کاظم اولیایی مدیرعامل اسبق باشگاه پاس و استقلال

هر روز ما انسان‌ها، متشکل از رویدادهای مختلف است که در زندگی‌مان تاثیرگذار است. این تاثیرات گاهی ما را به مسائل و مقدرات نیک سوق می‌دهد و گاهی نیز برایمان مشکلاتی ایجاد می‌کند. اما عقیده دارم که هر رخداد مربوط به پیشینه‌ای خاص است. همه ما کاشت‌های خود را داشت و بعد از آن هم برداشت می‌کنیم. موضوعی که کاملا برای همه مشهود است، مسأله کارکردها و رفتارهایی است که ما از خود به جای می‌گذاریم و باید بابت کوچکترین رفتارهایمان نیز جوابگو باشیم. اما گاهی بعضی رفتارها و عملکردها باعث متضرر شدن یک فرد یا یک سیستم می‌شود. این مسأله نیز بازخوردش باز به خود ما برمی‌گردد. زیرا شما هر کاری را که صورت می‌دهید به همان منوال جواب آن را دریافت می‌کنید. اکنون که سال‌های ‌سال از زندگی من می‌گذرد، هنوز هم چیزی هست که به سالیان قبل بازمی‌گردد اما اکنون نتایج آن را می‌بینم. زندگی من سراسر از اشتباهات گوناگون بوده است که اغلب مایلم تک‌تک آنها را تصحیح کنم اما امکانش وجود ندارد.
زندگی برای هر یک از ما نوعی آزمون و خطاست. کسی را نمی‌شناسم که در زندگی اش اشتباه نکرده باشد ازجمله خود من!  اما باید فضایی به وجود بیاید که هر کدام از ما بتوانیم به راحتی از خودمان انتقاد کنیم. درباره خود انتقادی هم تصور می‌کنم مثل توبه باشد. خداوند نیز در قرآن کریم فرموده است: زمانی که اشتباه می‌کنید در ابتدا اشتباه خود را بپذیرید و بعد از آن نیز دیگر آن را تکرار نکنید. از همین رو خودانتقادی هم همین معنی را می‌دهد که اشتباهات خود را بیان کنیم و سعی بر تصحیح آن داشته باشیم. من در دوره‌های مختلف
 کاری ام مانند تمام انسان‌های دیگر، مرتکب اشتباهاتی شده‌ام که می‌خواهم آنها را تصحیح کنم اما امکانش نیست، تنها امکان میسر، فقط و فقط اعتراف است و مایلم بعضی از آنها را اعلام کنم. در گذشته‌ای نه چندان دور، زمانی که در وزارت کشور مشغول انجام وظیفه بودم، کاری به من محول شد که در آن وظیفه ساخت‌وسازهای عمرانی شهر همدان را باید پیگیری می‌کردم. از این رو با چندی از پیمانکاران در تعامل بودم و به آنها نیز اعتماد داشتم اما آنها جواب این اعتماد مرا به خوبی ندادند و بعد از مدتی تأثیر اشتباهات آنها را در مسیر کار متوجه شدم. با خود گفتم: چه اشتباهی از من سر زده، ‌ای‌کاش جای اعتماد کمی تحقیق و تجسس درباره این پیمانکاران انجام می‌دادم. بعد از گذشت مدتی به عرصه ورزش ورود کردم و مدیرعاملی باشگاه پاس و بعد از آن استقلال را پذیرفتم. زمانی که مدیریت مجموعه‌ای را می‌پذیرید ناخودآگاه افرادی در کنار شما حضور پیدا می‌کنند که در تصمیمات و نظرات شما تأثیر می‌گذارند. این امر از من نیز دور نبوده و بعد از مدتی فعالیت در این دو باشگاه بسیاری از مسائل برایم روشن شد. مخصوصا انتخاب‌هایی که در بحث فنی انجام داده بودم از یک طرف و مسأله جذب بازیکنان هم از سویی دیگر! بعدها متوجه شدم که در بحث فنی چه اشتباهات فاحشی انجام داده‌ام.