شماره ۵۰۷ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۳ اسفند
صفحه را ببند
دختر سبز به‌جاي دختر پلاستيكي

آیا می‌توان در زندگی روزمره بدون تولید زباله زندگی کرد؟ «لاورِن سینگر»، ۲۳ ساله، دو ‌سال است که بدون تولید زباله زندگی می‌کند. او سعی کرده زباله را از زندگی روزمره‌اش حذف کند. از خانه‌ او هیچ‌ سطل زباله‌ای خارج نمی‌شود.  استراتژی‌هایی که او برای حذف زباله به‌کار گرفته پیچیده نیستند و کارهایی هستند که بیشتر ما امکان انجام   آنها را داریم.  آنچه لاورِن را متمایز می‌کند، اراده‌ او برای تغییر و نظم و پشتکار اوست.
او که در دانشگاه نیویورک، رشته محیط‌زیست خوانده و خود را یک فعال محیط‌زیست می‌داند، حدود 3‌سال پیش متوجه یک چالش بزرگ در زندگی‌اش شد: روزی او به محتوای یخچال خانه‌اش نگاه کرد و متوجه شد همه‌ موادغذایی داخل یخچال در بسته‌بندی‌های یکبار مصرف و عمدتا پلاستیکی قرار گرفته‌اند. او متوجه تناقض عظیمی که بین زندگی‌ روزمره‌ و آرمان‌هایش به‌عنوان یک «سبز» وجود داشت، شد.
او خطاب به خود گفت: «تو یک ریاکار هستی!‍»
اما او می‌خواست یک «دختر سبز» باشد، نه یک «دختر پلاستیکی». بنابراین اولین تصمیمی که گرفت این بود:  «پلاستیک باید به‌کلی از زندگی‌ام حذف شود». حذف پلاستیک به این معنا بود که او می‌بایست یاد می‌گرفت همه‌ بسته‌بندی‌های پلاستیکی موردنیازش را خودش با مواد جایگزین بسازد.  بسته‌بندی‌ها زیاد بودند. از تیوپ خمیردندان گرفته تا موادشوینده. او شروع کرد به تحقیق در اینترنت و در این مسیر با وبلاگ «خانه‌ بدون زباله»‌ آشنا شد که تجربیات یک خانواده‌ 4نفره که در کالیفرنیا «بدون تولید زباله» زندگی می‌کنند را شرح می‌داد. لاورِن با دنبال کردن این تجربیات، به‌تدریج موفق شد اغلب پلاستیک‌ها را از زندگی‌اش حذف کند.  اما بعد از حذف پلاستیک به خود گفت، اگر یک خانواده 4نفره می‌توانند «زباله صفر» زندگی کنند، من که یک جوان ۲۱ ساله‌ هستم هم خواهم توانست. اما لاورِن چطور از «پلاستیک صفر» به «زباله صفر» رسید؟
مرحله‌ بعدی، توقف کامل خرید محصولات بسته‌بندی شده بود.  او سبد خرید و ظرف‌های خودش را به فروشگاه‌ها می‌برد و موادغذایی باز و بدون بسته‌بندی تهیه می‌کرد و در ظروف شیشه‌ای جا می‌داد. به‌زودی کابینت‌های خانه او پر از ظروف شیشه‌‌ای شد. او خرید لباس‌های نو را متوقف و فقط محصولات دست‌دوم خریداری کرد. او تمام وسایل شخصی و مواد نظافتی‌اش را خودش تولید می‌کرد. در ضمن کم‌کم تمام لباس‌های اضافه و وسایلی را که نیاز نداشت، فروخت یا بخشید.  اما از همه مهم‌تر، او شروع به برنامه‌ریزی کرد تا بتواند از موقعیت‌های مختلف «زباله‌ساز» پرهیز کند: نی داخل لیوان نوشیدنی؟ نه متشکرم. کیسه‌ پلاستیکی در فروشگاه‌ها؟ نه متشکرم.  رسیدهای خرید؟ نه متشکرم.
این تحولات حدود یک‌سال طول کشید و زحمت زیادی لازم داشت. سخت‌ترین قسمت آن، این بود: او زندگی خود را زیر ذره‌بین قرار داد تا بتواند ارزش‌هایش را با رفتارش هماهنگ‌تر کند. به‌تدریج که او تغییرات را می‌پذیرفت، کارها آسان‌تر و لذتبخش‌تر می‌شدند.  لاورِن امروز به زندگی «بدون زباله» دست یافته است. به گفته‌ خودش: من بیشتر از قبل پس‌انداز می‌کنم. چراکه دیگر چیزهای گرانقیمت و به‌درد نخور نمی‌خرم. همیشه از قبل می‌دانم چه‌چیزی قرار است بخرم و فهرست خرید تهیه می‌کنم. در ضمن موادغذایی را به‌صورت عمده خریداری می‌کنم، در نتیجه پول اضافه برای بسته‌بندی نمی‌پردازم. لباس نو نمی‌خرم و لباس‌هایم را با قیمت‌های خیلی پایین‌تر به‌صورت دست دوم تهیه می‌کنم.    من غذای سالم‌تر و بهتری می‌خورم. چون غذاهای بسته‌بندی‌شده نمی‌خورم، انتخاب‌های ناسالم من محدود هستند.  در عوض من، مقدار زیادی میوه‌ و سبزیجات ارگانیک، غله‌ سبوس‌دار و موادغذایی محلی می‌خورم. بازارهای محلی کشاورزان محصولات بدون بسته‌بندی عالی‌ای ارایه می‌کنند.
  من خوشحال‌تر از قبل هستم. قبل از این‌که شیوه‌ زندگی‌ام را به «زباله صفر» تغییر دهم، نامنظم بودم و گاه و بیگاه یخچالم خالی بود یا باید آخر وقت در سوپرمارکت‌ها دنبال آذوقه می‌گشتم. اما الان روزهای هفته‌ من فرق می‌کند.  فقط یک‌بار در هفته به فروشگاه می‌روم و همه‌ آنچه می‌خواهم را خریداری می‌کنم. این یکبار خرید هفتگی فقط مربوط به غذا نیست بلکه محصولات بهداشتی و آرایشی را هم شامل می‌شود. چراکه همه‌ محصولاتی که استفاده می‌کنم را به‌راحتی می‌توانم با مواد اولیه‌ روزمره و ساده تولید کنم. این نه‌تنها ساده‌تر و بی‌استرس‌تر است، بلکه سالم‌تر هم هست، چراکه از شر مواد شیمیایی سمی خلاص هستم!  هرگز به این فکر نکرده بودم که حرکت آگاهانه به‌سوی حذف زباله از زندگی می‌تواند به بالارفتن کیفیت زندگی‌ام منجر شود.  پیش‌ترها فکر می‌کردم، تنها معنای این‌کار این است که زباله تولید نکنم. اما تجربیات من که در وبلاگم می‌نوشتم، باعث شد با آدم‌هایی که دغدغه‌ مشابهی داشتند آشنا شوم و دوستان زیادی پیدا کنم.
لینک وبلاگ لاورِن سینگر:
http: //www. trashisfortossers. com
«گسترش سواد اکولوژیک» يك صفحه اجتماعي در گوگل‌پلاس است كه مطلب فوق از آن استخراج شده و به همکاری همه‌ شهروندان نیازمند است. شما مي‌توانيد با مراجعه به اين صفحه سواد اکولوژیک (یا سواد محیطی) خود را افزايش دهيد. با توجه به روند گسترده تخریب چرخه‌های طبیعت از سوی انسان که هستی ما و فرزندان ما و بسیاری از موجودات زنده‌ دیگر را تهدید می‌کند، آموزش سواد اکولوژیک از مهم‌ترین نیازهای جامعه بشری به‌شمار می‌رود.


تعداد بازدید :  226