[ شهروند] اگر در 15 فروردینماه 1320 پروین یا همان رخشنده اعتصامی خودمان در 35 سالگی از دنیا نمیرفت، امروز باید صدوهفدهمین سالروز تولد این شاعر بزرگ را جشن میگرفتیم. شاعری تبریزی متولد ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ با تخلص پروین که یکی از قلههای شعر و ادبیات معاصر ایران به شمار میآید. او که بیشتر بهدلیل به کار بردن سبک شعری مناظره در شعرهایش معروف است، با مضامین و معانی شعرهایش درباره دلبستگی عمیق به پدر، روحیه ظلمستیزی و مخالفت با ستم و ستمگران و البته حمایت از حقوق زنان و ابراز همدلی و همدردی با محرومان و ستمدیدگان جامعه «مشهورترین شاعره ایران» به شمار میآید. پروین که در بیستوهشتسالگی ازدواج کرد؛ اما، به خاطرِ اختلافِ فکری با همسرش پس از چندی از او جدا شد. یگانه اثرِ چاپشده از او دیوانِ اشعارش است که دارای ۶۰۶ شعر شامل اشعاری در قالبهای مثنوی، قطعه و قصیده است. این شاعر 117 سال پیش در چنین روزی چشم به دنیا گشوده است. اشعار او از مناظر مختلفی مورد توجه قرار گرفته که یکی از مهمترینهایش فراغت اشعار پروین اعتصامی از جنسیت یا به عبارت بهتر زنانه یا مردانه بودن است؛ یا همانگونه که سعید حمیدیان در کتاب «در طریق ادب: از فردوسی تا نیما» گفته: «عشق و ستایش جمال در اشعار پروین راه ندارد و بهطور کلی در اشعار او اثری از ظرافت روح زنان به چشم نمیخورد و معلوم نیست این همه صبغه مردوارگی را در اشعار پروین چگونه باید توجیه کرد.»
رخشنده اعتصامی معروف به پروین اعتصامی شاعر در ۲۵ اسفندماه ۱۲۸۵ در تبریز متولد شد و در ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ در ۳۴سالگی بر اثر بیماری حصبه درگذشت. او از کودکی فارسی، انگلیسی و عربی را نزد پدرش آموخت و از همان کودکی زیر نظر استادانی مثل دهخدا و ملکالشعرا بهار سرودن شعر را آغاز کرد. اعتصامی شعرهایش را در حضور چهرههایی مانند علیاکبر دهخدا، ملکالشعرا بهار، عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی و نصرالله تقوی که از دوستان یوسف اعتصامی، پدر او بودند و گاهی اوقات به خانه او میآمدند، میخواند و مورد تشویق آنها قرار میگرفت.
از ستایش تا انکار
سعید حمیدیان عقیده دارد که چند دیدگاه نسبت به شعر پروین وجود دارد؛ «گروهی در ستایش شأن شعر و اخلاقش از هیچ مبالغتی فروگذار نکردهاند، گروهی دیگر در عین اذعان به بلندی جایگاه شاعریاش از جهت کهنگرایی مفرط او و دوریاش از زبان زمان، قوالب جدید و خواست و نیاز عصر و نیز عواطف و روحیات و زبان زنانه بر او تاختهاند و حتی معدودی افراد دیگر از بیخ منکر شاعری او و وجود پروین شاعر شده و کل دیوان موجود را به استثنای چند قطعه شعر نازلقدر، از کسانی دیگر همچون دهخدا دانستهاند و بدین سان او را در شمار سارقان متشاعر قلمداد کردهاند. استدلالهای اینگونه افراد بر حول این محور متمرکز است که سرودن اشعاری از این تراز نیاز به دانشی وسیع در ادب کهن، ممارستی زایدالوصف در سخنسرایی و نیز چنتهای عظیم و مالامال از تجارب حیات دارد و چگونه ممکن است که این مزایا برای زنی جوان آنهم با شرایط زنان عصر پروین و برای کسی با تحصیلات ناچیز و در عمری بس کوتاه دست داده باشد؟ پس نه شگفت اگر اعجاب همگانی در باب چنین اعجوبهای برای عدهای دستموزه انکار و ایراد اتهام شود.»
مضامین پروین
حمیدیان نوشته: «عمده مضامین پروین اینهاست: فقر و توانگری، ستم شاه و اغنیا، درد یتیمی و وضع طفل فقیر در میان اطفال توانگران، خامی و بیتجربگی در برابر پختگی و کارآزمودگی، ستایش خرد و علم و فرهنگ، قضا و قدر، کوشش و تکیه بر عمل خود، فضیلت درویشی و قناعت، مضامین عارفانه، مذمت غرور، حکمت خداوندی، ضعف و پیری، ناپایداری جهان، وجوب مکافات در جهان و سوانح و احوال خود شاعر. البته دسته اخیر یعنی اشعاری که دلالت بر زندگی خود شاعر یا برخی رویدادهای زمان دارد، در برابر سایر موضوعات در اقلیت است، همچون شعر در سوگ پدر، شعر برای سنگ مزار، مراسم فارغالتحصیلی از مدرسه دخترانه آمریکایی تهران، شکوهای کوتاه از بیحاصلی زندگی خویش، پاسخی در دو بیت به آنان که پروین را مرد خوانده بودند و سرانجام شعری به مناسبت کشف حجاب در سال ۱۳۱۴. در واقع یکی از سوژههای غالب در اشعار او جبرگرایی و تسلیم به سرنوشت است.
چپ یا راست؟!
مضامین سیاسی یا سیاسیگونه یکی از فراوانترین و مشهورترین موضوعات در دیوان پروین است؛ برای مثال «صاعقه ما ستم اغنیاست»، «گرگ و شبان»، «ای رنجبر»، «گنج ایمن»، «مناظره» و «نامه به نوشیروان». تندترین اشعار سیاسی او را باید آنهایی دانست که بهطور مستقیم و صریح از پادشاه نقد میکند: «روزی گذشت پادشهی از گذرگهی/ فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست» و «روز شکار پیرزنی با قباد گفت/ کز آتش فساد تو جز دود آه نیست».
اشعار سیاسی پروین در مجموع فاقد ویژگی و تعیین زمانی است و آنها را باید نقطه مقابل اشعار عصر مشروطیت و حولوحوش آن دانست. به گمان اینجانب غلیظترین شعر سیاسی پروین، شعری است با ردیف «ای رنجبر» به مطلع: «تا به کی جان کندن اندر آفتاب ای رنجبر؟/ ریختن از بهر نان از چهره آب، ای رنجبر؟» شاید سوژههایی از این دست و به ویژه همین شعر، برخی گروههای سیاسی بهویژه چپروان را بر آن داشته تا «علیالرسم فی امثالها» پروین را به خود منتسب کنند، آن هم کسی که به شهادت زندگیاش اهل گوشهگیری بود و کمتر با دیگران مخالطت و معاشرت میکرد.»
بر اساس این مقاله، پروین به لحاظ مضامین بیشترین تاثیر را از کسانی چون ناصرخسرو، سعدی (به ویژه گلستان و قصاید حکمی و اخلاقی او)، سنایی (از لحاظ تمثیلات و مضامین حکمی و عرفانی)، مولانا (بیشتر از حیث اخذ قالب حکایات تمثیلی)، حافظ (علاوهبر چند مورد استقبال، بیشتر در جزئیات کاربردها و تعابیر شاعرانه) و دهخدا (بهویژه از نظر واژهها و استعمالات کهن فارسی) گرفته است.