کتاب «پایی که جا ماند» یادداشتهای روزانه سید ناصر حسینیپور در اردوگاهها و زندانهای مخفی عراق است که انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است. او این کتاب را که شرح روزهای سخت اسارت خود در دست صدامیان و بعثیان عراقی است، براساس ۲۳ برگه یادداشتبرداری کرده است و این ۲۳ برگه را که مخفیانه و روی کاغذهای سیگار نوشته بوده، در عصای خود پنهان کرده تا بهدست زندانبانها نیفتد و بالاخره توانسته آنها را با خود به ایران بیاورد. «پایی که جا ماند» در ۷۶۸ صفحه و در سال۱۳۹۰ منتشر شده است. این محصول دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری در سال گذشته بیش از بیست بار تجدید چاپ شده و علاوه بر متن روزنوشتها، تصاویر و اسنادی از روزهای اسارت این آزاده جانباز را نیز پیش روی خوانندگان میگذارد.آنچه در ادامه میخوانید بخشی کوتاه از این کتاب است.
بی°عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد!
آن روز ناهار برنج و خورش کلم بود. در یک چشم به هم زدن افسر عراقی ظرف غذا را از دستش گرفت به زمین پرت کرد او را به دیوار چسباند و با مشت، محکم به صورتش کوبید. نفهمیدم چه کارش داشتند.دلم میخواست بدانم چرا افسر زندان با او اینگونه رفتار کرد. کمتر پیش میآمد نگهبانها هنگام تحویل غذا، اسیری را بزنند. فاضل، مترجم آنجا، حاضر شد. بیشتر که دقت کردم نوشته روی آستین پیراهنش، افسر را عصبانی کرده بود؛ اسیر ایرانی قبل از اسارت با رنگ فشاری روی آستین پیراهنش نوشته بود: «بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد!»
نام کتاب: پایی که جا ماند
(یادداشتهای روزانه سیدناصر حسینیپور
از زندانهای مخفی عراق)
نویسنده: سید ناصر حسینی پور
ناشر: انتشارات سوره مهر
سال انتشار:1391