اسدالله علم، وزیر دربار و از نزدیکترین چهرهها به محمدرضا شاه، تنها رجل سیاسی دوران پهلوی دوم است که خاطرات خود از ١٠ سال همنشینی نزدیک با شخص شاه و خاندان پهلوی را مکتوب کرده است. این تقریرات در ٧ جلد تحت عنوان «یادداشتهای علم» به چاپ رسیدهاند و ما در این ستون به تناوب این یادداشتها را مرور میکنیم.
ولیعهد و مسئله زن
همین طور که از کاخ خارج میشدم، پیشخدمت مخصوص دویدند و گفتند که اعلیحضرت احضار فرمودند. جای تعجب شد. برگشتم. فرمودند: «چند دقیقه بیکار بودم میخواستم با تو صحبت کنم. میدانی که حالا علیاحضرت شهبانو اصرار دارند که برای ولیعهد، زن پیدا کنند. امروز صبح نیز به من یادآوری کردند و به این جهت تو را خواستم که بگویم اقدام کن.» عرض کردم: «میخواستید بفرمایید دربار من این کاره نیست، که قدری گناهان ما پاک شود!» فرمودند: «برعکس، گفتم همین امروز علم را میخواهم و دستور میدهم.» و خیلی خندیدند. عرض کردم: «چشم من هم اطاعت میکنم. حال دنبال چه طبقهای برویم؟ ایرانی، فرنگی، از داخل، از خارج؟ چه کار کنم؟» فرمودند: «برو خودت فکر کن.» مدتی صحبت از این مقوله شد. چند نفر اسم بردم که بر طبق سلیقه والاحضرت همایونی بود، یعنی سفید و سرخ و جوان و هلو مانند. فرمودند: «حالا ببین چه کار میتوانی بکنی.» بعد فرمودند: «ببین چهقدر ولیعهد دهن محکمی دارد که با آن که آن دخترک آلمانی را تابستان فرستادی، با آن شدت رد کرد و ما یقین داشتیم به مادرش میگوید، حالا معلوم میشود یک کلمه به آنها نگفته است.» عرض کردم: «الحمدالله که این طور هستند.» 23/9/55
میانجیگری ملک حسین اردنی
مذاکرات دیروز عصر سفیر آمریکا را عرض کردم. قدری کارهای عادی و تجارتی بود. مطلب مهم در مورد این که شاهنشاه ملک حسین را روشن کردند تا مسئله شطالعرب حل نشود (قبول خط تالوگ از طرف عراق) ممکن نیست با عراق کنار بیاییم و به سفیر آمریکا گفتم محال است به هزار دلیل، که یکی هم مسئله احساساتی از طرف شاهنشاه است، از این مطلب بگذرند. چون شاهنشاه من دیگر نه پول نه مقام و نه حتی به جان خود اهمیت میدهد. آن چه میخواهد مقام والای کشور او و قضاوت تاریخ درباره اوست. فرمودند: «بسیار خوب گفتی. حالا هم بگو ملک حسین نیز کار مهمی انجام نمیدهد، فقط مشغول نظرخواهی پیش طرفین است.»53/9/25
وتوی نفت ارزان برای پاکستان
والاحضرت اشرف عرض کرده بودند [ذوالفقارعلی] بوتو، نخست وزیر پاکستان دعوت کرده به آن جا بروم. ولی مطلب مهم او گرفتن نفت است. آیا شاهنشاه نفت به قیمت ارزان مرحمت خواهند فرمود تا در این صورت دعوت را قبول کنم؟ فرمودند: «ابداً نخواهم داد. آقای بوتو هم حالا اسم خلیج فارس را خلیجِ تنها میگویند. بروند از دوستان عرب خودشان نفت بگیرند، به ما چه کار دارند؟»26/9/52