| کاوه خلاق |
زمانی نهچندان دور میتوانستید فکها را بهراحتی در سواحل خزر ببینید که چگونه در میان شنها مشغول آفتابگرفتن هستند اما انسانها کاری با آنها کردند که دیگر گذارشان به این طرفها نیفتد و اکنون با آن چشمهای زیبایشان در لیست حیوانات درحال انقراض قرار بگیرند.
فک، حیوان زیبایی است که گونه ساکن آن در دریایخزر در معرض انقراض قرار گرفته و حتی باعث نگرانی دوستداران محیطزیست در دنیا شده است. بهطوری که چند ماه پیش هم هیأتی از هلند به ایران آمدند تا درباره طرح نجات فک خزری با مسئولان ایران گفتوگو کنند. براساس تحقیقات انجامشده توسط ایرانیها و هلندیها دلیل به خطر افتادن زندگی فکها، گرفتاری در تورهای ماهیگیری است که یا در این تورها خفه میشوند یا بر اثر ضربوشتم صیادان جان میدهند. از اینرو این موسسه طرح حفاظت از فک خزری در ایران به دنبال ارایه آموزشهای لازم به صیادان است تا بلکه از صیادان ایرانی، دوستدار حیوانات بسازد. شاید کار سختی در پیش داشته باشند اما به هرحال شاید بتوان به ماهیگیر آموزش داد برای آینده خودش و محیط زیستش هم که شده دست به کشتار بیدلیل بعضی از گونههای دریایی ازجمله فک نزند. البته ظاهرا مسئولان این موسسه خود به دشواری راهکارشان واقف بودند و از این رو برای توجیه صیادان به آنها وعده پاداش 150هزار تومانی برای تحویل هر فک سالم گرفتار آمده در تور را دادند. این موسسه میگوید این راهکار را از 3سال پیش امتحان کرده و تاکنون 54 فک زخمی را نیز از خطر مرگ نجات داده است. درحالیکه تا قبل از اجرای این طرح 98درصد فکهای خزری گرفتار در تور ماهیگیران جان خود را از دست میدادند.
به هرحال فک دریایخزر در فهرست قرمز گونههای آسیبپذیر اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت قرار گرفته به این دلیل که در ابتدای این قرن تعدادشان در دریای خزر به بیش از یکمیلیون میرسید اما اکنون تنها 100هزار فک در آبهایخزر زیست میکنند. دلیل این کاهش نگرانکننده علاوهبر تورهای ماهیگیری صیادان، کاهش تعداد ماهیهای کیلکا در دریایخزر هم بوده است. کیلکایی که غذای اصلی فکها محسوب میشود و بهخاطر حضور موجودی به نام شانهدار مهاجم جمعیتشرو به کاهش رفته است. دلیل بعدی در معرض انقراض قرار گرفتن فکها، بهرهبرداریهای نفتی در سواحل شمالی دریایخزر است که موجب آلودهشدن بیشتر دریایخزر شده و فکهای خزر را به سرنوشت رقتبار نهنگهای دریای عمان دچار کرده است؛ خفگی و مرگ بر اثر خوردن آلایندههای نفتی. دریایخزر اما تنها با مواد نفتی آلوده نشده است. ورود مستقیم فاضلابها به دریایخزر و بستهبودن این دریا موجب آلودگی بیش از حد و مرگ روزافزون نهتنها فکها که بسیاری دیگر از گونههای دریایی شده است. بهطوریکه براساس آزمایشات انجام شده موسسه طرح نجات فکهای خزری هنوز سم د.د.ت که 40سال پیش در جهان ممنوع شده بود در بدن فکهای امروزی هم دیده میشود. همچنین حتما یکی دیگر از علتهای کاهش جمعیت فکها به گرمایش زمین یا تغییر اقلیم نیز مربوط میشود. درواقع با گرمشدن زمین و تغییر الگوهای اقلیمی، دورههای یخبندانی که در سواحل شمالی دریایخزر در فصل سرد اتفاق میافتاد و برای زایمان و لانهسازی فکهای خزری ضروری بود به تدریج کاهش یافت و در نبود یخبندان میزان تولد نوزادان جدید به شدت کاهش یافت اما خبر خوب برای فکها هم این است که علاوهبر فعالیت موسسه طرح نجات فکهای خزری کلینیک ویژهای هم تا اردیبهشتماه سال آینده در استان گلستان افتتاح میشود تا بهطور ویژه به درمان فکها بپردازد. اما فعالیت تنها یک موسسه میتواند نسل فکها را نجات دهد یا اینکه نجات فکهای دریایخزر نیاز به اتحاد بین صیادان، فعالان محیطزیست، روزنامهنگاران و مسئولان ایرانی دارد ولی واقعا کدامیک از این گروهها بهراستی نسبت به جمعیت روبه کاهش و انقراض فکها حساسیت و نگرانی دارند؟ صیادانی که با افتخار از شکار فکها فیلم میگیرند انگار که بزرگترین حیوان دنیا را صید کردهاند یا مردم عادی که خریداران فکها هستند تا از آنها روغنکشی کنند و اصلا هم به فکرشان نباشد که چرا سالهاست دیگر فکی را در سواحل خزر نمیبینند یا خبرنگارانی که حتما باید خبری در صدر اخبار باشد تا به فکر انتشار و تحلیلش بیفتند یا مسئولانی که پشت میزشان به هرچیزی فکر میکنند جز سرنوشت فکها و شاید اصلا ندانند فک چه شکلی باشد؟ اینها عادات انسان مدرن است وگرنه آن قدیمها که هنوز تجمل و مدرنیته به خانههای ایرانی راهی نداشت دوستی انسانها با طبیعت ریشهدارتر بود. اصلا یکی از علایق بچههای دریا این بود که وقتی تابستان میشد با اشتیاق فراوان گویی اینکه در جستوجوی گنجی پنهان در سواحل جزایر ناشناخته باشند به دنبال موجوداتی کوچک و بازیگوش باشند که والدینشان از آنها بهعنوان رمز خوشبختی و خوششانسی در صورت یافتنشان یاد میکردند. این پستانداران کوچک چیزی جز فک دریایخزر نبودند. اما اکنون میگویند روغنشان مرهم هر زخمی است، مردان و زنان خوشپوش برای پوستشان سر و دست میشکنند و به قیمت گزافی در بازارهای دنیا به فروش میرسد، میگویند گوشتشان هم لذیذ و خوشطعم است؛ البته برای همسایگان شمالیمان. به هرحال امروزه خبری از این موجودات دوکی شکل با چشمان گیرا و بزرگ در سواحل دریایخزر نیست و چشمان بچههای خزر همچنان در انتظار است و رویایشان برای خوشبختی در هالهای از ابهام. این پستاندار کوچک از همنوعان خودش در جاهای دیگر دنیا جثهای کوچکتر دارد که در فصلهای تابستان، بهار و پاییز به قسمتهای گرمتر خزر- سواحل ایرانی خزر- کوچ میکنند و در فصل زمستان برای لانهسازی و زایمان به سواحل یخبندان شمالی خزر مهاجرت میکنند اما متاسفانه دیگر حتی خبری از این مهاجرت هم نیست و فک هم مثل دیگر موجودات درحال انقراض کشورمان نهتنها برایش کاری صورت نمیگیرد بلکه اوج این فجایع در بیتوجهی و عدم آگاهی مردمانمان نهفته است؛ صیاد و شکارچیای که دلیل خود از شکار این حیوان را به این جمله معطوف میکند «که اگر من شکار نکنم کسی دیگری شکار خواهد کرد» و این نشان از بیتوجهیای دارد که روز به روز ملتمان با اشتیاق فراوان بر آن پافشاری میکنند.