طرح نو | بازار بازارچههای خیریه حسابی داغ است. تا عید چیزی نمانده و حالا بیش از هر زمان دیگری موسسات خیریه تلاش میکنند تا برای نیازمندان کاری کنند. همین بازارچهها راهی هستند برای اینکه با نهادهای مدنی مختلف آشنا شویم. با جایی به جز موسسات معروفی مثل محک یا جمعیت امام علی(ع) که در این سالها اسم و رسمی به دست آوردهاند. خیریه سپاس یکی از موسساتی است که در زمینه کمک به بیماران سرطانی سالها فعالیت میکند و بازارچه خیریهای به مناسبت نوروز و به نفع بیماران نیازمند راهاندازی کرده است. سپاس سالهاست که در رابطه با بیماران سرطانی فعالیت میکند و موسس آن مثل بهنام دهشپور که به سرطان دچار بود، سالها با این بیماری جنگید و تلاش کرد تا مغلوب سرطان نشود.
غزال چگینی، بنیانگذار موسسه سپاس است. کسی که سالها در زمینه ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان، بهبودیافتههای این بیماری و خانوادههایشان فعالیت میکرد. غزال از نوجوانی داوطلب موسسه خیریه محک بود و برای ایجاد بخش روابط بینالملل محک تلاشهای بسیاری کرد. او زمانیکه 17 ساله بود به بیماری سرطان مبتلا شد و همین بیماری نگاهش را به داستان سرطان متفاوت کرد. غزال سالها در نقاط مختلف دنیا به دنبال بهترین مدل ارایه خدمات به بیماران مبتلا به سرطان گشت و زمانیکه در 27 سالگی مجددا درگیر درمان سرطان بود، با تعداد دیگری از افرادی که از نزدیک با سرطان درگیر یا از فعالان اجتماعی در ایران بودند، موسسه سپند آسایش پارس (سپاس) را تأسیس کرد. البته سپاس تنها فعالیت انساندوستانه غزال نبود. او در صندوق جمعیت سازمانملل دستیار پروژههای حوزه زنان بود و در جهت ارتقای شرایط زنان در ایران فعالیتهای ارزشمندی از خود به یادگار گذاشت. همچنین در فعالیتهای متفاوتی از سایر موسسات موثر اجتماعی حمایت کرد و دانش و توانمندی خود را دراختیار آنها قرار داد. غزال چگینی در 19 شهریور 1389 از دنیا رفت اما نگاه او به انسان منشأ اقدامات ارزشمندی در حوزه سرطان شد.
سپاس از اولین روزهای فعالیت خود نگاه استراتژیک را به جای فعالیتهای هیجانی انتخاب کرد و سعی کرد به اهرمی مردم نهاد برای تغییر شرایط سرطان در ایران تبدیل شود. یکسال پس از راهاندازی گروه سپاس توسط غزال چگینی، این موسسه با هدف فرهنگسازی در حیطه زندگی سالم با محوریت موضوع سرطان و ارایه خدمات اجتماعی، عاطفی، روانی و معنوی به مبتلایان و بهبود یافته از سرطان، خانوادههای آنها و همچنین کسانی که عزیزی را در اثر این بیماری از دست دادهاند، در آبانماه 1386 بهعنوان یک موسسه غیرتجاری- غیرانتفاعی به ثبت رسید. پاییز و زمستان 86 برنامهریزی چشمانداز 5 ساله و طراحی برنامه عملیاتی سال 87 طی شد تا آنکه این موسسه فعالیت خود را از فروردین 1387 آغاز کند.
تفکری که بر اهداف این موسسه حاکم است بالابردن سطح آگاهی و فرهنگ جامعه درباره سلامت و ترویج الگوهای زندگی سالم برای پیشگیری از سرطان، ارتقای کیفیت زندگی است. با توجه به ديدگاه جسمي، رواني، اجتماعي ناظر بر فعاليتهاي موسسه سپاس، بخش روانشناسي موسسه يكي از قسمتهاي بسيار فعال در حوزه ياريرساني به بيماران مبتلا به سرطان و فرهنگسازي در حوزه سلامت است. موسسه خیریه سپاس بهعنوان یک بنیاد مردمنهاد در انجام امور مربوط به بخشهای پژوهشی، یاریرسانی به بیماران، آگاهیرسانی و فرهنگسازی در مورد سرطان، دورههای آموزشی، توانمندسازی و اشتغالزایی برای بهبودیافتهگان، بازارچهها و بسیاری زمینههای دیگر از نیروهای داوطلب بهره میبرد.
داوطلبان به شیوههای مختلف با موسسه آشنا و جذب این سازمان میشوند. اطلاعرسانی سینه به سینه اما مهمترین روش آشنایی خیرین با این موسسه است. بعد از آن هم کنسرتهای خیریه و بازارچههایی که به نفع بیماران برگزار میشود باعث شده تا سپاس کمکم شناخته شوند. داوطلبان و خیرین هم در صورت علاقه میتوانند با این موسسه همکاری کنند. هر داوطلب پس از مشخص شدن علایق، تخصصها و درنهایت زمینه همکاری به مدت چندین ساعت در سپاس آموزش دیده و پس از آن آغاز به فعالیت میکنند. داوطلبان با در نظر گرفتن زمان آزاد خود متعهد میشوند در امور مختلف یاد شده به همکاری با موسسه پرداخته و در کنار آن از مزایایی چون شرکت در کلاسهای آموزشی، گردشها و اردوهای تفریحی، کتابخانه و سایر خدمات ارایه شده بهرهمند شوند.
بعضی از این فعالیتهای داوطلبان در ارتباط مستقیم با بیماران و بهبودیافتهها است. مثلا اینکه بهعنوان یار همراه کنار بیماران میمانید تا همراهان آنها استراحت کنند یا برای بیماران کتاب میخوانید تا تنهایی آنها پر شود. کمک به بیمار و خانوادهاش با پخت غذا یا میان وعدههای سالم، گوش شنوا بودن برای بیماران، نواختن موسیقی، حضور فیزیکی در زمانهای مورد نیاز موسسه (مسافرتها، کلاسها و جشنها) ارایه آموزش مورد نیاز بیماران و بهبودیافتهها (همسو با تخصص داوطلب)، دادن شغل به بهبودیافتههای از سرطان هم از دیگر کارهایی است که داوطلبان انجام میدادند تا بیماران هر چه زودتر به زندگی عادی بازگردند و بتوانند دوران سخت بیماری را فراموش کنند.