شهروند| «من قاتل هستم»، تنها جمله پسر جوانی بود که دوستش را به قتل رساند و بعد از 26 روز فرار، خودش را به پلیس معرفی کرد. این در حالی است که تحقیقات پرونده نشان می‌دهد این قاتل 30 ساله، سال‌ها قبل به دلیل مشکلات روانی از سربازی معاف شده تا این‌که در خشمی آنی پا به دنیای جنایتکاران گذاشت.
یک لحظه اشتباه
وقتی 2 دوست قدیمی برای حل اختلاف‌های‌شان با یکدیگر به باغی مسکونی در کن رفتند، هیچ‌کس تصور نمی‌کرد پایان این شب‌نشینی با قتل یکی از آنها رقم بخورد. عقربه‌ها ساعت 30: 11 دقیقه شامگاه
5 بهمن‌ماه را نشان می‌داد که علیرضا و مهدی وارد باغ کن شدند. هنوز چند دقیقه از حضورشان نگذشته بود که ناگهان صدای فریاد‌های علیرضا در طبقه همکف خانه‌باغ‌شان به گوش رسید. پدر و مادر این پسر در حالی که وحشت کرده بودند، برای رازگشایی از فریاد‌های پسرشان به سمت صدا دویدند. علیرضا غرق در خون روی زمین افتاده بود و مهدی از خانه آنها متواری شد. پسر جوان خانواده، خیلی زود برای مداوا به بیمارستان منتقل شد و همزمان با حضور ماموران کلانتری 142 کن در این خانه‌باغ واقع در خیابان کوهسار، پرونده‌ای با موضوع درگیری برای متهم فراری تشکیل شد.
اما این همه ماجرا نبود و علیرضا پس از 24 ساعت دست و پنجه نرم کردن با مرگ، روی تخت بیمارستان جان سپرد. با مرگ این پسر جوان، ورق ماجرا برگشت و مهدی که تا آن لحظه متهم به درگیری و چاقوکشی بود، پا به دنیای قاتلان گذاشت. با تشکیل پرونده، مقدماتی با موضوع «قتل عمد» و به دستور قاضی حسین‌پور، بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار کارآگاهان ویژه قتل پلیس آگاهی قرار گرفت.
قاتل، خودرو‌اش را جا گذاشت
کارآگاهان در گام نخست تحقیقات‌شان با مراجعه به محل سکونت مقتول دریافتند که شب حادثه علیرضا به همراه یکی از دوستانش به نام «مهدی» به داخل باغ آمده که ناگهان با یکدیگر درگیر شده و مهدی با زدن ضربه چاقو به گردن علیرضا، از محل متواری شده است. همین ادعا کافی بود تا کارآگاهان برای تکمیل تحقیقات جنایی، اطراف خانه‌باغ را تحت بررسی قرار دهند تا این‌که با جست و جوی اطراف باغ، خودرو پژو 405 قرمز مهدی کشف شد.
من یک قاتل هستم
با توجه به شواهد و دلایل به دست آمده که نشان از ارتکاب جنایت توسط «مهدی» داشت، کارآگاهان بلافلاصله به محل زندگی او در نزدیکی محل وقوع جنایت رفتند اما متهم از خانه‌شان هم گریخته بود. در حالی که ماموران به دنبال ردپای این قاتل فراری بودند، 26 روز پس از جنایت، دوست پشیمان در حالی که تمام شب‌ها و روزهایش را با عذاب وجدان سپری کرده بود، پا به اداره پلیس آگاهی گذاشت و گفت: «من قاتل علیرضا هستم.» اعترافات این قاتل جوان کافی بود تا راز این جنایت مرگبار برملا شود. مهدی در رابطه با شب حادثه به کارآگاهان گفت: «از چندی پیش با علیرضا بر سر برخی موضوعات شخصی اختلاف پیدا کرده بودم و به همین علت از من دعوت کرد تا برای صحبت به باغ آنها بروم. شب حادثه به داخل باغ رفته و در حال صحبت کردن بودیم که در یک لحظه صحبت‌های‌مان به درگیری فیزیکی کشیده شد و من هم با چاقو، ضربه‌ای به گردن علیرضا زده و از خانه‌شان فرار کردم.»
قاتل از سربازی معاف شده بود
تحقیقات نشان می داد متهم در سال 1386 و با تشخیص کمیسیون نظام پزشکی سازمان نظام وظیفه عمومی و به خاطر بیماری روحی – روانی از خدمت
زیر پرچم معاف شده بود.