شماره ۵۰۴ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۲۹ بهمن
صفحه را ببند
چرخه سرخ

پدرام ابراهیمی طنزنویس

[email protected]

این داستان: چرخه غذایی
همان‌طور که می‌دانید طبیعت دارای چرخه است. بگذارید برای کسانی که همین الان پیچ تلویزیون را باز کرده‌اند کمی درباره این چرخه توضیح دهیم. (خوب گوش کنید. دو بار بیشتر نمی‌گوییم) مثلا چرخه غذایی جانوران دریایی: از بالا به پایین: انسان همه‌جور ماهی‌ای می‌خورد، وال، کوسه می‌خورد (مثلا حالا. انقلت علمی نیاورید. بروید پی فحوای کلام) کوسه، دلفین و تنی چند از موجوداتی که گیرش بیاید – بستگی به روحیات و اشتها هنگام شکار - را می‌خورد، ماهیان متوسط که مأمورند و معذور، کیلکا و گلدفیش می‌خورند و کیلکا، از این تخم‌ ماهی‌ها می‌خورد و تخم ماهی، پلانگتون می‌خورد و پلانگتون، فیتوپلانگتون می‌خورد و فیتوپلانگتون، ماکروزئوپلانگتون.
نکته را گرفتید؟ نه؟ پس اجازه بدهید یک‌بار این چرخه را از پایین به بالا مرور کنیم. ببینید: ماکروزئوپلانگتون‌ها، خوراک فیتوپلانگتون‌ها هستند (که نشان می‌دهد آنها چیزی به اسم «نانودهان» دارند) فیتوپلانگتون‌ها خوراک پلانگتون‌ها می‌شوند و پلانگتون‌ها که به واسطه ایفای نقش در انیمیشن باب‌اسفنجی تبدیل به پابلیک فیگور شده‌اند، توسط تخم‌ماهی‌های غیور جذب می‌شوند و هم ایشان نصیب ماهی‌های کیلکا شده و کیلکا‌ها نیز به صورت میان‌وعده توسط سایر اقشار متوسط‌الجثه دریا خورده می‌شوند. سپس تمام ماهی‌ها از پیر و جوان، خرد و کلان و به صورت گله‌ای توسط کوسه میل می‌شوند و چون چوب خدا دریا و خشکی‌بردار نیست به کمر کوسه زده و درسته توسط نهنگ بلعیده می‌شود و از آن‌جا که دست بالای وال بسیار است، آخر سر انسان همه را می‌خورد و اگر آن انسان چینی باشد که دیگر هیچ. از اول تا آخر چرخه را می‌زند به رگ. جلبک دریا را هم سالادی می‌رود بالا. متوجه شدید؟ دقت کردید که ماکروزئوپلانگتون چیزی نمی‌خورد و شریف‌ترین دهک اجتماع است؟ ما هواداران پرسپولیس این روزها حکم همین نمی‌دونم چیچی فلانگتون‌ها را داریم. نه پول می‌گیریم، نه خارج می‌رویم، نه پورشه داریم و نه مصاحبه می‌کنیم. فقط باید چپ و راست جوابگوی همکاران و دوستان استقلالی خود باشیم.
***
این داستان: کلید اسرار
همیشه جزو منتقدان سریال کلید اسرار بودم و همیشه اطرافیان را به خاطر دیدن این سریال ریشخند می‌کردم ولی پرسپولیسی بودن باعث شد بفهمم این سریال نه‌تنها براساس تخیلات جامانده‌های عمر گل لاله ساخته نشده بلکه مبتنی بر داستان‌های واقعی و پندآموز است. به تازگی یک پک کامل آن را در 5 دی‌وی‌دی با قیمت استثنایی 29000 تومان به همراه یک مچ‌بند انرژی اصل در منزل تحویل گرفتم. یکی از این داستان‌ها: از زمانی که دلال محترم کرانچار را جایگزین وینگادا می‌کند گذشته و قسط پنت‌هاوسش عقب افتاده. پس باید به خاطر این‌که کرانچار دهانش بوی دوستت دارم می‌دهد و مربیگری بلد نیست، او را جابه‌جا کند. در ه مین حین که زلاتکو دارد در زیر آب یه قل دوقل دستگرمی می‌زند، علی دایی روی نیمکت می‌نشیند. نتایج نه‌چندان قابل دفاع زمینه را فراهم می‌کند که حمید استیلی همچین محکم صندلی را از زیر دایی بکشد و علی دایی در زیر آب با چشمانش به خبرنگاران اشاره کند «کجای دنیییییا؟؟؟» چند هفته از کار استیلی می‌گذرد که مردم پیش خود می‌گویند «باز نور به قبر دایی بباره. این چیه دیگه؟» دوباره دایی را صدا می‌زنند و دلال مربوطه از خلأ قدرت استفاده کرده و دنیزلی را می‌آورد. استیلی در زیر آب مشغول عکس انداختن با کاندیدای محبوبش است که دلال محترم ژوزه را جای دنیزلی می‌آورد و افندی می‌رود غواصی. ژوزه با امانتداری تیم را همانجای جدول که تحویل گرفته تحویل می‌دهد. به کی؟ به یحیی گل‌محمدی که صندلی را چنان از زیر مانوئل کشیده که پیرمرد افتاده کف سه تا معلق خورده تا برود زیر آب. در همین گیر و دار علی دایی از راه می‌رسد و چون زورش زیاد است، کلاً فرش را از زیر پای کل کادر یحیی می‌کشد و یحیی و دستیاران دسته‌جمعی می‌روند زیر آب. کمی از این ماجرا نگذشته که درخشان با حفر تونلی خود را به نیمکت پرسپولیس رسانده و امروز خبر آمد که برانکو ایوانکوویچ در
راه ایران است!

 


تعداد بازدید :  306