کامران فانی مترجم
در شهرها و روستاهای کوچک بهطور معمول، روابط بین مردم بسیار نزدیک و صمیمانه است. در این شهرها معمولا، بیشتر مردم از اتفاقاتی که در شهرشان رخ میدهد، مطلع هستند و در بیشتر امور شهر یا روستای خود درگیرند، این رفتار غالب، بیشتر به نوع تعاملات بین مردم این شهرها، ارتباط دارد. از اینرو اینگونه رفتارها در شهرهای کوچک و بهخصوص روستاها، باعث پیوند خوردن زندگی خانوارها شده است و رابطه عمیقی بین مردم یک شهر یا روستا دیده میشود. اما این موضوع در شهرهای بزرگ صدق نمیکند. برای مثال اگر تاملی در رفتار غالب مردم تهران داشته باشیم متوجه دوری مردم از هم و سردی روابط بین آنها خواهیم شد. البته شاید این موضوع، ناراحتکننده یا خطری برای جامعه نباشد بلکه در شهرهای بزرگ و بهویژه تهران، این مسأله امری طبیعی قلمداد میشود. بسیاری از تحلیلگران و جامعهشناسان بر این عقیده هستند که این سردی رفتار در مردم، باعث گسست اجتماعی میشود که من با این بحث موافق نیستم. اینگونه رفتارها در جوامع توسعهیافته، طبیعی است زیرا شهری مانند تهران میتواند در یک روز محمل هزاران اتفاق مختلف باشد اما این امر نیز طبیعی است. در شهرهای بزرگ و بهخصوص در کشورهای توسعهیافته، این روابط سرد در مقایسه با شهرهای ما بسیار بیشتر است اما این سردی روابط، نهتنها باعث عقبگرد نشده بلکه باعث پیشرفت آنها شده است زیرا در کنار این سردی روابط یا بیاهمیتی شهروندان به یکدیگر، نظم و انضباط شهری و حقوق شهروندی بهخوبی رعایت میشود اما این روند در جامعه ما دیده نمیشود. یکی از اتفاقهایی که میتواند هر از گاهی مردم را کنار هم جمع کند، مناسبتهای ویژه است. مناسبتهایی که یک ملت را برای موضوعی واحد، دورهم جمع میکند. معتقدم، روزمرگی رایج که در جامعه ما بهصورت یک «اپیدمی» درآمده است، تأثیر زیادی بر خلقیات و رفتار هر فرد با دیگری دارد. برای مثال بارها شنیدهایم که میگویند: «روزت را بهخوبی بساز یا روز خوبی داشته باشی»؛ این هم از همین موضوعاتی است که اشاره کردم. یکی از مسائلی که در شهر ما باعث بیتوجهی مردم نسبت به یکدیگر شده، پیچیدگی زندگی امروزی است. منظور از پیچیدگی در زندگی این است که زندگی و حوادث متشکل آن، غیرقابل پیشبینی شده است. رخدادهای «یومیه»، غیرقابل تصور شده و به همین دلیل مردم انتظار بروز هر اتفاقی را دارند. حساسیتی که اکنون درباره روابط سرد مردم با یکدیگر، شکل گرفته است، ریشه در بافت سنتی ما و روابط گرم خانوادهها در قدیم دارد. برخی از تفکرات سنتی ما و گروهی از آدمهای سنتی در جامعه ما هنوز هم باقی هستند. به همین دلیل سردی روابط، از نظر آنها، به هیچوجه پذیرفتهشده نیست و در تلاش برای تغییر آن هستند. این تلاش بهجایی نخواهد رسید و تغییر روند موجود به نظر غیرممکن است چون جامعه ما درحال گذار از سنت به مدرنیته است برای همین امکان ماندن بافت سنتی در کشور از لحاظ اجتماعی وجود ندارد.