شماره ۴۹۹ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۲۳ بهمن
صفحه را ببند
مرگ تدريجي، نه زندگی سالم

كاوه گوهرين  نویسنده و ویراستار

زندگي داراي 2 بعد است. يكي زندگي سالم شخصي و ديگري زندگي در محيط اجتماع و ارتباط با جامعه.
متاسفانه در شرايط موجود مقوله زندگي اجتماعي براي ما كه در ايران زندگي مي‌كنيم، بسیار پيچيده و دشوار شده است. فضاي كلانشهرهاي ما به ويژه در تهران، از نظر آب و هوايي به شدت ناسالم و آلوده است. هواي تهران ديگر براي تنفس مناسب نيست و حتي بايد گفت غير قابل تنفس شده است. دود ماشين‌ها و كارخانه‌ها از يك طرف و آلودگي‌هاي صوتي و تصويري از سوي ديگر، دست به دست هم داده و زندگي را براي ما از نظر جسمي و روحي آلوده و ناسالم كرده است. براي من قابل تحليل نيست كه چگونه در اين آب و هواي آلوده عده‌اي سيگار هم مي‌كشند و صد افسوس كه برخي‌ بدون در نظر گرفتن حقوق اجتماعي ديگران، در محيط‌هاي سربسته اقدام به مصرف دخانيات مي‌كنند.
براي بيان بهتر شرايط لازم است مثال‌هايي را بيان كنم. به‌عنوان نمونه فردي درون تاكسي سيگار مي‌كشد يا اينكه بلافاصله پس از مصرف دخانيات وارد اماكن عمومي ازجمله اتوبوس، تاكسي و مترو شده و با خيال آسوده كنار ديگران نشسته و حتي با آنها حرف مي‌زند. بدون اينكه تصور كند بوي نامطبوع سيگاري كه از لباس و دهان وي به مشام مي‌رسد، تا چه اندازه مردم را آزار مي‌دهد.
يا اينكه در خيابان با ظواهر آلودگي به‌طور مرتب روبه‌رو مي‌شويم. مانند بوق‌ زدن‌هاي پياپي برخي رانندگان يا اينكه عده‌اي خودرو خود را شب‌ها زير پنجره خانه مردم پارك كرده و تا صبح صداي دزدگير اين ماشين خواب را براي همسايه‌ها حرام مي‌كند. شايد در نگاه نخست مسائلي كه گفتم ساده، پيش‌پا افتاده و حتي سطحي و ابلهانه به‌نظر برسد! اما وقتي مجموع شرايط را نگاه كنيم،‌ در مي‌يابيم كه زندگي در اين شرايط در حقيقت مرگ تدريجي است و ما فضاي سالم و امن شخصي و اجتماعي نداريم.
من با ديدن اين رفتارها و اينكه مردم به حقوق ديگران احترام نمي‌گذارند، عذاب مي‌كشم و اغراق نيست بگويم برخي روزها به مرز جنون مي‌رسم. نزديكانم به من خرده مي‌گيرند كه رفتار ديگران چه ارتباطي به تو دارد؟ اتفاقا اشكال را در همين نگاه مي‌دانم. اگر ما تصور كنيم كه رفتار و عملكرد ديگران و رعايت نكردن اصول سالم زيستن ما، تاثيري بر زندگي ديگران ندارد، اشتباه كرده‌ايم. متاسفانه ما در رفتار روزمره خود ابتدايي‌ترين اصول فرهنگي را رعايت نمي‌كنيم و بعد اعتقاد داريم كه چرا زندگي‌ ما چه در رفتارهاي شخصي و چه زندگي اجتماعي  سالم  نيست.
براي سلامت زيستن، ابتدا بايد جسمي سالم و ذهني آسوده داشت. حال سوال مي‌كنم كه ورود ميلياردها دلار سيگار به كشور و مصرف آن در داخل ايران، آيا بر سلامت مردم اثر منفي ندارد؟
امروزه ما شاهد تخريب گسترده جنگل‌ها و فضاي سبز هستيم. آيا اين تخريب‌ها مانعي جدي در برابر سلامت مردم نيست؟ برخي اوقات به خانواده‌ام مي‌گويم ما بايد از تهران فرار كنيم. اما بلافاصله اين پرسش مطرح مي‌شود كه فرار به كجا؟ چندي پيش براي فرار از اين شرايط به روستايي كه حدود 40 خانوار داشت، سفر كردم. متاسفانه در روستاهاي ما نيز آلودگي بيداد مي‌كند.
در اين روستاهاي شمال كشور كه روزي سرسبز و زيبا بود، شاهد تخريب گسترده باغ‌ها و جنگل‌ها و ويلاسازي هستيم. حال معلوم نيست فلسفه وجودي تشكيلات عريض و طويل حفاظت از محيط‌زيست چيست؟
در مغازه‌ها و فروشگاه‌ها مواد غذايي ناسالم توزيع مي‌شود و معلوم نيست سازمان استاندارد چه كار مي‌كند؟
انواع سيگار خارجي، توتون و حتي زغال براي مصرف قليان در تمام مغازه‌هاي ما توزيع مي‌شود.
با اين اوصاف چه جاي طرح مباحثي چون زندگي سالم است؟ اساسا در اين شرايط آيا داشتن زندگي سالم در همه ابعاد، چه شخصي و چه اجتماعي، چه جسمي و چه روحي شدني است؟

 


تعداد بازدید :  191