[فرهاد موحدنیا] سریال «رحیل» یکی از محبوبترین و پربینندهترین سریالهای تلویزیون در ماههای اخیر بوده. سریالی تاریخی- عاشقانه به کارگردانی مسعود آبپرور که داستان ملودراماتیک خود را در بستر تاریخ اواخر دوره قاجار و ابتدای روی کار آمدن حکومت پهلوی روایت میکند. «رحیل» درواقع قصهای زنانه درباره فردی به نام «مها»ست که سعی دارد در دربار قاجار یک تعزیه عاشورایی را روایت کند. این سریال که با بازی حمیدرضا آذرنگ، اندیشه فولادوند، کاظم هژیرآزاد، ابتسام بغلانی و زندهیاد حسام محمودی در دو فصل و چهل قسمت روی آنتن رفته است. آنچه در پی میآید؛ نگاهی است به این سریال.
مجموعههای تلویزیونی از محبوبترین فرمهای نمایشی محسوب میشوند که طرفداران زیادی در سراسر جهان دارند و برای همین هم بخش قابلتوجهی از تولیدات شبکههای تلویزیونی اختصاص به ساخت سریالهای مختلف با موضوعاتی متنوع دارد. تا جایی که نهتنها شبکههای تلویزیونی، بلکه شبکههای کابلی و پلتفرمهای مختلف نیز از این طریق رقابتی ویژه و فراگیر برای جلب و جذب مخاطبان از طریق ساخت سریالهای جذاب بیشتری دارند. رقابتی که نهتنها شبکهها و پلتفرمها را به مخاطبان بیشتری میرساند، به پیشرفت سریالسازی نیز کمکهای شایانی کرده است.
راز موفقیت یا شکست
در ایرانِ خودمان نیز بیش از نیم قرن است که تولید سریالهای داستانی بیوقفه دنبال میشود و تقریبا میتوان گفت که از دهه چهل تاکنون بیوقفه جریان داشته است. سریالهایی که برخی، محبوب مخاطبان شدهاند و بعضی هم به فراموشی سپرده شدهاند که به سهولت میتوان گفت راز این موفقیت یا شکست، رعایت حداقل استانداردها و جذابیت داستانی بوده که سریالسازان روایت کردهاند. در حقیقت سریالی میتواند موفق شود که بتواند بینندگان را تا صحنه آخر پای گیرندهها نگه دارد. دستاوردی که برخی از مجموعهها به بهترین وجهی به آن رسیدهاند و برخی نیز البته در رسیدن به آن ناتوان ماندهاند و جالب اینکه این سریالهای شکستخورده بهجز داستان غیرجذاب، از ساختار مناسبی هم بهره نبرده بودند.
یک داستان کامل
یکی از فاکتورهای موفقیت یکسریال حفظ روال داستان و تداوم آن است. سریالی که خط داستانی آن از مسیر خارج شده و مخاطبان را سردرگم میکند؛ یا سؤال، مشکل یا معمایی را بیپاسخ و ناگفته میگذارد و نمیتواند از معماهایی که طرح کرده، گرهگشایی کند؛ قطعا دچار ضعف و ریزش مخاطب خواهد شد، حتی اگر در نخستین قسمتها میلیونها مخاطب نیز پای روایت داستانش نشانده باشد! سریال «رحیل» که تاکنون دو فصل آن روی آنتن رفته، از معدود مجموعههایی است که مولفههای این فن را رعایت کرده و تلاش سازندگانش در این راستا بوده که تا حد ممکن اثری کماشتباه روی آنتن بفرستند. «رحیل» در فصل اول سؤالات و مشکلاتی را طرح کرد تا بیننده را منتظر نگه دارد و در طول پخش نیز کمکم پاسخ آن سؤالات و معماها را داد و مشکلات را یکییکی از میان برداشت و لایههای پیچیده و پنهان کاراکترها را نیز بهتدریج آشکار ساخت. در این میان یکی از محاسن «رحیل» این بود که در سیر روایت، هرگز سررشته خط اصلی داستان از دست نرفت و شخصیتها در طول داستان گم نشدند و همهچیز مانند پازلی بزرگ گامبهگام تکمیل شد. این راز موفقیت «رحیل» بود. سریالی که پایانش نیز مانند آغاز آن باشکوه بوده و مخاطبان با رسیدن به جواب سؤالها و حل منطقی مشکلات، حظ کافی بردند. دستاوردی که تا حد زیادی به طراحی داستان و تولید سریال «رحیل» بازمیگردد که توسط رامین عباسیزاده، تهیهکننده پرکار و قدیمی که سریالهای سرگرمکننده پرشماری از «اغما» و «او یک فرشته بود» تا سریالهای تاریخی «شمسالعماره» و «پریدخت» را در کارنامه دارد، به انجام رسیده است.
بهدنبال قهرمان
موضوعات قهرمانانه همواره و در همه جای دنیا- چه در اکشن، چه در ملودرام و چه در درام و حتی در آثار ترسناک- زمینه خوبی برای جلبنظر مخاطب هستند. سریال «رحیل» نیز این ویژگی را دارد و به خوبی توانسته قهرمانپردازی ایرانی را با آیینهای اسلامی و فرهنگ عاشورا عجین کند. سریال از این طریق به نوعی همبستگی روایی با تعزیه دست یافته است. مهمتر از این، اما روایت داستان در این سریال است. داستانهایی که «رحیل» بر آنها دست گذاشته؛ فراوانند. درواقع تاریخ ایران پر است از انواع و اقسام داستانهایی مانند داستان اصلان و مها، اما نکته این است که کسی باید دست روی این داستانها گذارد و دست به روایت آنها بزند. این مهمترین کاری است که سازندگان «رحیل» کردهاند.