سربازانى كه در بيمارستان مىمردند، شبانه دفن مىشدند. در بيشتر موارد حداقل در يادداشت كردن نام يا شماره شناسايى آنها توجه زيادى مىشد كه البته عملاً در كاستيليون غيرممكن بود. تمام شهرهاى لمباردى با افتخار و غرور، تعداد مجروحانى را كه به آنها سپرده شده بودند، اعلام كرده و از گوشزد كردن سهمشان از مجروحان احساس غرور مىكردند. در برگامو و رمونا، تشريفات كمكرسانى، خيلى خوب سازماندهى شده بود. جمعيتهاى كمكرسانى توسط بانوان و كميتههاى امداد يارى مىشدند كه توجه قابل ستايشى به بيماران ابراز مىداشتند. در يكى از بيمارستانهاى كرمونا، يك دكتر ايتاليايى گفته بود: « ما چيزهاى خوب را براى دوستانمان در ارتش متحد نگه مىداريم و ملزومات ساده را به دشمنانمان مىدهيم، در صورتى كه بميرند خيلى بدتر از اين نصيبشان مىشود.» و براى توجيه اين سخنان بىرحمانه افزود كه از سربازان ايتاليايى كه از ورونا و مانتوآ برگشته بودند، شنيده است كه اتريشىها مجروحان فرانكو ساردينى را رها كردند تا بر اثر بىتوجهى بميرند.
ادامه دارد...