[شهروند] 28 ژوئن ١٩١٤ میلادی، ولیعهد اتریش- مجارستان و همسرش هنگام سفر به شهر سارایوو با شلیکهای یک ناسیونالیست اهل صربستان به نام گاوریلو پرنسیپ به قتل رسیدند. یک ماه بعد از این واقعه، با اعلان جنگ امپراتوری اتریش مجارستان به صربستان و در پی آن ورود قدرتهای بزرگ به عرصه نبرد نظامی، جنگ بین الملل اول آغاز شد. جنگی که در پایان نه فقط موجب فروپاشی امپراتوریها و خاندانهای بزرگ در اروپا و آسیای صغیر شد، که نقشه منطقه خاورماینه را نیز تغییر داد. با شکست عثمانیها در این جنگ، سرزمینهای بزرگی که تحت سیطره این امپراتوری معظم قرار داشتند در وضعیت بلاتکلیف قرار گرفتند. چنین شد که انگلستان و فرانسه به عنوان اصلیترین فاتحان جنگ جهانی وارد عرصه شده و سکان ایجاد تغییرات بزرگ در خاورمیانه را به دست گرفتند. تغییرات که در نهایت اغلبشان به نفع مردم منطقه تمام نشده و دردسرهای بیپایان بعدی را رقم زدند. دردسرهایی که فقط یکی از آنها ظهور رژیمی جعلی چون اسرائیل در دل سرزمینهای متعلق به مسلمانان بود.
کشورسازی با تکهتکه کردن عثمانی
108 سال پیش، در میانه ماه می 1916 میلادی، دولتهای بریتانیا و فرانسه توافقنامهای را با عنوان «سایکس پیکو» بین خود منعقد کردند که ماحصل آن تقسیم خاورمیانه بین این دو قدرت بزرگ بود. فروپاشی امپراتوریهایی چون روسیه و آلمان در قاره اروپا با تغییرات قومی و سرزمینی قابل توجهی همراه نبود زیرا این فروپاشیها بیشتر در قالب گسست ائتلافها اتفاق افتادند و کشورهای تازه تاسیس از خیلی قبلتر تشکیل دولت را در تاریخ خود تجربه کرده بودند. اما در پروسه تجزیه امپراتوری عثمانی روند کار شکل دیگری به خود گرفت و عملاً به قلع و قمع این امپراتوری بزرگ منجر شد. عملی که کلنل مارک سایکس انگلیسی و فرانسوا ژرژ پیکو فرانسوی در توافقنامهای که اسم خودشان را روی آن گذاشتند و به «سایکس پیکو» معروف شد انجام دادند، به معنای واقعی کلمه نوعی «کشورسازی» بود.
اشتهای سیریناپذیر برای سلطهگری
این دو نفر ابتدا قلمرو عثمانی را به دو منطقه تحت نفوذ A و B تقسیم کردند. (A) مشتمل بر شمال سوریه، لبنان، بخشهایی از ترکیه و شمال عراق (متعلق به فرانسه) و (B) شامل اردن، جنوب سوریه، بخشهای مرکزی عراق و فلسطین (متعلق به انگلستان) بود. طبق توافق بین فاتحین جنگ، قرار بود مناطقی هم به روسیه تزاری واگذار شود که با سقوط خاندان «رومانوف» کلاً منتفی شد. سایکس و پیکو حتی کشورهای شمال قاره آفریقا را هم بین خود تقسیم کردند و طی آن مصر را به انگلستان و الجزایر و مراکش و تونس را به فرانسه بخشیدند. سپس دیگر فقط ترسیم مرزها میماند که به یک قلم و یک نقشه احتیاج داشت. به این ترتیب کشورهای ریز و درشت خاورمیانه روی نقشه جغرافیا سر برآوردند. کشورهایی که تا سالها زیر سلطه پدرخواندههای انگلیسی و فرانسوی خود بودند و تا دههها بعد به استقلال نرسیدند.