امروز مصادف است با تولد امام هفتم شیعیان، امام موسی بن جعفر (ع). ایشان در بیستم ذی الحجه سال ۱۲۸ هجری قمری، به دنیا آمدند و 35 سال امامتشان همزمان بود با خلافت منصور، هادی، مهدی و هارون عباسی. همچنین از القاب معروف ایشان، «کاظم» است. اصل لغت «کَظم» در زبان عربی به معنی بیرون آمدن نَفَس است و اعراب به کسی که نَفَس خود را حبس میکند، «کظوم» میگویند. این مفهوم در واقع کنایه از فرو خوردن خشم و غضب است و «کاظم» نیز به همین معنا اشاره دارد. به گزارش سایت حوزه، از دیگر القاب آن حضرت «عالم»، «صالح»، «صابر»«باب الحوائج» و «امین» نیز بوده است.
وضعیت سیاسی در آغاز امامت
امام موسی کاظم (ع) 20 سال از دوران زندگی پدر بزرگوارشان، امام صادق (ع) را درک کردند و پس از شهادت امام صادق (ع) به دست منصور عباسی، امامت شیعیان را عهدهدار شدند. در آن زمان امام کاظم (ع)، جوانی 20 ساله بودند و خلیفه عباسی نیز، منصور بود. منصور معروف بود به انسانی کینهتوز و از دشمنان سرسخت شیعیان و آل علی (ع). در مجموع دورانى كه امام كاظم (ع) در آن زندگى کردند، مصادف بود با نخستين مرحله استبداد و ستمگرى حكّام عباسى. البته اعمال فشار عباسیان از زمانی پیشتر آغاز شده بود اما قبل از اوج گرفتن این ستمگری، امام صادق (ع) توانسته بودند با تربيت شاگردان فراوان، بنيه علمى شيعه را تقويت کنند و جنبشى عظيم در ميان شيعه پديد آورند. بعد از ایشان، فرزندشان، امام موسی کاظم (ع) بر آن شدند تا اين حركت علمى را حفظ و برای توازن و تعادل آن در میان شیعیان اقدام کنند.
مناظرات علمی امام
یکی از روشهای مبارزه امام موسی کاظم (ع) علیه کجرویها و حفظ حرکت عظیم پدر بزرگوارشان در مسیر صحیح، مناظرات و گفتوگوهایی بود که ایشان با برخی از خلفای عباسی و دانشمندان یهودی و مسیحی انجام میدادند. به عنوان مثال امام کاظم (ع) با خلیفه عباسی، مهدی، مناظرههایی درباره فدک و نیز حرمت خمر (حرام بودن شرابخواری) انجام داده است. ایشان همچنین با هارون عباسی نیز مناظراتی داشته که از جمله معروفترینشان مباحثهای است درباره فریب هارون مبنی بر نزدیک دانستن خود به پیامبر اکرم (ص). گفتوگوهای امام کاظم (ع) با عالمان ادیان دیگر نیز معمولا در پاسخ به پرسشهای آنان صورت میگرفت که غالباً در پایان به گرویدن آنان به اسلام منجر میشد.
کظم غیظ امام (ع)
مردى از اولاد خلیفه دوم در مدینه مىزیست که امام کاظم (ع) را آزار مىداد و گاهى به ایشان با دشنام، توهین مىکرد. برخى از یاران امام کاظم (ع) پیشنهاد مىکردند که او را تأدیب کنند اما امام شدیداً ایشان را از این کار باز مىداشت. روزی امام کاظم (ع) بر مرکب سوار شده و به مزرعه آن مرد رفتند و او را در مزرعه یافتند و چون کنار او رسیدند، از مرکب پیاده شدند و با گشادهرویى و بزرگوارى از او پرسیدند: «چقدر براى این مزرعه خرج کردهاى؟» گفت: «صد دینار.» فرمود: «چقدر امید سود دارى؟» گفت: «غیب نمىدانم.» فرمود: «گفتم چقدر امیدوار هستى؟» گفت: «امید ۲۰۰ دینار سود دارم.» حضرت ۳۰۰ دینار به او مرحمت کردند و فرمودند: «زراعت هم از آن خودت، خدا به تو آنچه به آن امید دارى خواهد رساند.» آن شخص برخاست و سر آن امام گرامى را بوسید و از او خواست که از گناهان و جسارتهاىش در گذرد. امام تبسمى فرمودند و بازگشتند. روز بعد، آن مرد در مسجد نشسته بود که امام کاظم (ع) وارد شدند. آن مرد تا نگاهش به امام افتاد، گفت: «الله اعلم حیث یجعل رسالته» (خدا بهتر مىداند که رسالت خویش را به چه کسانى بدهد.)
شهادت
بر اساس اسناد و روایات، خلفای عباسی چندین بار امام کاظم (ع) را به زندان افکندند. در نهایت ایشان دو بار نیز به دست هارون به زندان افتاد که مرتبه دوم آن، (از سال 179 تا 183 ه. ق.) چهار سال به طول انجامید. یکی از صحنه های دردناک تاریخ زندگانی امام هفتم (ع)، در غل و زنجیر کردن ایشان در زندان هارون برای مدتی طولانی است. این روایات ممکن است جای سوالی برای عدهای به وجود بیاورد که چرا امام (ع) را زندانی میکردند و برخورد بسیار زشت و خشن، با ایشان داشتند؟ در پاسخ به این سوال باید گفت دلایل مختلفی در مورد اسارت امام کاظم (ع) گزارش شده است که وجه مشترک آن هراس خلفای عباسی، از جمله هارون، در مطرح شدن امام (ع) در جامعه بود. پیشوایی در زندان که مورد شکنجه و اهانت قرار میگرفت طبیعتا میتوانست مردم را تحت تأثیر قرار بدهد تا هم از پیوستن به ایشان بترسند و هم اینکه اطرافیانشان را از پیروی از امام پرهیز دهند. روایت کردهاند وضعیت زندانهای عباسی بسیار وخیم بود. همین امر موجب شده بود امام (ع) از زندان نامهاى براى هارون الرشید بدین مضمون بفرستد: «هیچ روزی بر من با تمام دشواریها نمیگذرد که همزمان تو همان روز را با عیش و عشرت سپرى میکنى. اما سرانجام روزی، روزگار من و تو به پایان میرسد و میرسیم به روزی که تبهکار زیان خواهند کرد.» امام کاظم«ع» در پایان نیز به دستور هارون عباسی در زندان مسموم و به شهادت رسیدند. بارگاه مطهر ایشان در شهر کاظمین، وعدهگاه شیفتگان و عاشقان اهل بیت (ع) است.