شهروند| رضایت 2خانواده طناب اعدام را قیچی کرد. پسر جوانی که در 20سالگی مرتکب 2قتل شده بوده بعد از 13سال از قصاص بخشیده شد. همهچیز از آن روز سیاهی آغاز شد که با برادرش نقشه سرقت طراحی کردند، اسلحه خریدند و تصور نمیکردند در مخمصه فرار، پا به دنیای قاتلان هم بگذارند.
3 شلیک مرگبار
یک اسلحه 3جنایت را رقم زد. قتلهایی که به واسطه سرقتهای 2برادر رخ داد در آخر با مرگ یکی از برادران پایان یافت. 13سال پیش بود که 2برادر جوان برای پول درآوردن راه سرقت و زورگیری را در پیش گرفتند. میخواستند بدون زحمت پولدار شوند و هرگز نمیدانستند در این مسیر چه حوادثی در انتظارشان نشسته است. مسیری که راهشان را از یکدیگر جدا کرد و در نهایت برادر 20ساله با برچسب قاتل سالها پشت میلههای زندان قرار گرفت.
قتل اول
27بهمن سال 80 وقتی ماموران گشت در محدوده میدان قیام با 2سرنشین مرموز یک موتورسیکلت روبهرو شدند، ماجرایی جنایی کلید خورد. مردان موتورسوار با دیدن ماموران پا به فرار گذاشتند و همین موضوع کافی بود تا عملیات تعقیب و گریز پلیسی آغاز شود. دستور ایست پلیسی صادر شد اما مردان فراری حاضر به تسلیم شدن نبودند تا اینکه در یک لحظه با خودروی پلیس برخورد کردند و نقش برزمین شدند اما این پایان فرار آنها نبود. اسلحهشان را بیرون کشیدند و با پای پیاده از مهلکه گریختند تا اینکه راننده یک موتورسیکلت به کمک ماموران آمد. تعقیبوگریز پلیسی اینبار به نتیجه رسید و 2مرد تبهکار در کوچهای خلوت در بنبست قرار گرفتند. چنددقیقه بعد صدای شلیک گلوله سکوت کوچه را شکست. مردان فراری با شلیک گلوله به سمت راننده موتورسیکلت وحشت به راه انداختند و با تهدید از صحنه جنایتشان گریختند. با اعلام این خبر به پلیس جنایی پایتخت، تیمی از کارآگاهان به محل حادثه اعزام شدند. بررسیهای اولیه نشان میداد مرد موتورسوار که برای کمک به ماموران پا به صحنه درگیری گذاشته با شلیک سارقان به قتل رسیده است.
قتل دوم و سوم
تحقیقات برای دستگیری این سارقان خشن ادامه داشت تا اینکه مرد میانسالی برای شکایت از پسرش به کلانتری رفت. ادعاهای این پدر باعث شد راز جنایتی هولناک برملا شود رازی که در پی آن 2قتل دیگر هم موشکافی شد. این مرد به ماموران گفت: «از مدتی پیش متوجه شدم 2پسرم اسلحه خریدهاند. همیشه از اینکه به واسطه اسلحه حادثهای برایشان رخ دهد، وحشت داشتم تا اینکه دیشب یکی از پسرانم به خانه برنگشت و این در حالی است که میدانستم ظهر دیروز آنها با هم درگیر شدهاند. میترسم بلایی سرش آمده باشد. با شکایت این مرد، پسر 20ساله او به دادسرا احضار شد تا اینکه با آغاز بازجوییها راز 3قتل هولناک با اسلحه آنها برملا شد. او در اعترافاتش گفت: «با برادرم نقشه سرقت و کیفقاپی طراحی کرده بودیم. میخواستیم بدون دردسر پولدار شویم، در جریان همین سرقتها تصمیم گرفتیم اسلحه بخریم تا اگر در موقعیت دستگیری قرار گرفتیم با تهدید از خودمان دفاع کنیم اما آن چیزی که میخواستیم نشد. اسلحه برایمان مصیبت آورد. اولینبار وقتی در رصد ماموران قرار گرفتیم دست به اسلحه بردیم، اسلحه دست من بود و به سمت مردی که با ماموران همراه شده بود شلیک کردم. بعد از آن متواری شدیم و نمیدانم که او زنده است یا نه. چند روز بعد متوجه شدم برادرم اسلحه را برداشته و تنهایی از خانه بیرون رفته است. وقتی برگشت ماجرایی هولناک را برایم بازگو کرد. با اسلحه به زورگیری رفته بود اما در جریان سرقتش مردی را به قتل رسانده بود. همین موضوع باعث اختلاف من و برادرم شد. با هم درگیر شدیم و من به سمتش شلیک کردم. ترسیده بودم و برای اینکه خانوادهام متوجه ماجرا نشوند جسدش را به سمت بزرگراه آزادگان بردم و در یک بیابان آتش زدم.»
13سال بعد
با اعترافات این پسر جوان کارآگاهان متوجه شدند جنایتی که در 27 بهمنماه در میدان قیام رخ داده بود هم مربوط به این پرونده است. با شکایت خانواده موتورسوار مقتول و پدرش، این پسر جوان راهی زندان شد. ندامتگاهی که سالها همراه با کابوس مرگ برایش سپری شد، حالا بعد از 13سال که دهه سوم زندگیاش را در زندان سپری کرده با رضایت اولیای دم مقتولان طعم آزادی را میچشد. این پسر جوان ابتدا با رضایت پدرش و سپس پسر جوان مرد موتورسوار که در زمان قتل پدرش تنها 8سال داشت از قصاص رهایی یافت.