[ [عبدالباسط انصاری] دولت سیزدهم به ریاست شهید رئیسی در شرایط خاص جهانی و منطقهای و در حالی آغاز بهکار کرد که برجام محوری و تنظیم روابط خارجی بر محور نزدیکی به اروپا و آمریکا بر دستگاه دیپلماسی سایه انداخته بود. در 8سال پیش از دولت سیزدهم، کلان پروژه سیاست خارجی ایران در دو چیز خلاصه میشد: تنشزدایی با غرب و تکیه بر توافق هستهای. بر همین اساس موازنه و تعادل در روابط خارجی ایران دچار خدشه جدی شده بود و دولت سیزدهم مسیر سختی برای تعادل بخشی به روابط خارجی داشت. با این حال دولت شهید رئیسی با تلاش شهید دکتر امیرعبداللهیان در راس دستگاه دیپلماسی کشور، درصدد اصلاح این مسیر برآمد و سه راهبرد: شرقگرایی، همسایهمحوری و تکمیل پیوستن به پیمانهای مهم جهانی را بهطور جد در دستور کار قرار داد. علاوه بر آن دو رویکرد تقویت محور مقاومت و هماهنگی میدان و دیپلماسی را نیز میتوان از نقاط برجسته سیاست خارجی این دولت برشمرد. بر این اساس این سه راهبرد را میتوان میراث مهم سیاست خارجی سه سال اخیر دانست که حتما در جزئیات آن نقدهایی قابل طرح است اما در ضرورت تداوم یافتن اصل این راهبردهای سه گانه تردیدی وجود ندارد. بازخوانی مسیر سیاست خارجی دولت شهید رئیسی میتواند برای دولت چهاردهم نیز الگوبخش و راهنما باشد.
شرقگرایی واقعبینانه و مبتنی بر تحولات روابط بینالملل
نظام جمهوری اسلامی از ابتدای روی کارآمدن خود مبتنی بر سیاست عدمتعهد، از عدم وابستگی به امپریالیسم شرق و غرب سخن گفت و اصل نه شرقی نه غربی بهعنوان یک راهبرد ثابت در نظام، مبنای روابط خارجی شد. بر همین اساس جمهوری اسلامی در تضاد گفتمانی با امپریالیسم آمریکایی و امپریالیسم شوروی قرار گرفت. اما بعد از فروپاشی شووروی، نظام درصدد استفاده از رویکرد جدید روسها در برابر غرب و همینطور تحولات چین برآمد و حرکتی برای نزدیکی به شرق براساس توازن و روابط منصفانه شروع شد. این رویکرد در دهههای مختلف با شدت و ضعف ادامه داشت هر چند در دهه 90بسیار تضعیف شد اما شهید رئیسی در ابتدای روی کار آمدن خود درصدد احیای روابط با شرق خاصه دو قدرت چین و روسیه برآمد. تلاش برای ارتقای روابط با شرق در شرایطی که به اذعان بسیاری از اندیشکدههای غربی، تحولات جهانی به ضرر غرب در حال رقم خوردن است و آمریکا به مرور در حال از دست دادن جایگاه ابرقدرتی خود است، استراتژی هوشمندانهای بود. تلاش برای نهایی کردن تفاهمنامه 25ساله با چین و تفاهمنامه جامع 20ساله با روسیه را میتوان در همین چارچوب ارزیابی کرد که حداقل ثمره آن حمایت قاطع این دو کشور در شورای حکام و شورای امنیت از حقانیت ایران در پرونده هستهای در سالهای اخیر بود. مجله آمریکایی معروف نشنال اینترست دو سال قبل در رابطه با سیاست شرق گرایی ایران نوشت: «هر دو نظام ایران و چین، ایالت متحده را دشمن خود و قدرتی حقیر میدانند. این دو کشور همراه با روسیه، بهدنبال تضعیف آنچه بهعنوان «نظم جهانی مبتنی بر قوانین به رهبری ایالات متحده» شناخته میشود هستند و از جهانی چند قطبی حمایت میکنند. در جهان چند قطبی مورد نظر این کشورها، چین دارای جایگاهی مهم است و همین موضوع برای کشورهای تجدیدنظرطلب همانند ایران فرصتی برای ایفای نقش بزرگتر از طریق کاهش جایگاه ابرقدرتی آمریکا ایجاد میکند.»(1)
همسایهمحوری با نگاه اقتصادی و امنیتی
ایران در همسایگی با 15کشور بزرگ با جمعیت مجموعا بیش از 600میلیون نفر، هزاران کیلومتر مرز آبی و خاکی، قریب 40گذرگاه مرزی، اتصال به جنوب آسیا، آسیای میانه، آسیای غربی و اروپا؛ موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی بسیار ارزشمندی دارد. در دهه 90متأسفانه غفلت نسبی از توسعه روابط با همسایگان سبب شد علاوه بر کاهش صادرات به برخی کشورها و از دست رفتن مزایای تجاری، برخی تنشها نیز در روابط با همسایگان رخ دهد. شهید رئیسی از ابتدای تبلیغات انتخاباتی خود با تأکید بر ضرورت همسایه محوری و تنظیم یکی از راهبردهای خود در این چارچوب، تلاش گستردهای برای احیا و تعمیق روابط با همسایگان در دستور کار قرار دارد. مطابق اعلام رضوانیفر معاون وزیر اقتصاد و رئیسکل گمرک ایران تجارت ایران با 15همسایه خود در انتهای سال 1402به حدود 61میلیارد دلار رسید.(2) رقمی که در انتهای سال 99در حدود 36میلیارد دلار بود.(3) این میزان، رشدی قریب 59درصدی را نشان میدهد که از مهمترین دلایل و شواهد موفقیت سیاست همسایگی جمهوری اسلامی است. علاوه بر آن تامین امنیت منطقه در شرایط حضور پایگاههای پرتعداد آمریکایی با مشارکت همسایگان، عبور موفق از جنگ قره باغ، پیش بردن روند کریدور شرق-غرب در توسعه روابط با همسایگان شمال شرقی، تدبیر و مدیریت صحیح در زمان قدرتگیری طالبان و مواردی از این دست را میتوان از دیگر علل موفقیت سیاست همسایگی ایران در دولت سیزدهم برشمرد.
پیوستن به پیمانهای جهانی برای خنثیکردن فشار غرب
پیمانهای جهانی با محوریت قدرتهای نوظهور، ازجمله بریکس و شانگهای در دو دهه اخیر در حال افزایش قدرت خود و به چالش کشیدن هژمونی آمریکا بودهاند. تکمیل روند پیوستن ایران به پیمان شانگهای و پیوستن ایران به بریکس در دولت شهید رئیسی ازجمله مهمترین تلاشهای وی و شهید امیرعبداللهیان در چارچوب افزایش قدرت ایران در محیط بینالملل و خنثی کردن فشارهای آمریکا و متحدان غربیاش بود. مطابق اعلام خبرگزاری روسی اسپوتنیک، گروه هفت(کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، انگلیس، آمریکا) در سال 2023با رکود مواجه بوده و برعکس، کشورهای بریکس(برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی و اعضای جدید آن ایران، مصر، عربستان، امارات و اتیوپی) در سال 2023رشد مثبت و بالایی تجربه کردند و هدفگذاری این کشورها برای 2028پیشی گرفتن از گروه هفت در تولید ناخالص داخلی و تبدیل شدن به رقیب جدی این گروه است.(4) بر این اساس اهمیت سیاست درست دولت سیزدهم در توسعه روابط با این کشورها و پیوستن به این پیمانها مخصوصا بریکس، بیش از پیش اثبات شد.
جمع بندی
در کنار سه راهبرد شرق گرایی، همسایه محوری و پیوستن به پیمانهای مهم جهانی، دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم با پیش برد سیاستهای منطقهای اصولی و کلان جمهوری اسلامی، به شکلی قویتر و دقیقتر از سایر دولتها و ایضا تکمیل فعالیتهای نظامی و استراتژیک منطقهای ایران با دیپلماسی و کنار زدن دوگانه میدان-دیپلماسی، میراث بزرگی برای دولتهای آتی بر جای گذاشت. میراثی که بیش از هر چیز حاصل درایت شهید رئیسی و کاردانی شهید امیرعبداللهیان در قامت یک دیپلمات تربیت شده تفکر انقلاب بود. امید که راهبردها و رویکردهای صحیح و درخشان دولت سیزدهم در دولت چهاردهم و دولتهای آتی حفظ شده و هر چه بیشتر تقویت شوند.
پینوشتها:
1-https://irna.ir/xjLLLc
2-mefa.ir/fa-IR/mefa/11352/news/view/15182/259111/Staging
3-https://www.iribnews.ir/00Cw4D
4-https://irna.ir/xjPPSF