لطفالله آجدانی مورخ و پژوهشگر تاریخ
اگر هر فرد، نگاهی از سر دقت به گذشته خود داشته باشد، اشتباهاتی در افکار، رفتار و زندگی خود میبیند. من نیز چنین وضعی را شاهدم. یکی از نقاط ضعف و درخور انتقاد برای من، از دست دادن فرصتهایی از جنس متفاوت، بودند. منظور از متفاوتبودن این فرصتها آن است که جزو معدود موقعیتهایی هستند که ممکن است در زندگی آدمها، اتفاق بیفتند. بهعنوان مثال، در زمان دانشجویی در دوره کارشناسیارشد فرصت بسیار مناسبی برای حضور در عرصه اجرایی در وزارت امورخارجه داشتم که متاسفانه بهدلیل شوق زیاد به مسائل علمی، آموزشی و پژوهشی از آن فرصت دور ماندم. امروز وقتی به گذشته نگاه میکنم میگویم، کاش از آن فرصت استفاده میکردم. بخشی از افسوس من به آن خاطر است که اگر قدر آن موقعیت را دانسته بودم، میتوانستم بخشی از علایق و تلاشهای علمی خود را درقالب مناسبی در زمینه کاری وزارت امورخارجه بهکار گیرم. متاسفانه آن موقعیت از دست رفت. شاید به اقتضای سن و جوانی در بعضی موارد و در مواجهه با افراد و افکار مختلف پارهای از کنشها و واکنشهایم خالی از تندرویهای ناشی از احساساتزدگی و تعصبات ناشی از شیفتگی عمیق یا تنفر شدید نبوده باشد. بهتدریج اما به این باور رسیدم که حاکمیت عقلانیت و اعتدال در افکار و اعمال انسان، کنشها و واکنشهای بهتری پیشروی انسان میگذارد. به آن خاطر که صراحت لهجه (که یکی از ویژگیهای بارز من در زندگی شخصی و علمی است و بهنظرم ریشه در علایق آزاداندیشانه من دارد)، در پارهای موارد متناسب با وضع موجود نبود بارها برایم ایجاد مشکل کرد و حتی موانع قابلتوجهی بر سر پیشرفتم قرار داد. بخشی از این ویژگی در مناظرهها برایم مشکل ایجاد کرد. مناظره من با یک چهره سیاسی در برنامه زاویه که بازتاب گسترده جهانی داشت، یکی از همان مصادیقی است که هنوز هم که هنوز است، پسلرزههایش برایم مشکلاتی را به وجود میآورد. یکی از انتقادهای دیگرم به لطفالله آجدانی آن است که در طول زندگیاش آنگونه که باید، بهمسائل مادی اهمیت نداد. امروز سرم به سنگ خورده و به این نتیجه رسیدهام که مسائل علمی حتی در پیشبرد اهداف علمی هم تأثیر بسزایی دارند. من سالها این بخش را نادیده گرفتهام اما بهدیگران میگویم علایق علمی نباید مانع از توجه به تمکن مالی و رفاه نسبی مالی باشند. امروز که به گذشته نگاه میکنم، میبینم با توجه به تواناییهایی که در حوزه خودم داشتم، میتوانستم فرصتهای زیادی بسازم اما این کار را نکردم. مشکلات مالی کاری کرد که نتوانم آنگونه که باید، پیش بروم. به همین خاطر هم هست که تواناییهای علمی من بستر لازم را برای حضور و ظهور در فضاهای بهتر نیافتند. یکی دیگر از انتقادهایم به خود این است که با وجود آنکه همیشه سعی کردهام از منظر علمی بهطور عقلانی به موضوعات بنگرم، در روابط اجتماعی و شخصی خویش اساسا آدم عاطفی هستم. امروز که قدری عقلانیتر به مسأله زندگی مینگرم، متوجه میشوم عاطفیبودن و گذشت بیش از حد در رفاقتها برایم مسالهساز شد.