هرگونه شرایط اضطراری، چه فاجعه طبیعی چه درگیریهای مسلحانه، غالبا به جدایی کودکان از خانواده و اقوام - در شلوغیها و تلاش برای زنده ماندن و فرار کردن - منجر میشود. در بحرانهای بشری مانند شرایط هائیتی پس از زلزله ژانویه 2010، هزاران کودک گم شده یا خانواده خود را از دست دادند. هر چه زمان جدایی از خانواده طولانیتر باشد، شناسایی آنها مشکلتر خواهد بود و خطر روبهرو شدن کودکان با خشونت، سوءاستفاده جنسی و اقتصادی، سوءاستفاده و قاچاق بیشتر میشود.
طی بحرانها، کودکان میخواهند کنار خانواده باشند. تجربه نشان داده که خانواده و بستگان غالب کودکانی که گم میشوند، مایلند آنان را یافته و از آنها مراقبت کنند، به همین دلیل، یونیسف تلاش میکند کودکان تنها یا جدا افتاده از خانواده را حمایت کرده و در اولین فرصت ممکن به کمک مسئولان آنها را به آغوش خانواده برگردانند. اگر برای مراقبتهای موقت، ترتیبات خاصی لازم باشد، یونیسف به طریقی این کار را انجام میدهد که کودکان در کنار اقوام و دوستان نزدیک باشند تا از ایمنی و سلامت آنها اطمینان حاصل شود.
بهطور معمول، قرار دادن کودکان در محیطهای اجتماعی به اقامت دایمی در کنار خانوادهای دیگر ترجیح داده میشود تا کودک رفتارهای اجتماعی و اجتماعی شدن را بیاموزد و احساس تنهایی و جداافتادگی نکند. در شرایط بحرانی، مراقبتهای طولانی مدت و ثابت ازجمله فرزندخواندگی به هیچوجه توصیه نمیشود.
برای ممانعت از جدایی کودکان از خانوادهها در شرایط بحرانی بهویژه در کشورهایی که مستعد بحرانی شدن هستند، یونیسف بهطور فعال با دولتها همکاری میکند و در طول دوران بحران نیز از خانوادههای آسیب پذیر برای دستیابی به امکانات و خدمات اصلی و حیاتی تلاش کرده و تا جایی که به واقع ضروری نباشد، از فرستادن کودکان به محیط اقامتی دایمی پرهیز میکند. کودکان از مراقبتهای پزشکی در بیمارستانها بهره میبرند و تا زمانی که خانوادههایشان پیدا شده و به آنها بپیوندند، از آنها نگهداری میشود.
عدالت برای کودکان
کودکان با سیستم قانونی بهعنوان قربانی یا شاهد مواجه میشوند زیرا یا خلاف کرده و با قانون درگیرند یا برای ترتیبات سرپرستی در فرآیند قانونی درگیر میشوند.
در جایی که بازداشت کردن باید بهعنوان آخرین چاره برای مدت کوتاهی انجام شود، کودکان مظنون یا متهم به فعالیت غیرقانونی غالبا زندانی میشوند. آنها به دلایل متفاوت به زندان میروند، زیرا یکی از والدین بازداشت شده خود را همراهی میکردند یا در کشور دیگری به دنبال پناهندگی بودند، برای ولگردی، گدایی، فرار از مدرسه، برای فرار از خانه و سوءاستفاده خانگی یا برای دلایلی چون نژاد، مذهب، ملیت، قومیتگرایی یا دیدگاههای سیاسی.
یونیسف تخمین میزند که بیش از یکمیلیون کودک در سراسر جهان از طریق مسئولان قضایی از آزادی محروم شده اند. بسیاری از سیستمهای عدالت و قضا به دلیل نبود منابع یا میل سیاسی، فاقد قوانین حمایتی ویژه کودکان هستند و برای رشد کودکان و تقویت بازپروری و بازگشت آنان به جامعه، خدماتی وجود ندارد.
در زندان، کودکان از خشونتهای زیادی رنج میبرند – ممکن است با بزرگسالان در یک بازداشتگاه باشند – و در معرض آزار، شکنجه و سوءاستفاده فیزیکی و احساسی قرار میگیرند. عرفهای قانونی، اجتماعی، فرهنگی و قوانین و الزامات نیز ممکن است مسأله عدالت را برای کودکان پیچیدهتر کند. عدالت به گونهای طراحی شده است تا تمام کودکان در رابطه با سیستم قضایی از مواهب آن بهره مند شوند و اطمینان حاصل شود که به همه کودکان خدمات بهتر داده شده و از آنها حمایت میشود. یونیسف همه بخشهای سیستم حمایت از کودکان ازجمله سازوکار حقوقی برای ارایه بهترین خدمات به کودکان را تقویت میکند و از روشهای جایگزین زندان مانند ایجاد سرگرمی، شرکت در کلاسهای آموزشی و انجام خدمات اجتماعی برای مدت معین حمایت میکند.
آموزش پلیس، بازرسان، قضات، وکلا، کارکنان خدمات اجتماعی، متخصصان بهداشت برای حمایت موثر از کودکان در رابطه با سیستم قضایی از موارد ضروری است. گزارش یونیسف نشان میدهد در کشورهای در حال توسعه، حدود 80درصد از پروندههای مربوط به کودکان توسط نظام قضایی سنتی یا معمولی رسیدگی میشود. یونیسف از دادگاههای ویژه کودکان و فرآیندهای پلیسی که توجه ویژهای به حقوق کودکان دارند و با کنوانسیون حقوق کودک و دیگر استانداردهای بینالمللی و خط مشیها و قوانین آن سازگارند، حمایت
میکند.