[شهروند] یک روز مانده به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری دوره چهاردهم؛ شاید امروز بهترین و آخرین فرصت باشد برای ارزیابی کارنامه فعالیتها و دستاوردهای فرهنگی و هنری دولت سیزدهم که یک دولتِ خاص بود و بهخاطر حادثهای که در آخرین روز اردیبهشتماه برای آقای رئیسجمهوری و همراهانش رخ داد، در آینده بهعنوان تنها دولت هزار روزه جمهوری اسلامی ایران به یاد خواهد آمد. دولتی که در شرایطی که کرونا روزانه 700قربانی میگرفت و تمام فعالیتها را در تقریبا تمام حوزهها مختل کرده بود، کلید پاستور را تحویل گرفت و بعد هم رویدادهای سال 1401را پشت سر گذاشت؛ ولی با این حال در پایان سومین سال شاهد رونقی چشمگیر در تقریبا تمام فعالیتهای هنری و فرهنگی بودیم.
مطلبی که در پی میآید، بهدنبال این است که شمایی کلی از دستاوردهای فرهنگی دولت سیزدهم را بهدست دهد؛ دولتی که با شعار «عدالت فرهنگی» وارد ساختمان پاستور شد و در پایان عمر هزار روزهاش هم مهمترین دستاورد و البته سرلوحه و سرمشق تمام اهداف و فعالیتهایش همین کلیدواژه جذاب بود. رویکردی که جلوهاش را در سه سال اخیر در اموری چون گسترش آموزشهای رایگان، حمایت از تولیدات ارزشمند در تمامی بخشهای فرهنگی و هنری، توزیع میزبانی رویدادها و جشنوارههای فرهنگی در استانهای مختلف و استفاده از ظرفیتهای خاص مناطق مختلف در برگزاری رخدادهای گوناگون، احیای نمایشگاه مطبوعات و تغییرات و تحولاتی که در جشنوارههای فجر بهوجود آمده به وضوح به تماشا نشستهایم. با این حال، اینکه آیا دولت سیزدهم توانست اهدافش را بهطور کامل محقق کند یا نه؛ حکایتی دیگر است.
عدالت گمشده
چند 10 سال میشد که فعالان فرهنگی با خلأ عظیم کمبود امکانات فرهنگی و هنری دست به گریبان بودند که راه علاجش عدالت فرهنگی بود که حالا بعد از گذشت حدود هزار روز از فعالیتهای دولت سیزدهم میتوان گفت جبران شده و عدالت فرهنگی که سالهای سال یک واژه ناملموس و یک آرزوی دستنایافتنی برای اهالی فرهنگ و هنر بود، در حد قابلقبولی حاصل آمده است. در حقیقت، دولتی که کارنامهای پربار در زمینه حمایت از تولیدات ارزشمند، به رسمیت شناختن فناوریهای نوین، چابک کردن وزارت ارشاد، استفاده از ظرفیتها و تواناییهای فرهنگی اقوام، تقویت حوزه محتوایی و نظارت، رشد در حوزه فرهنگ عمومی کشور، بازتعریف آرایش رسانهای کشور و رسیدن از موضع پدافندی در مقابل رسانههای معاند به موضع آفندی و تصحیح هدفمندسازی یارانهها در حوزه فرهنگ دارد، با این حال بیش و پیش از هر کدام از این دستاوردها با کلیدواژههای عدالت فرهنگی و گسترش آموزشهای رایگان در نقاط مختلف کشور شناخته میشود. این همان چیزی است که باعث شد ابراهیم رئیسی نه فقط در حوزه معیشت و اقتصاد بلکه در عرصه فرهنگ و هنر نیز سیدِمحرومان لقب گیرد.
دستاوردهای سینمایی
علاوه بر فضای کلی فرهنگ و هنر و بهخصوص عدالت فرهنگی که با هر متر و معیاری هدف اصلی و اساسی دولت ابراهیم رئیسی بود؛ سینما یا همان هنر هفتم در دولت سیزدهم وضعیت خوبی داشت و شرایط رو به رشدی را رقم زد؛ از فروش بالا و رکوردزنی تا ساخت آثار مختلف در ژانرهای مختلف. با این حال دستاوردهای سینمایی دولت سیزدهم را در شاخصها و فصول مختلف کلی میتوان به ارزیابی و بررسی نشست که از میان آنها بهاحتمال زیاد بخشی از برنامهها نقش بیشتری در بهبود زیرساختها، اقتصاد سینما، ارتقای فناوری و آموزش و همچنین تقویت دیپلماسی فرهنگی و اشتغال سینماگران داشتهاند.
سجاد رضاییمقدم، یکی از کارشناسان حوزه مدیریت فرهنگی در این زمینه عقیده دارد که از میان دستاوردهای سینمایی دولت سیزدهم شاید بتوان نهضت سینماسازی را برجستهتر از دیگر دستاوردها به شمار آورد. نهضتی که در ادامه روند حرکتی خود به توسعه و بهرهبرداری از بیش از ۳۰۰ سالن سینما منجر شده و نقش مستقیمی در افزایش میزان فروش فیلمها و بهبود اقتصاد سینما در سه سال اخیر داشته که خودِ این هم یکی دیگر از دستاوردهای سینمایی دولت به شمار میرود. بگذریم از اینکه افزایش تعداد سالنهای سینما و توسعه پراکندگی آنها را از نظر عدالت فرهنگی و توزیع عادلانهتر امکانات سینمایی در سراسر کشور نیز میتوان به ارزیابی نشست.
تحول اقتصادی سینما
یکی دیگر از دستاوردهای مهم مدیریت سینمایی در دولت شهید رئیسی رونق گیشه و تحول در اقتصادِ سینما بوده است. اتفاقی که بعد از رکود طولانیمدت کرونا در کشور و حوادث سال 1401توانست اتفاق خوبی را رقم زده و قدم اول احیای سینما را بردارد. در این زمینه ثبت رکوردهای فروش پس از چندین سال نشان از موفقیت مدیریت سینما در جذب مخاطبان و افزایش درآمد سینما داشت که جلوهاش را در فروش هزار میلیارد تومانی سینما در سال گذشته میتوان دید که قله این هدف برای دولت سیزدهم بود.
دیپلماسی فرهنگی
تفاهم با روسای سینمایی هفت کشور و تقویت همکاریهای فرهنگی و سینمایی با کشورهای همسو، یکی دیگر از دستاوردهای مهم مدیریت سینمایی است که با پیدا کردن شریک یا بازار جهانی میتواند شرایط بهتری را برای سینمای ایران رقم زده و نهتنها فرصتهای جدیدی برای فیلمسازان فراهم کند، بلکه به افزایش شناخت جهانی از سینمای کشور نیز منجر خواهد شد که نتیجهاش را در مواردی چون تشکیل جشنواره سینمایی خزر و همچنین امضای چند تفاهمنامه برای ساخت فیلم مشترک میتوان دید.
سینما در مسیر رشد
علاوه بر نهضت سینماسازی، تحول اقتصادی سینما و دیپلماسی فرهنگی؛ پیشرفتهای ایجادشده در زمینه کشف استعداد و احیای بخش فیلماولیهای جشنواره فجر؛ تحول در فناوریهای نوین بهخصوص در زمینه ارتقای سطح کیفی نمایش فیلم در سینماها از طریق فناوریهای نوین؛ ارتقای سطح کیفی آموزش در حوزه سینما و هدفمندی و مسئلهمندی پژوهشهای سینمایی؛ تحول محتوا از طریق نظارتهای کیفی؛ جهش و رشد مضاعف تولید هدفمند با ژانرگرایی و رویکرد حمایتی در قبال چندین ژانر مرده از قبیل تاریخی، حادثهای، اکشن و کمدی؛ ایجاد یا بهبود اشتغال سینماگران؛ احیای شورایعالی و تدوین سند ملی سینما؛ بخشی دیگر از دستاوردهای سینمایی دولت سیزدهم بودهاند.