شماره ۳۵۰ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۲۰ مرداد
صفحه را ببند
زندان نوشته‌هاي بابي ساندز منتشر شد

زندان نوشته‌هاي بابي ساندز، مبارز ايرلندي با ترجمه حميد جعفري منتشر شد. به همراه مقدمه مترجم، چهار مقدمه از نسرين ستوده «عضو کانون مدافعان حقوق بشر و حقوقدان»، فريدون مجلسي «نويسنده و پژوهشگر»، مجيد تفرشي «پژوهشگر تاريخ» و سرگه بارسقيان «روزنامه‌نگار» در اين كتاب آمده است.  اين اثر كه به‌تازگي توسط نشر قطره منتشر شده، سومين كتاب حميد جعفري است. حميد جعفري پيش از اين در روزنامه‌هاي سرمايه، اعتماد، ياس نو، صداي عدالت، بهار، شرق و...  به‌عنوان روزنامه‌نگار فعاليت داشته است. آنچه در ادامه مي‌آيد بخشي از ترجمه اين كتاب است؛ «من آقا هستم». کلماتش در گورم طنین‌انداز شد. «من آقا هستم». دوباره همه جا لرزید. «من آقا هستم، تو ۱۰۶۶ هستی!» در با صدای انفجارگونه رعب‌انگیزی پشت سرش به هم خورد و نور مبهم ورودی هم به دنبالش خاموش شد. هنوز هم از حرکت کردن می‌ترسم و در تاریکی مطلق، همانجا که بودم ایستاده‌ام.  فکر می‌کنم این ۱۰۶۶ دیگر چیست؟ واضح است که من هستم اما می‌توانم فکر کنم، حرف بزنم، بو کنم و تکان بخورم. تمام حواسم کار می‌کنند. بنابراین یک عدد نیستم.  من ۱۰۶۶ نیستم.  من انسانم، من یک عدد نیستم، من ۱۰۶۶ نیستم! این آقا دیگر چه کسی یا چه موجودی است؟ من را ترساند. شیطان بود. حس کردم از من نفرت دارد.  اشتیاقش را برای تسلط بر من و قساوت مرگبار درونی‌اش حس کردم. آه، از من چه می‌ماند؟ به یاد می‌آورم که زمانی یک خانواده داشتم.  حالشان چطور است؟ آیا یک بار دیگر می‌توانم یکی از آنها را ببینم یا صدایشان را بشنوم؟ نگاهم می‌کند؛ یک بار دیگر در باز می‌شود. آن نور مبهم کمی قوی‌تر شده است و یونیفرم سیاه در درگاه، خودش را نشان می‌دهد. «من آقا هستم».  بار دیگر‌‌ همان جمله لعنتی...  و «این هم غذایت ۱۰۶۶.» اين كتاب در ١٠٠ صفحه با قيمت پنج‌هزار تومان در دسترس مخاطبان است.


تعداد بازدید :  102