[شهروند] «سیاهپوست بودن در آمریکا نباید به معنای حکم مرگ باشد. وقتی که شما تقاضای کمک میشنوید، باید کمک کنید. این افسر در آزمون ابتداییترین احساس بشری مردود شد.» جملهای که خواندید نخستین واکنش جیکوب فری، شهردار شهر مینیاپولیس آمریکا به فاجعه قتل جرج فلوید، سیاهپوست 40 ساله آمریکایی به دست یکی از افراد پلیس این شهر بود. وقتی 25 می 2020 میلادی، درک شووین، افسر پلیس شهر مینیاپولیس ایالت مینهسوتا، زانوی خود را روی گردن فلوید گذاشت و تا 9 دقیقه بعد آن را برنداشت، کمتر کسی فکر میکرد 4 روز بعد، بیش از 30 ایالت آمریکا شاهد تظاهرات گسترده مردم علیه نژادپرستی و قتل سیاهپوستان به دست مأموران پلیس باشد. خشونت نژادی در ایالات متحده سابقهای طولانی دارد، هرچند حافظه جمعی ما شورشهای نژادی لسآنجلس که با ضرب و شتم سیاهپوستی به نام رادنی کینگ توسط پلیسها درگرفت و ظرف یک هفته بزرگترین شهر ایالت کالیفرنیا را به منطقه جنگی تبدیل کرد، و یا مرگ جرج فلوید را بیشتر به یاد دارد، تا دورانی که آمریکاییها مانع سوار شدن سیاهپوستها به اتوبوس سفیدپوستها میشدند. اما جالب است بدانید همین موضوع به ظاهر ساده، یعنی جداسازی نژادی در اتوبوسها باعث ظهور رهبرانی چون مارتین لوترکینگ و مالکوم ایکس در میان سیاهان این کشور شد. رهبرانی که با سماجت و پایمردی خود جامعه را به حرکت درآوردند و البته که جان بر سر این آرمان گذاشتند.
متنی که در ردیف میراث فرهنگی آمریکا قرار گرفت
«رویای من این است که روزی فرزندان بردههای پیشین و فرزندان بردهداران پیشین بر فراز تپههای سرخ جورجیا کنار هم سر میز برادری خواهند نشست. رویای من این است که سرانجام روزی ایالتی مانند میسیسیپی، ایالتی که در آتش بیدادگری میسوزد، در آتش تعدی میسوزد، به واحه آزادی و عدالت بدل خواهد شد. رویای من این است که چهار فرزند کوچکم روزی درکشوری زندگی خواهند کرد که آنها را نه به سبب رنگ پوست، که با درونمایه شخصیتشان داوری خواهند کرد. من امروز رویایی دارم!» متنی که خواندید، بخشی از سخنرانی مشهور دکتر مارتین لوترکینگ، رهبر سیاهپوست جنبش حقوق مدنی ایالات متحده آمریکاست که 28 آگوست 1963 میلادی در برابر بنای یادبود آبراهام لینکلن در شهر واشنگتن و مقابل چشمان 250 هزار نفر از طرفداران تساوی حقوق سیاهان ایراد شد. این سخنرانی که سال 2004 میلادی توسط کتابخانه کنگره آمریکا در ردیف آثار برجسته فرهنگی و تاریخی ماندگار ایالات متحده قرار گرفت به دلیل استفاده مکرر از جمله «رویایی دارم»، با همین نام در جهان شناخته میشود. هرچند پس از گذشت 6 دهه از آن، به نظر میرسد هنوز بخشهای بسیاری از رویاهای لوترکینگ با تحقق یافتن فاصلهای بعید دارند.
انفجاری سهمگین که ایالات متحده را سخت تکان داد
مارتین لوتر کینگ جونیور، 95 سال پیش در چنین روزی، برابر 15 ژانویه 1929 میلادی در شهر آتلانتای ایالت جورجیا به دنیا آمد. چیزی که این مرد سیاهپوست را ظرف یکدهه به رهبر جنبش حقوق مدنی آمریکاییهای آفریقاییتبار تبدیل کرد، تبعیض نژادی سیستماتیک در اکثر قریب به اتفاق ایالتهای آمریکا بود. تبعیضی که در جزییترین موارد مثل جداسازی محل نشستن سفیدپوستان و سیاهپوستان در اتوبوسهای شهری نیز به مورد اجرا گذاشته میشد. برای منفجر شدن این حجم عظیم از حس تحقیر که در جامعه سیاهپوستان آمریکا انباشته شده بود، تنها یک جرقه کافی بود. رُزا پارکس، زن سیاهپوست اهل آلاباما، با نشستن روی صندلی مخصوص سفیدپوستان در یک اتوبوس شهری نخستین شعله را روشن کرد. بازداشت پارکس توسط پلیس در اول دسامبر 1955 میلادی، طغیان سیاهپوستان سراسر آمریکا را در پی داشت و مارتین لوترکینگ با به دستگرفتن پرچم این اعتراضها خیلی زود بهعنوان لیدر جنبش حقوق مدنی آمریکاییهای آفریقاییتبار در خط مقدم مبارزه با نژادپرستها قرار گرفت. پرچم لوترکینگ مدتهاست بر زمین افتاده، هرچند ادامه اتفاقاتی چون قتل جرج فلوید، عاقبت به ظهور مناسبترین فرد برای برافراشتن مجدد آن خواهد انجامید.