وزارت ورزش و جوانان در تاریخ ۸ دیماه ۱۳۸۹ و پس از ادغام سازمان تربیت بدنی و سازمان ملی جوانان در مجلس هشتم تشکیل شد. این سازمان عالیترین مرجع رسیدگی بهمسائل مربوط به ورزش و جوانان در ایران است. ماجرای ادغام سازمان تربيت بدني و سازمان ملي جوانان و تشكيل وزارت ورزش و جوانان به زمانی برمیگردد که نمایندگان مجلس این طرح را بهدولتدهم تحمیل کردند تا بتوانند از این طریق معاون رئیسجمهوری در سازمان تربیتبدنی را مجبور به پاسخگویی کنند، به همین دلیل دولت نیز همواره آنطور که باید و شاید مسائل وزارت ورزش و جوانان را جدی نگرفت. در بين اهداف وزارت ورزش و جوانان اينگونه آمده است:
پرورش نیروی جسمانی و تقویت روحیه سالم در افراد
توسعه و تعمیم ورزش و هماهنگ ساختن فعالیتهای تربیتبدنی و تفریحات سالم
ایجاد و اداره امور مراکز ورزش و توسعه و ترویج ورزش قهرمانی بهمنظور تحقق اهداف نظام
حل مسائل جوانان
اعتلا و رشد نسل جوان کشور
استفاده بهینه از استعداد و تواناییهای نسل جوان
از سويي ديگر اخیرا اظهارات دیگری هم از سوی مسئولان این معاونت شنیده میشود. زمزمه اینکه دولت درصدد جداسازی ورزش از جوانان است. بازگشتن به دوره قبل از تشکیل وزارت ورزش و جوانان، چیزی است که بعد از ناکامیهای پیدرپی وزارت ورزش و جوانان در بخش جوانان و بالا گرفتن انتقادات مطرح شد.
البته نباید از این نکته غافل بود که متولی اين بخش از افراد در جامعه، تنها حوزه جوانان وزارت ورزش و جوانان نیست و اینکه بخواهیم تمام انتظارات بخش جوانان را از اين وزارتخانه داشته باشیم، انتظار بیجایی است اما کمترین توقع، ایجاد هماهنگی بین دستگاههایی است که در زمینه جوانان فعالیت میکنند. اتفاقی که تا به امروز نیفتاده و شاهد مثالش هم میتواند تشکیلنشدن شورایعالی جوانان و عدم توانایی وزیر در جمع کردن اعضای این شورا گردهم باشد. ضمن آن كه تعطیلی طولانیمدت و برگزار نشدن جلسههای شورایعالی جوانان درحالی است که حل مشکلاتی همچون اشتغال، مسکن و ازدواج بهعنوان مهمترین دغدغه امروز جوانان هنوز در گرو اتخاذ تصمیمهای جدی است. اهمیت این موضوع سببشده تا دولت بارها رسیدگی به امور جوانان را جزو اهداف و سیاستهای اصلی خود اعلام کند.
از سويي ديگر چندي پيش دکتر محمود گلزاری، معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان گفته بود كه نظام جمهوری اسلامی حدود 20 وظیفه نسبت به جوانان مثل آموزش، مسکن جوانان، هویت، کاهش آسیب اجتماعی، حوزه ازدواج و تحکیم خانواده دارد که یکسری دستگاههای رسمی نیز برای انجام این وظایف تعیین شدهاند؛ اما حوزههایی مانند کاهش آسیبهای اجتماعی، ازدواج و مشارکتهای اجتماعی بدون متولی باقی مانده و این موضوعات جزو حوزه اجرایی ما است.
وی همچنين افزود: از 15 وظیفه نسبت به جوانان، 10 وظیفه آن بیندستگاهی، فراغتی و مدیریتی است. حدود 5 وظیفه اجرایی محسوب میشود که اگر انجام ندهیم، روی زمین میماند. دوسوم برنامه ما مدیریتی است ولی حدود 6 وظیفه اصلی داریم که هیچ دستگاهی مسئول آن نیست. بهعنوان نمونه هیچ دستگاهی مسئول اجرای 7 مرحله ازدواج و تحکیم خانواده از قبل از ازدواج تا پس از طلاق نیست، درحالی این موضوع، از لحاظ گستردگی، مثل یک وزارتخانه است.
نكته قابلتأمل اين است كه واقعا وظيفه اين وزارتخانه چيست؟ آنچه لابهلاي كاغذها گير نكرده باشد و به مرحله عملياتي رسيده باشد؟ اين وزارتخانه چه اقدام عملي براي حوزه جوانان انجام داده است؟ آيا واقعا ما در ارتباط با حوزههاي بسيار مهمي مانند مشاركت اجتماعي و كاهش آسيبهاي اجتماعي درخصوص جوانان متولي نداريم؟ آيا وزارت ورزش و جوانان جايي است كه هر حوزهاي بدون متولي باقي ماند، بارش را بر دوش اين وزارتخانه بگذارد؟ بدون برنامهريزي؟ بدون تعريف نيروهاي متخصص؟ آيا ورود وزارت ورزش و جوانان به اجراي طرح 7 مرحله ازدواج و تحكيم خانواده بهخاطر اين است كه اين طرح بيمتولي مانده و انتخابي است بين بد و بدتر كه يك متولي با كاركرد ناقص بهتر است از اينكه هيچ متولي نداشته باشد؟
اگر وزارت ورزش و جوانان تشكيل شده و تاكنون تعريف درستي از وظايف آن به عمل نيامده، اگر اين وزارتخانه قرار است وظايفش مابين موازيكاري ساير نهادها گم شود و اگر قرار است هر كاري كه بدون متولي ماند را به دوش اين وزارتخانه گذاشت، پس نبايد انتظار كاركرد مثبت از اين نهاد را داشت و اگر قرار است كاري انجام شود، ابتدا بايد مشخص شود كه اين تشكل براي چه تشكيل شده و قرار است چه گرهاي از مشكلات جوانان را باز كند.