حسین کعبی فوتبا لیست
جامجهانی بود. ایران بعد از دو دوره، جواز حضور در این بازیها را کسب کرده و شور و هیجان وصفناپذیری در بچههای تیمملی شکل گرفته بود. هرکدام از بچههای تیم در آرزوی مختص به خود بودند. ما دوست داشتیم در این بازیها، عملکرد خوبی داشته باشیم. جامجهانی و رخدادهایی که هنگام برگزاری آن بهوقوع میپیوندند، قابلتوصیف نیست. بهترینهای دنیا جمع میشوند تا خود را بهرخ حریفان بکشند. جایی برای ریسک و اشتباه وجود نداشت. باید بهترین بازیهای عمرمان را ارایه میکردیم. در مقابل یکی از بهترین تیمهای جام قرار گرفتیم. تیمی که برنده توپطلای آن دوران را در خود داشت. این تیم غیر از رونالدو که دیگر احتیاجی به تعریف و تمجید ندارد، حرفهایهای دیگر را هم در خود جای داده بود؛ اما ما هم ایران بودیم؛ تیمی که یک نقطهتمایز بزرگ با سایر تیمها داشتیم و تا حدود زیادی نقطهقوت ما هم قلمداد میشد. ما پشتیبانی عظیم مردمی داشتیم که چه در آلمان و چه در تهران، همراه و حامی تیمملی بود. این موضوع، نقطهقوت تیم ما محسوب میشد. نکته با اهمیت، توجه مردم به تکتک حرکات ما در آن بازیها بود. حتی اقشاری که کمتر احتمال میرفت بازیهای تیمملی را مشاهده کنند نیز با دقت بهجزییترین حرکات ما در زمین، عکسالعمل نشان میدادند. این موضوع هم ارزشمند است و تا حد زیادی نیز کار بازیکنان را سخت میکرد. ناخودآگاه این نگرش بهوجود میآمد که ملت ایران با دقت به حرکات بازیکنان تیمملی مینگرد و هر اشتباه یا عملکرد مثبت و منفی را میبینند و بر آنها تأثیر میگذارد. بارها با بازیکنان تیمملی دراینباره، صحبت کرده بودیم که بتوانیم با عملکردمان دل ملت را شاد و تحولی حتی کوتاه، در نظاماجتماعی کشور ایجاد کنیم. ولی با گذشت سالیان فکر میکنم یکی از مهمترین دلخوشیهای مردممان از بین رفته است زیرا فوتبال ما درحال سقوط است. شاید جالب باشد وقتی به استادیومهای ورزشی کشورمان نگاهی بیندازیم و وضع امروز و میزان استقبال از فوتبال را با چند سال قبل، مقایسه کنیم. مردم همان مردم هستند که تا چند سال قبل ورزشگاهها را پر میکردند اما چرا امروز اینگونه نیست؟ بد نیست نگاهی به بازیهای اخیر تیمملی در جامملتهای آسیا بیندازیم که مردم چه تصوراتی داشتند و چه اتفاقاتی صورت پذیرفت. نگرانی امروز من از افول فوتبال نیست. نگرانی من از مردمی است که با ورزشکارانشان انس میورزیدند و آنها را عضوی از زندگیشان میدانستند اما امروز دیگر اینگونه نیست. این مسأله ناگوار است و باعث دوری مردم از یکدیگر و قهرمانانشان میشود، طوری که اعتماد خود را نسبت به ورزش و یکی از مهمترین دلخوشیهایشان از دست میدهند.