خانواده زمینهای است برای فهم نیازهای مسکن و سکونت زمینهای است برای فهم رخدادهای خانواده. نه خانوار بلکه خانواده و بهطور خاص والدین، در تدارک منابع انتخاب مسکن بهتر حایزاهمیت هستند و این اهمیت درحال افزایش است. سوی دیگر این افزایش اهمیت والدین آن است که ممکن است دسترسی به مسکن را برای خانوادههای غیرممتاز و مهاجران بدتر کند. در بین خانوارها، پیوستگی و شکل خانواده با بالا رفتن در نردبان اسکان مربوط است. برعکس از هم گسیختگی پیوندها باعث حرکت بهسمت کیفیت اسکان پایینتر میشود. دسترسی به مسکن برای خانوادهها مهم است. بهنظر میرسد در کشورهایی با بازار رهنی غیرپیشرفته، فقدان صنعت اجارهای مقرون بهصرفه، تشکیل خانواده برای زوجهای جوان و بهخصوص یافتن مسکن مناسب برای خانوادههای مهاجر را با مشکل مواجه ساخته است. هنجارهای مسکن برای شکل دادن به خانواده جهانشمول نیست و با گذر زمان و تنوع مکان تغییر میپذیرد. در زمانها و مکانهایی که صاحبخانگی شایع است یا آنجا که صاحبخانگی در خانوادههای ممتاز دارای فرزند تقریبا بهصورتی جهانشمول درآمده، ممکن است به پیششرطی برای تشکیل خانواده تبدیل شود.
علي ربيعي، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با بیان اینکه طرح از بین بردن فقر مسکن به شورایعالی رفاه ارایه میشود، گفت: دولت در حوزه ریشهکنی بیسوادی و رفاه عمومی برنامههای زیادی را طراحی کرده است. او نگفته است محتويات اين طرح چه خواهد بود؟
البته بايد بدانيم كه فقر مسكن در ايران در مناطق شهري و روستايي معناي مختلفي دارد. در مناطق شهري، فقر مسكن عمدتا بهصورت اسكان غيررسمي جلوه کرده و درحال گسترش است. فقر مسكن در مناطق روستايي عمدتا ناشي از بيدوامي سازه و مصالح ساختماني و نيز تعداد اتاق است. بهطور عام، ابعاد فقر در روستا فراتر از شهر و بهطور خاص فقر مسكن در آن نيز بيشتر است.
گروهی که سال گذشته از عباس آخوندی ماموریت گرفت تا سند بالادست وزارت راه و شهرسازی در سهحوزه «شناسایی و تفکیک خانوارهای نیازمند مسکن»، «ساخت و تأمین مسکن برای اقشار هدف» و همچنین «مدیریت بازار زمین» را تهیه کند، ارديبهشتماه امسال بخش پایهای این سند را به اتمام رساند. این سند بالادست که پس از تکمیل مراحل مطالعه و نگارش سایر بخشها، به فصلالخطاب و کتابچه راهنمای دولت یازدهم و دولتهای بعدی برای اجرای هر نوع سیاست مرتبط با بازار مسکن، تبدیل خواهد شد، «طرح جامع مسکن» نامگذاری شده است. طرح جامع مسکن در دست تدوین، ادامه و البته شکل مکمل همان طرح جامعی است که سالهای ۸۳ و ۸۴ باز به سفارش وزارت مسکن وقت توسط همین گروه تهیه شد، اما فشار طراحان مسکنمهر، این سند جامع را به حاشیه راند و مانع استفاده آن توسط دولت شد.
فردين يزداني، مدیر بازنگری طرح جامع مسکن- رئیس گروه تهیه و تدوین طرح جدید جامع مسکن- درباره بخشپایهای این سند میگوید: در قدم اول و قبل از آنکه سراغ کم و کیف برنامههایی همچون مسکناجتماعی و مسکنحمایتی برویم، ابتدا مختصات نیازهای موجود در بازار مسکن و ویژگی خانوارهایی که باید مخاطب این برنامهها قرار بگیرند را درقالب بخشپایهای سند جدید طرح جامع مسکن، محاسبه و برآورد کردیم. براي اولينبار در ايران شاخص «فقر مسكن» را محاسبه كردهايم كه نشان ميدهد خانوارهاي زير خط فقر مسكن از ۲۴درصد درسال ۸۴ به ۳۳درصد در سال۹۱ رسيده است. اين شاخص در آلمان ۲درصد است.
تصویری که برای اولینبار، شاخص جهانی و معروف «فقر مسکن» را در ایران محاسبه میکند و بنیه مالی خانوارهای فاقد مسکن، اجارهنشین، بد مسکن و همچنین طول دوره انتظار برای صاحبخانه شدن دهکهای مختلف را نیز اعلام میکند. زایش خانوارهای زیر خطفقر، متوسط شاخص دسترسی به مسکن را کاهش داده است. او ميگويد: اما اگر بخواهیم این موضوع را از دیدگاه هدفگذاریها ببینیم، باید گفت که ما یک توان اقتصادی داریم که مهمترین شاخص آن «شاخصدستیابی» یا «شاخصدسترسی» به مسکن است؛ یعنی نسبت متوسط قیمت مسکن به درآمد سالانه خانوار. سال ۸۴ متوسط شاخص دسترسی خانوار به مسکن در کل کشور، ۸ سال بوده است؛ سال ۹۱ این شاخص به ۱۲سال رسیده. این درحالی است که شاخص دسترسی به مسکن در یک نرم جهانی ایدهآل بهطور متوسط 5سال است. بین 5 تا ۱۰سال را وضع نامطلوب و بیش از ۱۰ تا ۱۲سال را وضع بحرانی میگویند. این در شرایطی است که فرد تمام درآمد خود را پسانداز کند، اما در یک شرایط طبیعی، اگر فردی یکسوم درآمد خود را درسال پسانداز کند، برای خرید یک خانه باید ۳۶سال انتظار بکشد.
در 4 دهک اول، شاخص دسترسی در حالتی که فرد تمام درآمد خود را پسانداز کند، ۳۲سال است که این شاخص در حالتمعمولی (پسانداز یکسوم درآمد) ۹۶سال دوره انتظار است. یعنی عملا خانوارهای جدید با اتکا به منابع خودشان، غیرممکن است بتوانند صاحب ملک شوند. برای نشان دادن سختی وضعیت، یک آمار دیگر هم میگویم. درسال ۸۴، شاخص دسترسی به مسکن برای گروههای کمدرآمد ۱۳سال بوده است که برای دهک یک، ۸۵سال بوده، این درحالی است که الان برای ۴ دهک اول، ۹۶سال است. یعنی بهشدت وضع بحرانی است.