دیگر خیلی عادی است که مثلا دو خانم در مکالمات روزمرهشان بگویند، بیا فردا یک سر برویم باغ! اما نه از آن باغهای سیزدهبهدر و پیکنیک رفتن. باغی نه خیلی دور نه خیلی نزدیک. هر چند پر دار و درخت، اما سردرگم در هیاهوی جمعیت و ویترینهای کیف و کفش.
باغ سپهسالار؛ جایی که در گذشته دوری که به دوران قاجار میرسد و متعلق به سالها قبل است، واقعا باغ بزرگ و باصفایی بوده، آن هم متعلق به یک نفر. این باغ متعلق به میرزا حسینخان سپهسالار قزوینی، صدراعظم ناصرالدین شاه بوده است، اما حالا نه از آن خدموحشم خبری است و نه از باغ شخصی.
باغ سپهسالارِ تهران یا همان خیابان صف این روزها در آستانه نوروز پاتوق مشتریهای کیفوکفش است، البته مشتریهای زنانه کیفوکفش. برای همین اگر بگوییم اینجا بیشک یکی از پاتوقهای دلچسب بسیاری از خانمهای تهران است، اشتباه نکردهایم. آنقدر که حالا به جرأت میتوان گفت بیشتر خانمهایی که ساکن تهران و حتی شهرهای نزدیک آن هستند، دستکم برای یک بار گذرشان به این باغِ قاجاری و البته غرق در ویترین کیفوکفشهای چرم افتاده است.
سالها قبل بود که شهرداری تهران در یک اقدام جالب، تمام این خیابان را به یک پیاده راه بزرگ تبدیل کرد. جایی که شهروندان و مخصوصا خانمها به راحتی و بدون مزاحمت وسیلههای نقلیه میتوانند خریدهایشان را انجام دهند و حتی از یک پیادهروی بهاصطلاح تماشاگرانه هم لذت ببرند. میدانید که تماشای خشکوخالی ویترینها هم برای خانمها لذتبخش و دلنشین است و از همه مهمتر یک سرگرمی ناب محسوب میشود! حالا اگر به سرتان زد که در این آخرین عصرهای زمستانی و در آستانه نوروز سری به اینجا بزنید، خیلی راحت میتوانید با استفاده از متروی خط یک به این راسته پرطرفدار برسید. کافی است از هر نقطهای خودتان را به یکی از ایستگاههای بهارستان یا سعدی برسانید و از آنجا هم با یک پیادهروی چند دقیقهای وارد باغ سپهسالار شوید.
شاید در نگاه اول، دیدن این همه مغازه کیفوکفش زنانه در کنار هم کمی عجیب باشد، اما ماجرا زمانی عجیبتر میشود که متوجه میشوید تمام کردن این خیابان، خودش یک ساعتی وقت لازم دارد برای دیدن تمام مغازهها و پاساژهای کفشفروشی، اما نه نگران شوید و نه عجله داشته باشید. اینجا فکر همه چیز را کردهاند تا چشم کار میکند، مبلمان شهری درست وسط پیادهراه و به فاصله کمی از هم تعبیه شده است. به طوری که میتوانید به ازای چند دقیقه پیادهروی کمی استراحت کنید.
در روزهایی غیر از ماه مبارک رمضان و همچنین این روزها بعد از افطار، وقتی به وسطهای این بورس کیفوکفش میرسید، معمولا یک بوی خوش پیاز داغ و آش رشته و آش جو به مشامتان میرسد. با احساس این بو، اشتباه نکنید این عطر و بوی غذای همسایه نیست، بلکه یکی از قدیمیترین آشفروشیهای تهران است که طعم فراموش نشدنی آشهایش بهانهای میشود برای خستگی درکردن خانمهای محترم!
حالا که درباره این روزها صحبت میکنیم، بهتر است بگوییم بعد از افطار و چشیدن طعم و لذت معنوی روزهداری، وقتی در این خیابان تاریخی قدم میزنید، دکههای بزرگ و کوچک خوراکی و آبمیوه و بستنی و ذرت مکزیکی و.... هم تا دلتان بخواهد یافت میشود؛ طوری که انگار همه چیز دستبهدست هم میدهد تا قدم زدن طولانیترین بورس خرید کیفوکفش پایتخت، آنقدرها هم خشک و خالی نباشد. خلاصه که اینجا همه چیز برای خرید، تماشا و البته یک پیادهروی زنانه آماده است.
شاید شما هم تمایل داشته باشید که بعد از افطار، طعم خرید کفش، آن هم در یک باغ به یادگار مانده از دوران قاجاری با چاشنی خوراکیهای گرم را در این روزهای سرد باقیمانده از سال، از دست ندهید.