شماره ۲۸۹۵ | ۱۴۰۲ يکشنبه ۲۶ شهريور
صفحه را ببند
ایرانِ 7تکه!
استعمار و دشمنان چه نقشه‌هایی برای تجزیه ایران کشیدند؟

نقشه شوم تجزیه ایران همواره یکی از گزینه‌های استعمار و دشمنان کشورمان برای نابودی این مرز و بوم بوده است؛ نقشه‌ای که متأسفانه در دوره قاجار به‌دلیل ضعف حاکمیت و دخالت استعمار عملی شد و در دوره پهلوی نیز منجر به جدایی بخش دیگری از خاک ایران شد. در ادامه، بر اساس سه گزارش مختلف از خبرگزاری فارس، مروری خواهیم داشت به تمام بخش‌هایی که از خاک ایران جدا شد و همچنین نقشه‌هایی که هرگز از ذهن دشمنان‌مان بیرون نرفته است.

در دوره قاجار دوسوم ایران را گرفتند!
در دوره قاجار بخش‌های بزرگی از ایران جدا شد. در واقع، هرچه آقا محمدخان ایران را متحد کرده بود، شاهان بعدی به‌تدریج بخش‌هایی را واگذار کردند تا بالاخره نقشه ایران به شکل امروزی‌اش درآمد. قاجاریان با عهدنامه گلستان، ترکمانچای، ارزروم، آخال و... حدود ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار کیلومترمربع از خاک ایران را از دست دادند؛ ازجمله اراضی ۱۰ کشور مستقل فعلی در آسیای میانه و حوزه قفقاز به همراه افغانستان و بخش‌های بزرگی از بلوچستان و کردستان. درواقع، قاجاریان از ابتدا تا انتهای حکومت‌شان مساحت ایران را به یک‌سوم رساندند. با معیارهای امروزی این کاهش مساحت به تجزیه تعبیر می‌شود، اما با معیارهای آن روزگار خیر؛ کسی نقشه‌ای برای کل ایران نکشیده بود و با هر عهدنامه درواقع گوشه‌ای از ایران جدا می‌شد. در دوره پهلوی‌ها نیز چنین روندی ادامه داشت، اما با شدت کمتر؛ از همه معروف‌تر جدایی بحرین. اما داستان نقشه‌های تجزیه ایران چیست؟

روسیه و بریتانیا ایران را بین خود تقسیم کردند
قرارداد سن‌پترزبورگ که در ایران به قرارداد ۱۹۰۷ معروف شد، در سال ۱۲۸۶ شمسی (۱۹۰۷ میلادی) میان بریتانیا و روسیه تزاری بسته شد. ابرقدرت‌های آن روزگار با اجازه خودشان نشستند پای میز مذاکره و به پیشنهاد بریتانیا، ایران را به دو منطقه نفوذ مجزا برای خودشان تقسیم کردند. با این کار می‌خواستند امتیازاتی به یکدیگر بدهند و اختلافات خودشان را حل کنند برای پیشبرد اتحادشان در برابر امپراتوری آلمان. طی این قرارداد، شمال ایران شد منطقه نفوذ روسیه تزاری و جنوب شد منطقه نفوذ بریتانیا. یک منطقه بی‌طرف هم در میان ایران باقی‌ مانده بود؛ منطقه‌ای حائل تا نیروهای دو طرف با هم برخورد و درگیری نداشته باشند. چنین قراردادی برای ایران آن روزگار که قدرت نظامی منسجمی نداشت، می‌توانست به‌ معنای تجزیه کامل باشد. آن سال‌ها در ایران مجلس مشروطه‌خواهی برقرار بود و مجلس به این قرارداد اعتراض کرد. البته ابرقدرت‌ها کار خودشان را می‌کردند. هرچند خوشبختانه ایران به دلایل متعددی ازجمله پیوستگی تاریخی اقوام ایرانی و البته وجود روحیه ملی برای مقاومت در برابر بیگانگان تجزیه نشد و قرارداد ۱۹۰۷ نیز پس از انقلاب روسیه ملغی شد.

نقشه جیمز فرانسیس برنز آمریکایی برای 7تکه کردن ایران!

البته آنچه تاکنون ذکرش رفت، تمام ماجرا نیست. واقعیت این است که تا به حال نقشه‌های فراوانی برای تجزیه ایران کشیده شده است؛ همان‌طور که اشاره شد، گاهی از سوی استعمار که عملی هم شد و گاهی هم از سوی تئوریسین‌های آمریکایی و صهیونیست که خدا را شکر نتوانسته‌اند به اهداف شوم‌شان برسند. یکی از این نقشه‌ها، نقشه فردی بود به نام جیمز فرانسیس برنز، وزیر خارجه آمریکا پس از جنگ جهانی دوم. این همان نقشه‌ای است که در خاطرات «اسدالله علم»، وزیر دربار پهلوی، هم به آن اشاره شده است: «شاه به من فرمودند [جیمز] برنز، وزیر خارجه آمریکا، پس از جنگ دوم پیشنهادی به روس‌ها داده بود که ایران به سه منطقه ترک و کردنشین، عرب‌نشین و فارس‌نشین تقسیم شود... اگر روس‌ها موافقت کرده بودند، کلک ما کنده شده بود به‌خصوص که قشون انگلیس در عراق و خلیج‌فارس بود و به آسانی به ‌دست خان‌های جنوب و عرب کار خودش را انجام می‌داد. چون ما ضعیف بودیم، هیچ عکس‌العملی از طرف ما ممکن نبود.» البته این نگاه ساده‌لوحانه شاه را نشان می‌داد چون نقشه حقیقی، ایرانِ ۷تکه بود. ماجرا از این قرار است که ‌آن‌ سال‌ها با توجه به وضعیت نابسامان ایران پس از اشغال در جنگ جهانی دوم و ضعف حکومت مرکزی، آذربایجان ایران به سرکردگی جعفر پیشه‌وری با حمایت شوروی کمونیستی از ایران اعلام استقلال کرده و حکومت تشکیل داده بود. آن‌موقع هنوز جنگ سرد میان آمریکا و شوروی آغاز نشده بود و وزارت خارجه آمریکا بر این سیاست بود که یارگیری شوروی در خاورمیانه و موضوع ایران نباید محل اختلاف و منازعه آمریکا با شوروی شود. بر همین اساس، برنز که گمان می‌کرد ایران در معادلات سیاست جهانی، کشور مهمی نیست طرحی برای تجزیه ایران به ۷ کشور ارائه داد. البته مدتی بعد سیاست خارجه آمریکا به‌دلیل آغاز جنگ سرد تغییر کرد و آمریکایی‌ها به پهلوی کمک کردند تا حکومت پیشه‌وری در آذربایجان و همچنین حکومت قاضی محمد در مناطق کردنشین را از میان بردارد.

نقشه‌های برنارد لوئیس صهیونیست برای 6تکه کردن ایران!
مهم‌ترین نظریه تجزیه ایران در دوران معاصر   کار یک مورخ یهودی انگلیسی است که او را یکی از بزرگ‌ترین تئوریسین‌های این جریان شوم می‌دانند؛ کسی که پدر نقشه‌های تجزیه ایران است و نامش «برنارد لوئیس» است. ماجرا به طرح «خاورمیانه بزرگ» برمی‌گردد که بر تجزیه کشورهای منطقه تأکید دارد و مهم‌ترین تفکر «برنارد لوئیس» بود. بر اساس این نیت شوم، کشورهای اسلامی تهدیدی برای جهان غرب به شمار می‌روند و تفکر محوری این بود که باید این کشورها تجزیه شوند تا یک‌بار برای همیشه قدرت اسلام خنثی شود، وگرنه اسلام، غرب را نابود خواهد کرد. طرح و نظریه لوئیس نقشه‌ای معروف هم دارد و البته به شکل‌گیری نقشه‌های مختلفی برای تجزیه کشورهای خاورمیانه و خاور نزدیک منجر شده است. نکته مهم درباره لوئیس این است که تجزیه ایران، کانون مرکزی و بخش اصلی طرحش است. طبق طرح لوئیس، ایران می‌باید به ۶ تکه تقسیم می‌شد. در واقع، بخش‌هایی از ایران به کشورهای همسایه می‌پیوست و اقوام بلوچ، عرب، ترک و کرد از ایران جدا می‌شدند! لوئیس که صهیونیستی دوآتشه بود، در یکی از سخنرانی‌هایش در دانشگاه تل‌آویو گفته بوده: «در دو هزار سال گذشته هیچ کشورگشا یا نیروی خارجی‌ای نتوانسته‌ است بر زبان و فرهنگ ایرانی اثرات بنیادی بگذارد که این یکی از نشانه‌های فرهنگ برتر است و فرهنگ برتر همیشه بر فروتر چیرگی یافته‌ است.» مشهور است که پیش از آن نیز گفته بود تنها راه رویارویی با چنین فرهنگی، نابود ساختن آن است و باید ایران را به قطعات قومی گوناگون بشکنند و میان کشورهای نوپا تقسیم کنند. البته لوئیس برای رسیدن به این رؤیا خیلی منتظر ماند و ۱۰۲ سال عمر کرد، اما در نهایت در سال ۲۰۱۸ میلادی مُرد و این آرزو را به گور بُرد.

 


تعداد بازدید :  87