شهروند| بررسی و تدوین سیاستهای کلی انتخابات که پیشنویس آن توسط رهبری معظم انقلاب به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شده است، همچنان در دستورکار مجمع قرار دارد در همین زمینه یکی از بندهای مهم سیاست کلی انتخابات، قانونمندشدن لیستهای انتخاباتی بود که با توجه به قانونمندشدن لیستهای انتخاباتی در مجمع احتمال تصویب رأی دادن به لیستهای انتخاباتی به جای افراد در انتخابات مجلس در دستور کار مجمع تشخیص قرار گرفت، این تصمیم مجمع با واکنشهای متفاوتی در میان سیاسیون مواجه شده است. حسن لاسجردی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در اینباره میگوید: لیستی شدن انتخابات میتواند هزینههای اجتماعی و مالی انتخابات را کاهش دهد ضمن اینکه درنهایت برنامهمحوری را جایگزین چهرهمحوری خواهد کرد.
در ادامه تدوین سیاستهای کلی انتخابات برخی منابع از احتمال گنجاندن بندی برای فهرستی شدن انتخابات خبر دادهاند به اعتقاد شما فهرستی شدن انتخابات چه تغییری در سیمای انتخاباتی کشور به وجود میآورد؟
فکر میکنم آنچه درباره لیستی شدن انتخابات مطرح میشود و مجمع به دنبال تحقق آن است کاهش هزینههای مالی و سیاسی انتخابات است. آنچه در انتخاباتهای گذشته برداشت کردیم این بود که با فهرستی شدن انتخابات میتوان هزینههای متعدد را کاهش داد. ما پیش از این یک نابسامانی در بحث گروهها و تشکلها داشتیم که باعث میشد پرت هزینههای ما زیاد باشد و با فهرستی کردن انتخابات شاید بتوانیم بعضی از این مسائل را حل کنیم.
نکته دوم این است که در بسیاری از کشورهایی که فهرستها منشأ و مرجع انتخابات هستند شمارش آراء بسیار راحتتر است و معلوم است در این فهرستها چه افرادی با چه گرایشهایی انتخاب میشوند. به همین دلیل یکی از دلایل مهم فهرستی برگزار کردن انتخابات، آسانی شمارش آراء و اطمینان از شمارش آراء است.
نکته سومی که در این میان حايز اهمیت است این است که وقتی احزاب و گروهها زمینه تهیه یک جمع بزرگ را فراهم کنند به مرور چهره محوری به سمت برنامه محوری سوق پیدا خواهد کرد به این معنا که گروههای سیاسی که در پی تهیه لیست هستند با توجه به بلوغی که در انتخاباتهای مختلف با آن مواجه هستیم و نیز رقابتی که در میان لیستها وجود دارد به این موضوع توجه خواهند کرد که برنامههای مدونتری نسبت به رقیب ارایه کرده تا در انتخاباتهای بعدی بتوانند از برنامههای پیشین و عمل به آن دفاع کنند.
اما برخی از سیاسیون هم به جهاتی جزو منتقدان این شیوه برگزاری انتخابات هستند، به اعتقاد شما این شیوه چه معایبی میتواند در نظام انتخاباتی ما داشته باشد؟
یکی از ایرادهایی که میتوان به این شیوه انتخاباتی گرفت این است که بسیاری از افراد توانمند به لحاظ مدیریتی ممکن است در گرایشات سیاسی و جناحی نگنجند و در نتیجه نتوانند در این فهرستها قرار بگیرند و جامعه از خدمات و نظرات این افراد محروم شود. یکی دیگر از معایبی که به این شیوه انتخاباتی وارد است هم این است که خرده گروههای سیاسی به مرور حذف میشوند و گروههای بزرگتر در انتخابات سیطره پیدا میکنند و تنوعی را که اکنون در میان کاندیداها مشاهده میکنیم دیگر شاهد نخواهیم بود. اما در مجموع به نظر میرسد لیستی شدن انتخابات به سود کاهش هزینههای مالی و اجتماعی جامعه خواهد بود.
فکر نمیکنید مجمع تشخیص مصلحت نظام در تدوین سیاستهای کلی انتخابات به دنبال فراهم کردن زمینه برای پیدایش احزاب بزرگ و فعال است؟
راستش من فکر نمیکنم در مجمع به دنبال این موضوع باشند اما فکر میکنم این نتیجه طبیعی سیاستهای مصوب مجمع خواهد بود. وقتی شما موضوع لیستها را پیش بکشید و همه رقابتها و بگومگوها بر سر شکلگیری لیست انجام شود در نتیجه آنچه مهمتر از موضوع لیست باشد این است که وقتی تجربه این نوع انتخابات بیشتر شود بحث برنامهها پررنگ میشود و در هر صورت آینده این نگاه ما را به آن سمتی که شما گفتید سوق خواهد داد.
در تدوین سیاستهای کلی انتخابات در مجمع تشخیص مصلحت نظام گاهاً مصوباتی داشتهایم که نزدیک به متن قانون اساسی بودهاند، مثل ممنوعیت نیروهای مسلح از دخالت در جناحبندیهای سیاسی و انتخابات، به نظر شما چه لزومی دارد که عین قوانین مجددا در مجمع تصویب شوند؟
وقتی مجمع یا هر نهاد قانونگذاری قرار باشد قوانینی درباره موضوعی مشخص تصویب کند مجموعه لوایح و قوانین مرتبط را مجددا مرور میکند تا از هر سوء برداشت یا تفسیر جلوگیری کند. بنابراین فکر میکنم حالا که بحث تدوین سیاستهای کلی انتخابات مجددا مطرح شده است مجمع میخواهد محکمکاری کند و یکبار دیگر بر قانون اساسی صحه بگذارد.