شماره ۵۰۱ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۲۶ بهمن
صفحه را ببند
نمونه‌ای از نظام مدیریت شهري

ادامه از صفحه یک| می‌توان ادعا کرد که دانش و اطلاع آنان از مشکلات و مسائل شهر بسیار عمیق‌تر از مردم عادی است و حتی بیش از مردم از خطراتی که آینده نظام شهری ایران را تهدید می‌کند، اطلاع دارند.
2ـ دیگر اين‌كه هر بخش از مديريت كشور، مسئوليت اين مشكلات و مسائل را به عهده بخش‌های ديگر مي‌اندازد و به‌طور ضمنی یا روشن در برابر مشکلات از خود رفع مسئوليت مي‌كند. باید گفت که مشکل اصلی ما نه در آن چیز‌هایی است که گفته می‌شود بلکه مشکل در همین تعارض‌ها و نپذیرفتن مسئولیت است.
3ـ بر اثر این گفتار، مرز ميان مسئولين و منتقدين مخدوش شده است. چند دهه است كه بزرگ‌ترين منتقدين جامعه ایران، بخشي از مسئولان آن هستند؛ مسئولانی كه بايد پاسخگو باشند و نه پرسشگر. به ظاهر در جامعه ما این امكان فراهم شده است كه افرادي هم از نعمت‌هاي بي‌كران مديريت و مسئول بودن بهره‌مند باشند و هم از نعمت پرسش‌كنندگی و منتقد بودن! و در نهايت اين مردم هستند كه نه توان يا اجازه پرسشگري دارند و نه از امتيازات مسئول بودن بهره‌مند مي‌شوند. شکاف میان قدرت داشتن و مسئولیت‌پذیری در جامعه ما شاید چنان باشد که پیشرفت امور را ناممکن بنماید.
وقتي كه كسي مسئوليت پذيرفت، حق ندارد در ميانه راه مشكلاتي را به رخ مردم بکشد و مدعی شود که این مشکلات مانع از تحقق انجام وظايف اوست؟ درواقع پذيرش مسئوليت همراه با اطلاع قبلي نسبت به همين مشكلات انجام مي‌شود. این درد نظام مدیریتی در ایران است. آقایان اگر بجای آن‌که توپ را به زمین یکدیگر بیندازند براساس قانون و در چارچوب وظایف خود عمل کنند بخش مهمی از مشکلات برطرف می‌شود و اگر کسی هم این وظایف را انجام نمی‌دهد باز هم وظیفه حکومت است که او را تغییر دهد یا تنبیه کند. بنابر این و با توجه به این اظهارات بهتر است کارهای جاری خود را زمین بگذارند و به حل این مسأله مدیریتی بپردازند.


تعداد بازدید :  127