میشه! قبلا میگفتند ایران شده اسپانیا، حالا برعکس شده!
دانشمندان بیکار و علاف که کاری جز شمردن مورچه و ذرهبین گرفتن روی آنها را ندارند به این نتیجه رسیدهاند که مورچهها توالت عمومی دارند! من تازه متوجه شدم این صف مورچهها برای چیست؟! به دیالوگ چند مورچه در صف توالت توجه فرمایید:
مورچه اولی : داداش ته صف اینجاست؟!
مورچه دومی: کوچیک یا بزرگ؟!
مورچه اولی: ای آقا، مورچه چیه که کوچیک و بزرگش چی باشه!
مورچه سومی: آقا اینجا صف یکدونه ایه؟!
مورچه چهارمی: نه عزیز، صف یدونهایها اونوره، اینجا صف دوتاییه!
مورچه پنجمی: خدا کنه دستشوییش هواکش داشته باشه!
مورچه ششمی: آره، یک عده مراعات نمیکنند بو میپیچه !
مورچه پنجمی: نه اینکه بوی بد رو بکشه، برای اینکه سروصدا کنه!
مورچه هفتمی: داداش ماژیک داری؟!
مورچه هشتمی: همه توی صف توالت دنبال دستمال کاغذی هستند، تو ماژیک میخوای چیکار؟!
مورچه هفتمی: میخوام توی توالت فحش بنویسم!
مورچه نهمی: واه واه چه بیکلاس، دیگه دوره فحش نوشتن توی توالت گذشته، بیا یه فیلترشکن بهت میدم، توی فیسبوک فحش بنویس!
مورچه دهمی خطاب به مورچهای که دم در توالت ایستاده و پول میگیره: داداش از این آقایون پول نگیر امروز همه مهمون من هستند! با خیال راحت بروید توالت!
زن به مرد: اوه اوه، هوشنگ چقدر مورچه اینجاست، هی بهت میگم پای فوتبال میشینی آنقدر تخمهها رو اینور اونور نریز، بیا، این همه مورچه جمع شدند! برو اون حشرهکش رو بیار!
حالا توالت عمومی مورچهها کم بود، حمید معصومینژاد از قطب جنوب گزارش داده که... از بس به این بنده خدا گیر دادید، حمید معصومینژاد از رم، حمید معصومینژاد از رم که بندهخدا رفت قطب جنوب! بله، ایشان یا یکی شبیه ایشان گزارش داده که پنگوئنهای قطب جنوب برای حفاظت از جوجههای خود، بخشی را بهعنوان مهدکودک در نظر میگیرند. صبحها هم مامان پنگوئن قبل از رفتن به اداره هواشناسی قطب، جوجه را در محل مهد گذاشته و بعدازظهر هم آقا پنگوئن میآید و جوجهشان را میبرد لانه! بعد آقا پنگوئن از جوجه دلبندش میپرسد پانگان جان، بابا امروز توی مهدکودک چی یادت دادند؟! جوجه پنگوئن هم میگوید: داستان فک عوضی و خرس قطبی! بعد هم کارتون تنسیتاکسیدو نشانمان دادند! فردا پس فردا هم لابد خبر میآید که خرسهای قطبی در اعتراض به عدم آزادی بیان، تظاهرات کردند! حمید معصومینژاد – جنوبگان!