شماره ۵۱۱ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۷ اسفند
صفحه را ببند
نامه جان اشتاین بک به پسرش
هیچ‌چیز خوبی از بین نمی‌رود

|  |منبع: positivelook.net | برگردان: مجتبی پارسا|

نیویورک؛ 10 نوامبر 1958
تام عزیز
ما امروز صبح، نامه تو را دریافت کردیم. من به نامه‌ات از دیدگاه خودم پاسخ می‌دهم و «اِلـِن» نیز از نظر خودش، در نامه‌ای جداگانه به تو پاسخ خواهد داد.
اول- اگر عاشق شده‌ای - خیلی اتفاق خوبی است- این تقریبا بهترین چیزی است که می‌تواند برای یک نفر اتفاق بیفتد. به هیچ‌کسی اجازه نده که عشقت را کوچک یا ضعیف کند.
دوم- عشق، انواع مختلفی دارد. یکی خودخواهانه، سخیف، طمعکارانه و خودپرستانه است و از معشوق، برای خودبینی و خودستایی استفاده می‌کند. این نوع عشق، زشت و معیوب است. نوع دیگر، تو را از همه چیزهای خوب، سرشار می‌کند - ازجمله مهربانی و احترام و توجه- نه‌تنها احترام اجتماعی به رفتارهایت، بلکه احترامی بزرگتر که همانا به رسمیت شناختن دیگری به‌عنوان فردی منحصربه‌فرد و ارزشمند است.
عشق نوع اول، می‌تواند تو را مریض، ضعیف و کوچک کند؛ اما نوع دوم، می‌تواند قدرت، شجاعت، خوبی و حتی فضیلت و فرزانگی که پیشتر نمی‌دانستی در تو وجود دارند را در وجود تو بریزد.
تو می‌گویی که این عشق، احساس بچگانه‌ای نیست. اگر عمیقا چنین احساسی داری، پس قطعا اینگونه نیست. اما فکر نمی‌کنم که تو از من در مورد احساسی که داری، سوال پرسیده باشی. تو خودت، از هرکسی بهتر می‌دانی احساس واقعی‌ات چیست.
چیزی که تو از من خواسته‌ای تا در مورد آن به تو کمک کنم، این است که در مورد عشقت چه باید بکنی، که به تو می‌گویم.
تمام افتخار و شکوه عشق، برای یک چیز است، و تو باید برای داشتنش، بسیار خوشحال و سپاسگزار و قدردان باشی.
مقصود و هدف عشق، زیباترین و بهترین است. سعی کن تا جایی که می‌توانی برای آن زندگی کنی.
اگر تو عاشق فردی هستی- هیچ خطر محتملی در بیان کردن آن وجود ندارد- تنها چیزی که باید به خاطر داشته باشی این است که بعضی از افراد، خیلی خجالتی هستند. بنابراین در بیان این موضوع (که عاشق کسی هستی)، باید خجالت و کم رویی آن فرد را نیز در نظر بگیری.
دختر‌ها، راه و روشی را بلدند که می‌توانند احساس تو را بفهمند؛ اما آنها معمولا دوست دارند که آن احساساتت را از زبان خودت بشنوند.
گاهی اتفاق می‌افتد احساسی که به شخصی داری، بنا به دلایلی، بازنمی‌گردد (آن شخص، حس دوست داشتنش را به تو نشان نمی‌دهد) اما این بدان معنا نیست که احساساتت کم‌ارزش یا ضعیف شده‌اند.
در نهایت؛ من احساس تو را درک می‌کنم، چراکه آن را دارم (عاشق هستم) و خوشحالم که تو نیز به این احساس دست پیدا کرده‌ای.
ما بسیار خوشحال خواهیم بود که «سوزان» را ملاقات کنیم. به خانواده ما خوش آمده است. اما «اِلِن» ترتیب همه مقدمات حضور شما را خواهد داد؛ چراکه اینها در حیطه اختیارات اوست و از این بابت بسیار خوشحال است. الن هم در مورد عشق چیزهایی می‌داند و فکر می‌کنم بیشتر از من، بتواند در این مورد به تو کمک کند.
در ضمن؛ نگران از دست دادن عشقت نباش. اگر حقیقی و درست باشد، اتفاق می‌افتد، مهم‌ترین چیز این است که عجله نکنی. هیچ چیز خوبی، از بین نمی‌رود.
با عشق
پدر


تعداد بازدید :  305